• مصاحبه اختصاصی رمان کاراکال میگل سانچز کلیک کنید

Usage for hash tag: پارت۱۱

ساعت تک رمان

  1. Paryzad

    درحال تایپ رمان جان | paryzad کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۱۱ بهزاد قهقهه‌ی بلندی زد و گفت: _ نه بابا اگه حرف‌های من روی کسی تأثیر می‌ذاشت، الان شما چهار تا جزء ارازل و اوباش مملکت نبودید. چپ‌چپ نگاهش کردم. _ همچین به ما میگه ارازل انگار خودش ولیِ فقیهِ... داداش شیطون تو رو می‌بینه، از ساختن همچین موجودی شخصاً می‌گُرخه! همین که بِزی دهن وا کرد...
  2. Fatemeh.fattahi

    VIP رمان بطن دالان تاریکی(جلداول) | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۱۱ وقتی اجازه ورود صادر شد داخل اتاق شدیم و پرده حریر نقره‌ای رو کنار زدیم. ملکه کنار پنجره سر تا سر و بزرگ اتاقش ایستاده بود و پشتش بهمون بود. تعظیم کوتاهی کردیم، یک لباس سرمه‌ای تنش بود و با اون تاج ظریف؛ ولی زیبای روی سرش خیلی زیبا شده بود. بدون اینکه برگرده گفت: - بلاخره اومدین؟ لیزا...
  3. Fatemeh.fattahi

    در حال ویرایش رمان ساغر خونین | فاطمه فتاحی کاربر انجمن تک رمان

    #پارت۱۱ اما اون انگار توی این عالم نبود و همون‌طور می‌خواست هجوم ببره سمت گونش و هی داد و فریاد می‌کرد که به زور جلوش رو گرفتم و با فریاد گفتم: - بس کن عنایت؛ آروم باش. انگار که به خودش اومده باشه رو بهم با لحن گله‌مندی گفت: - چطور آروم باشم؟ تا این‌جاش کم بلا آورده سر دخترم؟ دست‌هام رو گذاشتم...
بالا