اختلاف درجات مردمان را در توکل، در درجات قوت و ضعف یقین، و قوت و ضعف توحیدشان باید جست و جو کرد. برخی، از آن چنان ایمان و یقین کاملی برخوردارند که هیچ گونه اعتمادی به اسباب ندارند و با تمام وجود خود، متوجه حضرت حق هستند و هیچ موثری جز او نمی بینند. و به غیر او اصلاً نظر ندارند و دلشان به عنایت او ارام و مطمئن است، به گونه که در خاطرشان این احتمال خطور نمی کند که پروردگارشان آنان را به غیر خود واگذارد و هیچ گونه اضطراب و تشویی بر جانشان نمی نشیند.
عالی ترین درجه توکل از منظر معصومان(ع) این است که آدمی در همه امور خود به خدای سبحان توکل کند و هر چه خدا با او کند، از او راضی باشد و بداند که خداوند هیچ خیر و فضیلتی را از او دریغ نداشته است و بداند که حکم از آن خداست. پس باید بر او توکل کند و کار خود را به خدا واگذارد و به او اطمینان کند.
از سخنان آن بزرگوار چنین برمی آید که پس از عالی ترین درجۀ توکل، درجات فراوان دیگری وجود دارد که به گسترۀ توکل انسان بستگی دارد. در قرآن کریم نیز گسترۀ توکل، مطلق آمده است که شامل همۀ امور و عالی ترین درجات نیز می شود: وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ حَسبُهُ. (22)
و نشانه ی توکل این است که انسان به هنگام بسته شدن راه ها پشت کردن دنیا و روی آوردن ناکامی ها، پریشان نشود و در گرفتاری ها راضی باشد و آرامش خود را از دست ندهد. (23)
توکل در عرصه مدیریت و زندگی پیامبران
در مدیریت اسلامی، نرمش و انعطاف پذیری معقول و منطقی در برابر مردم و مشورت و رایزنی با آنان، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. مدیر مستبد و خودکامه و سنگدل، مردم را از گرد خود پراکنده می سازد و نفوذ و حاکمیت بر دل ها را از دست می دهد؛ اما پس از رایزنی و تصمیم گیری، باید با توکل بر خدا، عزم خویش را جزم کند و کوچک ترین تردیدی به خود راه ندهد و با گام های استوار به سوی هدف به پیش رود. رایزنی به صورت دسته جمعی، ولی جمعبندی و تصمیم سازی به صورت فردی است.
قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم که مدیریت بزرگ ترین انقلاب جهانی را بر عهده داشت، چنین می فرماید:
پس به ]برکت[ رحمت الاهی، با آنان نرمخو و ]پر مهر[ شدی؛ و اگر تندخو و سخت دل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراکنده می شدند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه، و در کار ]ها[ با آنان مشورت کن؛ و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن؛ زیرا خداوند، توکل کنندگان را دوست می دارد. (24)
در این آیه نرمش و قاطعیت در کنار یکدیگر آمده است. در برابر وسوسه های مخالفان و موانع احتمالی، قاطعیت و وسوسه ناپذیری لازم است؛ اما پس از مشورت و روشن شدن نتیجه، باید هر گونه تردید و دودلی در این آیه با تعبیر «و شاورهم فی الامر»، به این نکته اشاره شده است که بررسی ابعاد مختلف مسایل اجتماعی، باید به صورت دسته جمعی انجام گیرد و از آراء و اندیشه ها و پیشنهادهای گوناگون بهره گیری شود، اما پس از جمعبندی و تصویب یک طرح، در مقام اجرا و عمل باید اراده ی واحدی به کار افتد و با قاطعیت عمل شود. از این رو تعبیر «فَاِذا عَزَمت» که مفرد است آورده شده است.
و هنگامی که تصمیم نهایی گرفته شد، در عین تدبیر و بهره گیری از اسباب و عوامل مادی، باید از مسبب الاسباب، یعنی خدای سبحان، مدد گرفت و بر او تکیه و توکل کرد.
فَاذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَ اللهِ یُحِبُ المُتَوَکِّلینَ. (25)
چون تصمیم گرفتی، بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.
تأثیر اسباب منوط به خواست خداست. از سبب سازی و سبب سوزی حضرت حق نباید غافل بود.
کسی که سکاندار کشتی اجتماع اسلامی است، نباید از گفتار و کردار افراد دو چهره و دگراندیش، دچار تردید و سستی گردد؛ بلکه باید از آنان روی برتابد و به کانون قدرت، توجه کند و بر آن تکیه نماید؛ از توطئه ها نهراسد و از سخنانی که در محافل شبانۀ دگراندیشان و خناسان مطرح می شود بیمی به خود راه ندهد. آیۀ زیر، توکل در برابر توطئه ها را توصیه می کند:
و می گوید: فرمانبرداریم، ولی چون از نزد تو بیرون می ورند، جمعی از آنان شبانه جز آنچه تو می گویی تدبیر می کنند و خدا آنچه شبانه در سر می پرورند، می نگارد؛ پس از ایشان روی برتاب و بر خدا توکل کن و خدا بس کارساز است. (26)
رهبر جامعه در عرصۀ جنگ و صلح نیز باید قاطع و نفوذناپذیر باشد. وقتی مصالح کشور ایجاب می کند که نسبت به درخواست صلح و آتش بس دشمن، پاسخ مثبت دهد، دیگر تردیدی به خود راه ندهد و از سخنان سخیف خناسان یا پیمان شکنی احتمالی دشمنان نهراسد؛ بر خدا توکل کند و به نصرت و یاری او دل بندد.
قرآن کریم برای رفع نگرانی و تردید در عرصآ مدیریت نظامی و پذیرش صلح پیشنهادی دشمن، بهره گیری از عنصر توکل را مورد تأکید قرار می دهد و می فرماید:
و اگر صلح گراییدند، تو نیز بدان گرای و بر خدا توکل نما که او شنوای داناست. (27)
پیش از این آیه، از عوامل ترساندن دشمن، یعنی بسیج نیرو و نمایش نظامی، سخن رفته است. در این آیه بر این نکته تأکید شده است که اگر دشمن ترسید و از در صلح درامد، صلح را بپذیرید و با توکل بر خدا با آنان پیمان بندید و از این که شاید عهد و پیمان خویش بشکنند و از جاده ی وفای به عهد خارج شوند، نگرانی به خود راه ندهید و بر خدای دانای شنوا تکیه کنید. او سخنانشان را می شنود و از آنچه در سر می پرورانند آگاه است.
اگر مخالفان، به نظام اسلامی پشت کنند و از مسئولیت های دینی و اجتماعی شانه خالی نمایند، نباید از این ریزش نیروها هراسید؛ فقط باید بر خدا اعتماد و توکل کرد. آیۀ زیر، الهام بخش این مطلب است:
پس اگر روی برتافتند، بگو خدا مرا بس است؛ هیچ معبودی جز او نیست، بر او توکل کردم، و او پروردگار عرش بزرگ است. (28)
خداوند در این آیه پیامبر را دلداری می دهد که از پشت کردن مشرکان و منافقان، و بیرون رفتن آنان از جادۀ اطاعت و بندگی خدای سبحان، و انکار رسالت، و تخلف مسئولیت های مطرح شده در این سوره، از جمله شرکت در جهاد، اندوهی به دل راه ندهد؛ زیرا خدا او را کافی است تا بر دشمنان خود پیروز گردد و به اهداف و آرمان های خود دست یابد.
گروهی از اوس و خزرج که به ظاهر اسلام آورده و در باطن باور نداشتند (منافقین) و کسانی از قریش که مسلمان شده بودند ولی اسلام در دل های آنان ریشه ندوانیده بود و قوت نگرفته بود (دل هایشان دچار مرض بود)، هنگامی که در نبرد بدر دیدند سیصد و سیزده مسلمان در برابر هزار جنگجوی تا دندان مسلح مشرک ایستاده اند، این گونه تحلیل نمودند که اسلام، مسلمانان را فریفته تا به امید این که پس از مرگ، زنده می شوند و از پاداش کشته شدن جود، بهره مند می گردند، تن به مرگ بسپارند و در این نبرد نابرابر شرکت کنند؛ اما نبرد بدر به رغم محاسبات نظامی، به پیروزی مسلمانان انجامید و یاوه سرایان به همراه مشرکان در نبرد بدر شکست خورده و پریشان شدند.
در این آیۀ کریمه، بر اینمطلب تأکید شده است که کسی اگر کار خود را به خدا واگذارد و به فضل او اعتماد و اطمینان داشته باشد و بر احسان او تکیه کند، خدا نگهبان و ناصر اوست؛ زیرا خداوند عزیزی است که هیچ پدیده ای بر او غلبه نمی کند و حکیمی است که دشمنانش ر عذاب می نماید، و دوستانش را از ثواب و پاداش، برخوردار می کند.
انجمن تک رمان...انجمن رمان نویسی تک رمان با ارائه محیطی امن و صمیمی فعالیت خود را در راستای ترویج کتابخوانی آغاز کرده است.
forum.taakroman.ir