آیه اول:
(إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاه وَ یُؤْتُونَ الزَّكاه وَ هُمْ راكِعُونَ * وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون )؛ 2 «سرپرست و ولیّ شما تنها خداست و پیامبر او صلی الله علیه وآله و آنها که ایمان آوردهاند، همانها که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند. و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او صلی الله علیه وآله و افراد با ایمان را بپذیرند، (پیروزند؛ زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است.»
شأن نزول آیه شریفه
از امام باقرعلیه السلام روایت شده است: گروهی از یهودیانی که مسلمان شده بودند – از جمله: عبدالله بن سلام، أسد، ثعلبه، ابن یامین و ابن صوریا – خدمت پیامبر صلی الله علیه وآله آمدند و عرض کردند: ای پیامبر خدا! حضرت موسی علیه السلام «یوشع بن نون» را وصی خود قرار داد، وصیّ شما کیست و بعد از شما ولیّ و سرپرست ما چه کسی خواهد بود؟ در این حال آیه (إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاه وَیؤْتُونَ الزَّكَاه وَهُمْ رَاكِعُونََ) 3 نازل شد.
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: برخیزید! همگی برخاستند و همراه آن حضرت به مسجد رفتند و دیدند سائلی میخواهد از مسجد خارج شود، حضرت فرمود: آیا کسی به تو چیزی داد؟ عرض کرد: آری، این انگشتر را. فرمود: چه کسی بود؟ عرض کرد: آن مرد که نماز میخواند، و به حضرت علی علیه السلام اشاره کرد. حضرت فرمود: هنگام دادن انگشتر، در چه حالتی بود؟ عرض کرد: در حال رکوع.
از “عمر بن خطاب” نقل شده که گفته است: «وَ اللهِ لَقَدْ تَصَدَّقْتُ بِاَرْبَعینَ خاتَماً وَ اَنَا راکِعٌ لِیَنْزِلَ فِیَّ ما نَزَلَ فی عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبٍ فَما نَزَلَ؛ به خدا سوگند! چهل انگشتر در حال رکوع دادهام تا در حق من نیز آنچه در حق علی بن ابی طالب نازل شده است، نازل شود؛ ولی نازل نشد
در اینجا پیامبر صلی الله علیه وآله تکبیر گفت و اهل مسجد نیز تکبیر گفتند و سپس فرمود:
«عَلیُّ بنُ اَبی طالِبٍ وَلِیُّکُمْ بَعْدی؛
پس از من علی بن ابی طالب سرپرست شماست.» حضّار گفتند:
«رَضینا بالله رَبّاً و بِالاِسْلامِ دیناً وَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیّاً وَ بِعَلِیِّ بْنِ اَبی طَالِبٍ ولیّاً؛
ما راضی شدیم که خدا پروردگار ما، محمّد پیامبر ما و علی بن ابی طالب ولیّ و سرپرست ما باشد» در اینجا بود که آیه بعد آن؛ یعنی (
وَمَنْ یتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ
) 4 نازل شد.
گواهی مفسران و مورخان
الف. اعتراف مخالفان:
این فضیلت (نزول آیه مربوط به اعطای انگشتر در حال رکوع) در حق علی علیه السلام چنان معروف و مسلّم بوده است که مخالفان حضرت نیز نمیتوانسته و نمی توانند آن را انکار نمایند؛ بلکه بر خلاف میل باطنی خود، به این فضیلت اعتراف داشتند که در اینجا فقط به چند مورد اشاره میشود:
1. در روایتی امام صادق علیه السلام از جدش، داستان مناشده و مناظره حضرت علی علیه السلام با ابوبکر – به هنگام غصب خلافت توسط او – را نقل کرده است که حضرت علیه السلام ضمن شمارش فضایل خود و استدلال به سخنانی که از پیامبر صلی الله علیه وآله در حق او صادر شده است، به ابوبکر فرمود:
«فَاُنْشِدُکَ بِاللهِ أ لِیَ اْلوِلایَه مِنَ اللهِ مَعَ وِلایَتِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وآله فی آیَه زَکاه الْخاتَمِ أَمْ لََک؟ قاَلَ: بَلْ لَکَ؛ 6 تو را به خدا قسم میدهم! آیا ولایتی که قرین ولایت خداست، از طرف خدا برای من داده شده است یا برای تو؟ ابوبکر گفت: بلکه برای تو.»
2. از “ابوذر غفاری” روایت شده است: پس از قتل عمر (طبق وصیت او) شورایی مرکب از شش نفر (علی علیه السلام، عثمان، زبیر، طلحه، عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقاص) تشکیل شد. حضرت علی علیه السلام در اثبات امامت خود به نصوصی که رسول خدا صلی الله علیه وآله در اثبات خلافت او فرموده بود، احتجاج میکرد و آنها تصدیق میکردند که در ضمن احتجاجهای خود فرمود: آیا در میان شما غیر از من کسی هست که در حال رکوع زکات داده و آیه (إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاه وَیؤْتُونَ الزَّكَاه وَهُمْ رَاكِعُونََ) در حق او نازل شده باشد؟ همگی عرض کردند: نه، غیر از شما کسی نیست. 7
3. از “عمر بن خطاب” نقل شده که گفته است: «وَ اللهِ لَقَدْ تَصَدَّقْتُ بِاَرْبَعینَ خاتَماً وَ اَنَا راکِعٌ لِیَنْزِلَ فِیَّ ما نَزَلَ فی عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبٍ فَما نَزَلَ؛ 8 به خدا سوگند! چهل انگشتر در حال رکوع دادهام تا در حق من نیز آنچه در حق علی بن ابی طالب نازل شده است، نازل شود؛ ولی نازل نشد.»
این از روشنترین دلایلی است که بر صحت امامت بلافصل امام علی علیه السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله دلالت میکند
مرحوم طبرسی رحمه الله گفته است: «هذا الآیه من أوضح الدلائل علی صحه امامه علی علیه السلام بعد النبی بلافصل؛9 این آیه از روشنترین دلایلی است که بر صحت امامت بلافصل امام علی علیه السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله دلالت میکند.»
(إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاه وَ یُؤْتُونَ الزَّكاه وَ هُمْ راكِعُونَ * وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون )؛ 2 «سرپرست و ولیّ شما تنها خداست و پیامبر او صلی الله علیه وآله و آنها که ایمان آوردهاند، همانها که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند. و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او صلی الله علیه وآله و افراد با ایمان را بپذیرند، (پیروزند؛ زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است.»
شأن نزول آیه شریفه
از امام باقرعلیه السلام روایت شده است: گروهی از یهودیانی که مسلمان شده بودند – از جمله: عبدالله بن سلام، أسد، ثعلبه، ابن یامین و ابن صوریا – خدمت پیامبر صلی الله علیه وآله آمدند و عرض کردند: ای پیامبر خدا! حضرت موسی علیه السلام «یوشع بن نون» را وصی خود قرار داد، وصیّ شما کیست و بعد از شما ولیّ و سرپرست ما چه کسی خواهد بود؟ در این حال آیه (إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاه وَیؤْتُونَ الزَّكَاه وَهُمْ رَاكِعُونََ) 3 نازل شد.
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: برخیزید! همگی برخاستند و همراه آن حضرت به مسجد رفتند و دیدند سائلی میخواهد از مسجد خارج شود، حضرت فرمود: آیا کسی به تو چیزی داد؟ عرض کرد: آری، این انگشتر را. فرمود: چه کسی بود؟ عرض کرد: آن مرد که نماز میخواند، و به حضرت علی علیه السلام اشاره کرد. حضرت فرمود: هنگام دادن انگشتر، در چه حالتی بود؟ عرض کرد: در حال رکوع.
از “عمر بن خطاب” نقل شده که گفته است: «وَ اللهِ لَقَدْ تَصَدَّقْتُ بِاَرْبَعینَ خاتَماً وَ اَنَا راکِعٌ لِیَنْزِلَ فِیَّ ما نَزَلَ فی عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبٍ فَما نَزَلَ؛ به خدا سوگند! چهل انگشتر در حال رکوع دادهام تا در حق من نیز آنچه در حق علی بن ابی طالب نازل شده است، نازل شود؛ ولی نازل نشد
در اینجا پیامبر صلی الله علیه وآله تکبیر گفت و اهل مسجد نیز تکبیر گفتند و سپس فرمود:
«عَلیُّ بنُ اَبی طالِبٍ وَلِیُّکُمْ بَعْدی؛
پس از من علی بن ابی طالب سرپرست شماست.» حضّار گفتند:
«رَضینا بالله رَبّاً و بِالاِسْلامِ دیناً وَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیّاً وَ بِعَلِیِّ بْنِ اَبی طَالِبٍ ولیّاً؛
ما راضی شدیم که خدا پروردگار ما، محمّد پیامبر ما و علی بن ابی طالب ولیّ و سرپرست ما باشد» در اینجا بود که آیه بعد آن؛ یعنی (
وَمَنْ یتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ
) 4 نازل شد.
گواهی مفسران و مورخان
الف. اعتراف مخالفان:
این فضیلت (نزول آیه مربوط به اعطای انگشتر در حال رکوع) در حق علی علیه السلام چنان معروف و مسلّم بوده است که مخالفان حضرت نیز نمیتوانسته و نمی توانند آن را انکار نمایند؛ بلکه بر خلاف میل باطنی خود، به این فضیلت اعتراف داشتند که در اینجا فقط به چند مورد اشاره میشود:
1. در روایتی امام صادق علیه السلام از جدش، داستان مناشده و مناظره حضرت علی علیه السلام با ابوبکر – به هنگام غصب خلافت توسط او – را نقل کرده است که حضرت علیه السلام ضمن شمارش فضایل خود و استدلال به سخنانی که از پیامبر صلی الله علیه وآله در حق او صادر شده است، به ابوبکر فرمود:
«فَاُنْشِدُکَ بِاللهِ أ لِیَ اْلوِلایَه مِنَ اللهِ مَعَ وِلایَتِ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وآله فی آیَه زَکاه الْخاتَمِ أَمْ لََک؟ قاَلَ: بَلْ لَکَ؛ 6 تو را به خدا قسم میدهم! آیا ولایتی که قرین ولایت خداست، از طرف خدا برای من داده شده است یا برای تو؟ ابوبکر گفت: بلکه برای تو.»
2. از “ابوذر غفاری” روایت شده است: پس از قتل عمر (طبق وصیت او) شورایی مرکب از شش نفر (علی علیه السلام، عثمان، زبیر، طلحه، عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقاص) تشکیل شد. حضرت علی علیه السلام در اثبات امامت خود به نصوصی که رسول خدا صلی الله علیه وآله در اثبات خلافت او فرموده بود، احتجاج میکرد و آنها تصدیق میکردند که در ضمن احتجاجهای خود فرمود: آیا در میان شما غیر از من کسی هست که در حال رکوع زکات داده و آیه (إِنَّمَا وَلِیكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاه وَیؤْتُونَ الزَّكَاه وَهُمْ رَاكِعُونََ) در حق او نازل شده باشد؟ همگی عرض کردند: نه، غیر از شما کسی نیست. 7
3. از “عمر بن خطاب” نقل شده که گفته است: «وَ اللهِ لَقَدْ تَصَدَّقْتُ بِاَرْبَعینَ خاتَماً وَ اَنَا راکِعٌ لِیَنْزِلَ فِیَّ ما نَزَلَ فی عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبٍ فَما نَزَلَ؛ 8 به خدا سوگند! چهل انگشتر در حال رکوع دادهام تا در حق من نیز آنچه در حق علی بن ابی طالب نازل شده است، نازل شود؛ ولی نازل نشد.»
این از روشنترین دلایلی است که بر صحت امامت بلافصل امام علی علیه السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله دلالت میکند
مرحوم طبرسی رحمه الله گفته است: «هذا الآیه من أوضح الدلائل علی صحه امامه علی علیه السلام بعد النبی بلافصل؛9 این آیه از روشنترین دلایلی است که بر صحت امامت بلافصل امام علی علیه السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله دلالت میکند.»
انجمن رمان نویسی | تک رمان
انجمن تک رمان...انجمن رمان نویسی تک رمان با ارائه محیطی امن و صمیمی فعالیت خود را در راستای ترویج کتابخوانی آغاز کرده است.
forum.taakroman.ir