• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

درحال ترجمه ترجمه رمان به دنبال سیندرلا | SHAGHAYEGH کاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع SHAGHAYEGH
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 52
  • بازدیدها 15K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

ترجمه را در چه سطح می‌بینید؟

  • خوب

    رای: 23 88.5%
  • متوسط

    رای: 3 11.5%
  • بد

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    26

SHAGHAYEGH

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-20
نوشته‌ها
1,384
لایک‌ها
4,360
امتیازها
93
کیف پول من
20,070
Points
1
نام رمان: Finding Cinderella | پیدا کردن سیندرلا
#Finding_Cinederella
#به_دنبال_سیندرلا

نام نویسنده: Colleen Hoover
ژانر: عاشقانه، معاصر
مترجم: شقایق مهرلوس

کمک مترجم: رضا بابااوغلی
خلاصه:
پیدا کردن سیندرلا در مورد بهترین دوست هولدر، دنیل است. دنیل پس از یک برخورد اتفاقی، دختر رویایی خود را بدون این‌که درست چهره‌اش را ببیند، ملاقات کرده و از دست می‌دهد! زیرا قرار گذاشته بودند که فقط برای یک ساعت در کنار هم باشند و به عشق هم ایمان بیاورند. بعد از اتمام یک ساعت، دختر مورد علاقه او مانند سیندرلا ناپدید شده و یک سال بعد از ر*اب*طه درام ناکام او، دنیل با دوست اسکای، سیکس، آشنا می‌شود که پس از یک‌سال از ایتالیا بازگشت...

سخن مترجم:
ضمن تشکر از تمام عزیزانی که وقت ارزشمندشون رو برای خوندن این رمان میذارن، به دنبال سیندرلا یکی از بهترین رمان‌هاست و از نظر منتقدین بی نقص و کامله!
این رمان جلد دوم هست و راجع به دنیل، دوست هولدر و جلد اول هم راجع به هولدر و باید بگم یکی دو پست اول یه نگاهی به گذشتس. برای همین ممکنه اصل داستان رو متوجه نشید ولی اصلا ربطی به هم ندارن این دو جلد یعنی بدون خوندن جلد اول هم قابل فهم براتون.
و اما ترجمه من! از اونجایی که سابقه ترجمه دارم و با کمک یکی از دوستان بسیار خوب و قدرتمندم تو بخش ترجمه، سعی شده که این رمان با کم‌ترین اشتباه نوشته بشه و اگر هم کاستی بوده به بزرگواری خودتون ببخشید چون هر چند توجه و دقت و مهارت باشه، باز هم ضعف تو ترجمه ممکنه دیده بشه که پیشاپیش پوزش! و آخرین مطلب! هرگز از خوندن این رمان پشیمان نمیشید♡
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش:

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,285
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0

مترجم گرامی قبل از تایپ ترجمه خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید:

تایید ترجمه.png
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : .SARISA.

SHAGHAYEGH

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-20
نوشته‌ها
1,384
لایک‌ها
4,360
امتیازها
93
کیف پول من
20,070
Points
1
#به_دنبال_سیندرلا
#findingcinderella
#Finding_Cinederella

*پیش نویس*

- تو خالکوبی کردی؟
این سومین باری‌‌ است که همان سؤال را از هولدر[1] ‌می‌پرسم؛ اما باور نمی‌کنم. این خارج از شخصیت اوست. به خصوص از آن‌جایی که من کسی نبودم که او را تشویق کردم.
- یا عیسی مسیح، دنیل[2].
او در انتهای خط می‌نالد.
- بس کن و این‌قدر هم از من نپرس چرا.
- عجیبه که همچین چیزی رو روی خودت تاتو کنی. " ناامید " یه متن خیلی افسردست اما هنوز هم تحت تأثیر قرار گرفتم.
- من باید برم. بعداً توی این هفته بهت زنگ می‌زنم.
به تلفن آه می‌کشم.
- خدایا! این مرد شیره منو میمکه! تنها چیز خوبی که تو تموم مدرسه از زمان جابجایی تو وجود داره، دوره پنجمه.
هولدر می‌پرسد:
- دوره پنجم چیشده؟
- هیچی. اونا فراموش کردن که من رو تو کلاس ثبت نام کنن، بخاطر همین هر روز برای یه ساعت تو گنجه نگهبانی مخفی می‌شم!
هولدر خندید. این اولین باری بود که صدای خنده‌‌ی او را پس از مرگ لس[3] در دو ماه گذشته می‌شنیدم!
شاید رفتن به آستین[4] در واقع برای او خوب باشد. زنگ، نواخته می‌شود و من تلفن را با شانه نگه می‌دارم و ژاکت خود را تا می‌کنم، سپس آن را به کف کمد آویز می‌اندازم، چراغ را خاموش می‌کنم.
- بعدا باهات صحبت می‌کنم. الان وقت چرت زدنمه.
- تا بعد.
تماس را خاتمه می‌دهم و برای پنجاه دقیقه بعد، زنگ هشدار خود را تنظیم می‌کنم، سپس تلفن خود را روی پیشخوان می‌گذارم. خود را پایین کشیده و دراز می‌کشم. چشمانم را می‌بندم و به این فکر می‌کنم که امسال چقدر مزخرف است. متنفرم از این‌که هولدر مشکلاتی را که باید با آن‌ها دست و پنجه نرم کند، پشت سر می‌گذارد و هیچ کار لعنتی‌ای وجود ندارد که بتوانم در مورد آن انجام دهم. تا به حال کسی که برایم عزیز و نزدیک است فوت نکرده چه برسد عزیزی همانند خواهرهایم باشد. یک خواهر دوقلو اگر بخواهم دقیق بگویم. من حتی سعی نمی‌کنم به او توصیه کنم، اما فکر می‌کنم این را دوست دارد. فکر می‌کنم او به من احتیاج دارد که من هم‌چنان خودم باشم، زیرا خدا می‌داند که هیچ شخص دیگری در این مدرسه لعنتی، هیچ سرنخی برای رفتار با او ندارد. اگر همه آن‌ ع*و*ضی‌ها، احمقانه رفتار نمی‌کردند، احتمالاً او هنوز این‌جا بود و مدرسه به این اندازه بد نمی‌شد. اما این حرص دهنده‌ است. همه در این مکان شیره آدم را می‌مکند و من از همه آن‌ها متنفر هستم اما نه از هولدر و آن احمق‌هایی که دلیل نبود هولدر هستند.
______________________________
1. Holder
2. Daniel
3. Les
4. Austin
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

SHAGHAYEGH

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-20
نوشته‌ها
1,384
لایک‌ها
4,360
امتیازها
93
کیف پول من
20,070
Points
1
#به_دنبال_سیندرلا
#findingcinderella
#Finding_Cinederella



پاهایم را جلوی خود دراز می‌کنم و مچ پایم را روی هم می‌گذارم. سپس با بازویم روی چشمانم را می‌پوشانم.
حداقل دوره پنجم را دارم. دوره پنجم خوب‌ است.
***
چشمانم ناگهان باز می‌شود و وقتی که چیزی روی من فرود می‌آید، ناله می‌کنم. صدای محکم بسته شدن در را می‌شنوم. چه اتفاقی افتاده‌ است؟ دستانم را روی هر آن‌چه که رویم افتاده است قرار می‌دهم و وقتی که دستانم موهای پرپشت و نرم را لمس می‌کند، آن را از روی خود می‌تکانم!
این یک انسان است؟ دختر است؟ فقط جسم کوچکی روی من افتاده و گریه می‌کند.
- تو دیگه چه خری هستی؟
با احتیاط می‌پرسم! هرکس که باشد، سعی می‌کند مرا تحت فشار قرار دهد اما تلاش می‌کند مرا از سر راهش هل بدهد ولی هر بار هر دوی ما به یک سمت حرکت می‌کنیم. بلند می‌شوم و سعی می‌کنم او را به پهلو بچرخانم، اما سرمان به هم می‌خورد. او می‌گوید:
- اوه!
من روی بالش دم‌دستی خود می‌افتم و پیشانی‌ام را می‌گیرم و زیر ل*ب آرام می‌گویم:
- ببخشید!
هیچ‌کدام از ما این بار حرکت نمی‌کند. می‌توانم صدای فین فین کردن او را بشنوم اما سعی می‌کند گریه نکند. نمی‌توانم دو اینچ جلوی خودم را ببینم زیرا چراغ هنوز خاموش است اما ناگهان برایم مهم نیست که او هنوز هم بالای من است زیرا او بوی باور نکردنی می‌دهد.
- من فکر می‌کنم که گم شدم. فکر می‌کردم دارم سمت سرویس بهداشتی می‌رم.
سرم را تکان می‌دهم، اگرچه می‌دانم که او نمی‌تواند ببیند.
- سرویس بهداشتی نیست! اما چرا گریه می‌کنی؟ وقتی روی زمین افتادی به خودت آسیب رسوندی؟
آه کشیدنش با تمام وجود را روی خودم احساس می‌کنم. اگرچه که من نمی‌دانم او کیست یا چه شکلی‌است و چگونه به نظر می‌رسد! می‌توانم غم و اندوه را در او حس کنم و باعث می‌شود که در عوض کمی اندوهگین باشم. من مطمئن نیستم که چگونه این اتفاق افتاد، اما بازوهایم به دور او می‌چرخند و گونه‌اش در مقابل س*ی*نه من قرار می‌گیرد. در طول پنج ثانیه، وضعمان از موقعیت خجالت آور به یک موقعیت بسیار راحت تغییر پیدا کرد؛ جوری‌که انگار این کار را همیشه انجام می‌دهیم! این عجیب و عادی و گرم و غم انگیز است و من واقعاً نمی‌خواهم او را رها کنم. این احساس نوعی سرخوشی است شبیه به این‌که در افسانه هستیم! او تینکر بل[1] و من پیتربن[2] هستم!
____________________
1. Tinkerbell
2. Peterpan
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
بالا