Usage for hash tag: پارت۲۸

ساعت تک رمان

  1. Paryzad

    درحال تایپ رمان جان | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۲۸ با کمترین سروصدای ممکن شروع کردم به تندتند بالا و پایین پریدن. انقدر پریدم که کم‌کم صورتم د*اغ کرد و سر و صورتم خیسِ عرق شد. نفس عمیق و سنگینی کشیدم و به ساعت نگاه کردم... دیگه وقتش بود. سریع خودم رو روي تخت پرت کردم و پتو رو تا گردنم بالا کشیدم. دو تا سرفه برای کلفت شدن صدام کردم و...
  2. mizzle✾

    VIP رمان بطن دالان تاریکی(جلداول) | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۲۸ دوباره داد زد و فریادش لرز به جون هممون انداخت: - زود باش حرف بزن! مرد به گریه افتاد و گفت: - قسم می‌خورم بانوی من هیچ کس من و اجیر نکرده من رو عفو کنید. آرتمیس چشم‌هاش رو از حرص بست و دوباره باز کرد و آروم گفت: - پس حرف نمی‌زنی؟ که اینطور، منم می‌دونم باهات چیکار کنم و چجوری به حرف...
  3. mizzle✾

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۲۸ دوباره برگشت سمتش و با اخم و جدیت خیره شد به بیرون از پنجره و گفت: - منو گونش دختر عمو پسر عموییم، اون زمان‌ها که یه پسر جوون بودم، عاشق دختری شده بودم که بهترین دوست گونش بود و چون ما رفت و آمد زیادی به خونه عموم داشتیم، هر از گاهی که دوست گونش می‌اومد اونجا می‌دیدمش. غنچه! اسمش بود...
بالا