#PART_203
#غوغای_سرنوشت
. . .
همین که وارد خونه شدیم تقلا کردم که بزارم زمین محل نداد و برد و روی مبل نشوندم.
معذب خودم رو بالا کشیدم ... آروم پام رو روی زمین گذاشتم، که اهمیت نداد و پای باند پیچی شدهم رو روی مبل دونفره گذاشت و کمرم رو به دسته تیکه داد.
نفس لرزونی کشیدم و نگاهم رو از نگاه...