یک سری بازیها یا فیلمهای ترسناک هستند که اثر زودگذری را روی مخاطب میگذارند و پس از مدتی هم میتوان حس ترس القا شده توسط آنها را فراموش کرد. اما دسته دومی از آثار ترسناک هم هستند که نه تنها در طول تجربه آنها ترس واقعی حس میشود، بلکه تاثیر فیلم یا بازی تا مدتها پس از اتمام آن هم روی مخاطب باقی میماند. نسخه اول Outlast در دسته دوم قرار میگرفت و حال نسخه دوم بازی، حتی پارا فراتر از این هم گذاشته و تبدیله به اثری شده که اثرش تا مدتهای بسیار طولانی دقیقا مانند جای یک زخم عمیق یا یک بیماری بد در وجودتان باقی مانده و میتواند به کابوستان تبدیل شود.
راستش را بخواهید شخصا طرفدار بازیها و فیلمهای ترسناک هستم ولی خب تا به امروز هیچ اثری نتوانسته بود تا این حد من را عذاب دهد؛ در طول تجربه بازی Outlast 2 حس زندانیای را خواهید داشت که در دل یک سیاهچال کاملا تاریک گیر افتاده و دیوارها روز به روز به او نزدیک و نزدیکتر میشوند. در طول تجربه بازی حس بندباز تازهکاری را داشتم که روی طناب کشیدهشده بین بلندترین برجهای جهان در حال قدم زدن است و یکی هم او را دنبال میکند تا هلش دهد! شاید حس کنید که صحبتهایم در مورد بازی اغراقآمیز است، ولی واقعا این چنین نیست و شاید حتی همین مثالها هم نتوانند عمق واقعی وحشت موجود در بازی را آنطور که باید و شاید منتقل کنند.
انجمن رمان نویسی | تک رمان
راستش را بخواهید شخصا طرفدار بازیها و فیلمهای ترسناک هستم ولی خب تا به امروز هیچ اثری نتوانسته بود تا این حد من را عذاب دهد؛ در طول تجربه بازی Outlast 2 حس زندانیای را خواهید داشت که در دل یک سیاهچال کاملا تاریک گیر افتاده و دیوارها روز به روز به او نزدیک و نزدیکتر میشوند. در طول تجربه بازی حس بندباز تازهکاری را داشتم که روی طناب کشیدهشده بین بلندترین برجهای جهان در حال قدم زدن است و یکی هم او را دنبال میکند تا هلش دهد! شاید حس کنید که صحبتهایم در مورد بازی اغراقآمیز است، ولی واقعا این چنین نیست و شاید حتی همین مثالها هم نتوانند عمق واقعی وحشت موجود در بازی را آنطور که باید و شاید منتقل کنند.
انجمن رمان نویسی | تک رمان