بیش از هرچیز، رویاها میتوانند در روبرو شدن با موانع احساسی به یاری ما بیایند. مارلین کانتور (Marlene Cantor) در انستیتوی می (May Institute) متوجه شد که در رویاهای زنان میان سال، موضوعاتی تکرار شونده وجود دارد. یکی از این زنان هر شب خواب رفتن به خانه ای محتاج به تعمیر را میدید. این خانه به تدریج اطراف او فرو میریخت و یک شب، او شاهد فرو ریختن سقف بود. او در یک شب دیگر خواب دید که دختر جوان و زیبایی از خانه مذکور بیرون دویده و به سمت مسیری پر از اتوموبیلهایی رفت که با سرعت حرکت میکردند. او هنگامی که دختر در آغوشش مرد به شدت گریست. این زن هنگام تعریف رویاهایش، چنین نتیجه گیری کرد که اولین منظره رویایی میتواند نمادی باشد که از وحشت او از ب*دن رو به پیری اش سرچشمه میگیرد و شاید هنگام گریستن بر مرگ دختر جوان، او عزادار خود جوانترش بوده است.
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان