طواف در حالت حیض
اگر زنی قبل از طواف زیارت حیض شود و برای وی در این زمان امکان اقامت تا پاکشدن از حیض وجود ندارد زیرا رفت و برگشت آن همراه با کاروان و پروازش با هواپیمای مشخصی است و توانایی ذبح شتر را ندارد تا که در حالت حیض طواف نماید و برای جبران آن شتری ذبح نماید.
حال بفرمایید فرد مذکور چکار کند؟
پاسخ :
در این مورد اقوال متعددی از فقها کرام منقول است که بشرح ذیلاند:
۱- شخصی دیگر را از طرف خود نیابتاً بفرستد تا بعد از انجامدادن طواف زیارت خود، از طرف او نیز طواف زیارت انجام دهد.
۲- یا داروئی که مانع حیض باشد استفاده نموده غسل و طواف بکند.
۳- اگر در تمام روز خون ادامه ندارد بلکه گاهگاهی منقطع میشود، در حین انقطاع طواف کند زیرا یک قول از امام شافعی/ این است که انقطاع در ایـام حیض در حکم طهر میباشد و این قول موافق مذهب امام مالک و امام احمد/ است.
۴- موضع دم را با پارچهای به پیچد تا خون جاری نشود و غسل کرده طواف نماید بنابر اعذاری که در سؤال مذکور است در این صورت طبق مذهب امام احمد بن حنبل و امام شافعی/ چیزی بروی واجب نمیگردد.
زنی که با مشکل حیض یا نفاس قبل از طواف زیارت مواجه شده است و امکان ماندن را ندارد میتواند هرکدام از روشهای مذکور را که در توان اوست اختیار نماید.
تدکر: با توجه به اینکه آنچه در سؤال نوشته از مسائلی است که بسیاری از زنها به آن مبتلا میشوند و امکان ماندن برای آنها تا پاک شدن از حیض وجود ندارد و ماندن در حال احرام تا سال آینده و برگشتن در سال بعدی امـروزه از مشکلاتی است که قابل تصور نیست و «طبق گفته علامه مفتی محمد تقی عثمانی مدظله در درس ترمذی جلد سوم: در کتابهای مذهب حنفی راه حلی برای آن یافت نمیشود» لذا اگر در وقت ضرورت و نیاز شدید مطابق اقوالی که در جواب نوشته شده عمل شود شرعاً اشکالی ندارد.
کسی که در حج دم بر وی لازم شده اما توانایی آن را ندارد چهکارکند
شخصی در حالت احرام حین انجام مناسک حج، جرمی کرد و بر او دم لازم شد اما این شخـص برای خریدگوسفند پول نداشت یا اینکه از مسئله آگاه نبود و به خانه برگشت، حکمش چیست؟
پاسخ :
در این مسئله، در کافی بودن صوم در صورت عدم قدرت بر دم، فقهای کرام اختلاف دارند، برخی میگویند که بر او دم لازم است و اگر ادای دم بر او به جهت فقر و ناداری متعذر باشد، دم برگردن او باقی میماند اما فرخی دیگر از فقهای کرام در صورت عدم قدرت و توانایی بر دم، فتوی بر جواز وکفایت صوم دادهاند در این فتوی، رعایت حال ضعفاء و مساکین است.
در پاسخ به بخش دوم مسئله، عـرض مـیشود کـه قیمت گـوسفندی را بفرستد تا از طرف او در حرم ذبح و تصدق شود.
پوشیدن زن صورت خود را در حالت احرام
سؤال: زنهایی که میخواهند در حالت احرام صورت خـود را بـپوشانند روش آن چگونه است که در احرام مشکلی ایجاد نگردد؟
پاسخ :
ظاهرنمودن صورت و عدم تماس چادر وغیره با چهره در حالت احرام. برای زن واجب میباشد ولی اگر چنانچه زنهایـی میخواهند که در این حـالت صورت خویش را بپوشانند بهتر این است که حجاب را چنان رعایت کنند کـه چادر و ستر با چهره آنها تماس پیدا نکند مثلا بر روی سر خویش چیزی مثل چوب و غیره را به صورتی قرار دهند که با قرار دادن چادر بر روی ان با چهره وی، چادر برخورد نداشته باشد و بدون تماس با چهره، آویزان باشد و در حال حضور داشتن افراد نا*مح*رم واجب است که به این صورت حجاب رعایت شود ناگفته نماند که برای همین منظور چوبهای مخصوصی ساخته شده است لذا اگر از آنها استفاده شود سبب راحتی بیشتر میباشد.
حج بدل
مفتی اعظم پاکستان علامه مفتی محمد شفیع/ درباره «مسائل حج بدل» رسالهای تحریر نمودهاند که مسائل متعددی از حج بدل را در برداشت که مورد نیاز شدید مردم میباشد. و برای استفاده فارسیزبانان به فارسی برگردانده شده است.
قبل از ذکر مسائل حج جواب یک سؤال اصولی را باید دانست، سؤال این است که شخصی از طرف دیگری میتواند عبادتی را انجام دهد؟ در پاسخ این سؤال تفصیل است که اقسام عبادت سه تا هستند.
۱- عبادت بدنی، همچون نماز روزه و غیره.
۲- عبادت مالی، همچون زکات و صدقه فطر.
۳- عبادتی که از دو نوع اول متشکل است یعنی مقداری مال خرج میشود و تکالیف جسمی نـیز همچون حج و عمره در بر دارد.
احکام انواع سهگانه مذکور این است:
۱- در عبادت بدنی کسی نمیتواند فرض دیگری را انجام دهد مثلاً جایز نیست که از طرف یکی روزه فرضگرفت و در عبادات مالی فرض یکی را دیگری میتواند از طرف او انجام دهد مثلاً زکات بر یکی فرض است او میتواند شخص دیگری را وکیل خود قرار داده توسط او زکات مال خود را ادا نماید حتی مسلمان بودن وکیل هم لازم نیست.
همچنینکسی از مال خود زکات دیگری را بدستور او میتواند ادا نماید در این هیچ شرطی نیست.
نوع سوم عبادتی که متشکل از عبادت مالی و بدنی است حکـمش ایـن است که اگر خودش توانایی انجامدادن آن را دارد در این صورت بـرای دیگـری جایز نیست که از طرف او ادا نماید ولی اگر خودش ناتوان است و از انجامدادن آن عاجز است شخص دیگری میتواند فرض او را ادا نماید.
حج از همین نوع سوم است زیرا که در آن مال و جان هردو مورد استفاده قرار میگیرند، این نوع سوم شرطهایی داردکه در صفحات بعدی خواهید خواند.
مسئله: این حکم عبادت فرض و واجب است که متشکل از عبادت بدنی و مالی هستند. و شخص دیگری فرض او را ادا نماید اما در عبادت نفلی هر فردی اختیار دارد که ثواب آن را به هرکسی که خواست ببخشد خواه عبادت بدنی باشد مثل نماز و روزه و یا عبادت مالی همچون صدقات و یا عبادتی که از عـبادت جانی و مالی متشکل است مانند حج و غیره، خواه به فردی که میبخشد زنده باشد یا مرده، و روش بخشیدن ثواب این است که پس از انجامدادن عبادت در دل چنین نیتکند -و اگر بر زبان جاری کند بهتر است- که ثواب این عبادت به فلان شخص برسد و در این نوع اختیار دارد که ثواب یک عــبادت را بـه افـراد متعددی ببخشد عقیده و مسلک اهل سنت همین است که ثواب هر عبادتی راکه به فردی ببخشد ثوابش به او میرسد البته نزد بعضی ائمه ثواب عبادات بدنی را نمیتوان بهکسی بخشید. (کما فی الهدایة للمر غینانی/) از این معلوم شد که هر فردی ثواب حج و عمـره نفلی را که از مال خود انجام دادهاست میتواند به دیگری ببخشد و شرعاً جایز است و هیچ شرطی هم ندارد.
ولی اگر امر مال خود را بدهد که از طرف او حج نفلی یا عمـره کنند در این چند شرط ضروری است که بیان خواهند شد.
مسائل حج بدل
مسائل حج بدل فرض:
۱- بر هر فردی که حج فرض شد و زمانه حج را یافت اما با وجود توان و قدرت بنابر عللی موفق نشدکه حج کند و بعد معذور شد و توانایی حـج را از دست داد در چنین صورتی بر وی لازم است که شخصی را برای انجام فریضه حج از طـرف خود بفرستد و یا وصیت کند که بعد از وفاتش شخصی را بـرای انجام فریضه حج از طـرف او بفرستند.
۲- اگر بعد از استطاعت مالی و قبل از فرا رسیدن ماههای حج فوت نمود در این صورت لازم نیست که وصیت نماید زیراکه حج از عهده او ساقط شده است.
نیز اگر این شخص در نخستین سالی که حج بر وی فرض گشته بود در همان سال عازم حج شد مگر قبل از انجام مناسک حج وفات یافت حـج از ذمـهاش ساقط شده و نیازی به وصیت ندارد. [مناسک ملا علی قاری/].
صورت دوم این است که شخصی او را بازداشت کرده و از رفتن به مکـه مکرمه باز دارد.
۳- صورت سوم این است که به چنان بیماری مبتلا گردد که امید صحت و تندرستی ندارد. مثلا فلج، کور، یا لنگ شدن و یا ناتوانی بر اثر پیری به حدی رسید که نمیتواند بر سواری سوار شود.
۴- راه امن نیست و رفتن به سفر خطر جانی و مالی دارد.
۵- (به زنان اختصاص دارد) که زن محرمی نیابد که همراه او سفر حج نماید. در تمام صورتهای مذکوره معذور قرار داده میشود به شرطی که عذرش تا هنگام مرگ ادامه داشته باشد و اگر پیش از مرگ عذرها بر طرف شود و ماههای حج را در آن سال در یابد اما موفق نشود که حج کند و وفات نماید در این صورت بر وی لازم است که کسی را به حج بدل بفرستد و یا وصیت نماید.
اگر این عذرها تا دم مرگ ادامه داشته بـاشد طـبق روایت مشـهور امـام اعظم/ وصیتکردن بر وی واجب نیست به شرطی که قبل از معذورشدن زمانه حج را در نیابد زیرا که با نیافتن شرط فرض ساقط میگردد اما نزد صاحبین/ استطاعت مالی فقط از شرایطی است که با نبودن آن یا هلاکشدنش قبل از فرا رسیدن وقت حج فرضیت حج ساقط میشود اما بقیه شرایـط حـج، شـرطهای وجوب حج نیستند بلکه جزء شرایط ادا هستند لذا با نبودن آنها فرضیت حج ساقط نمیگردد در چنین صورتی اگر خودش از حجکردن معذور است بر او واجب است که برای حج بدل وصیت کند.
علامه ابن همام/ و دیگر علما قول صاحبین را ترجیح دادهاند بنابراین در تمام صورتهای مذکور احتیاط در این است که وصیت حج بدل کنند و باید ورثه از سوی آنها حج بدل بکنند. [مناسک ملا علی قاری/].
اگر زنی قبل از طواف زیارت حیض شود و برای وی در این زمان امکان اقامت تا پاکشدن از حیض وجود ندارد زیرا رفت و برگشت آن همراه با کاروان و پروازش با هواپیمای مشخصی است و توانایی ذبح شتر را ندارد تا که در حالت حیض طواف نماید و برای جبران آن شتری ذبح نماید.
حال بفرمایید فرد مذکور چکار کند؟
پاسخ :
در این مورد اقوال متعددی از فقها کرام منقول است که بشرح ذیلاند:
۱- شخصی دیگر را از طرف خود نیابتاً بفرستد تا بعد از انجامدادن طواف زیارت خود، از طرف او نیز طواف زیارت انجام دهد.
۲- یا داروئی که مانع حیض باشد استفاده نموده غسل و طواف بکند.
۳- اگر در تمام روز خون ادامه ندارد بلکه گاهگاهی منقطع میشود، در حین انقطاع طواف کند زیرا یک قول از امام شافعی/ این است که انقطاع در ایـام حیض در حکم طهر میباشد و این قول موافق مذهب امام مالک و امام احمد/ است.
۴- موضع دم را با پارچهای به پیچد تا خون جاری نشود و غسل کرده طواف نماید بنابر اعذاری که در سؤال مذکور است در این صورت طبق مذهب امام احمد بن حنبل و امام شافعی/ چیزی بروی واجب نمیگردد.
زنی که با مشکل حیض یا نفاس قبل از طواف زیارت مواجه شده است و امکان ماندن را ندارد میتواند هرکدام از روشهای مذکور را که در توان اوست اختیار نماید.
تدکر: با توجه به اینکه آنچه در سؤال نوشته از مسائلی است که بسیاری از زنها به آن مبتلا میشوند و امکان ماندن برای آنها تا پاک شدن از حیض وجود ندارد و ماندن در حال احرام تا سال آینده و برگشتن در سال بعدی امـروزه از مشکلاتی است که قابل تصور نیست و «طبق گفته علامه مفتی محمد تقی عثمانی مدظله در درس ترمذی جلد سوم: در کتابهای مذهب حنفی راه حلی برای آن یافت نمیشود» لذا اگر در وقت ضرورت و نیاز شدید مطابق اقوالی که در جواب نوشته شده عمل شود شرعاً اشکالی ندارد.
کسی که در حج دم بر وی لازم شده اما توانایی آن را ندارد چهکارکند
شخصی در حالت احرام حین انجام مناسک حج، جرمی کرد و بر او دم لازم شد اما این شخـص برای خریدگوسفند پول نداشت یا اینکه از مسئله آگاه نبود و به خانه برگشت، حکمش چیست؟
پاسخ :
در این مسئله، در کافی بودن صوم در صورت عدم قدرت بر دم، فقهای کرام اختلاف دارند، برخی میگویند که بر او دم لازم است و اگر ادای دم بر او به جهت فقر و ناداری متعذر باشد، دم برگردن او باقی میماند اما فرخی دیگر از فقهای کرام در صورت عدم قدرت و توانایی بر دم، فتوی بر جواز وکفایت صوم دادهاند در این فتوی، رعایت حال ضعفاء و مساکین است.
در پاسخ به بخش دوم مسئله، عـرض مـیشود کـه قیمت گـوسفندی را بفرستد تا از طرف او در حرم ذبح و تصدق شود.
پوشیدن زن صورت خود را در حالت احرام
سؤال: زنهایی که میخواهند در حالت احرام صورت خـود را بـپوشانند روش آن چگونه است که در احرام مشکلی ایجاد نگردد؟
پاسخ :
ظاهرنمودن صورت و عدم تماس چادر وغیره با چهره در حالت احرام. برای زن واجب میباشد ولی اگر چنانچه زنهایـی میخواهند که در این حـالت صورت خویش را بپوشانند بهتر این است که حجاب را چنان رعایت کنند کـه چادر و ستر با چهره آنها تماس پیدا نکند مثلا بر روی سر خویش چیزی مثل چوب و غیره را به صورتی قرار دهند که با قرار دادن چادر بر روی ان با چهره وی، چادر برخورد نداشته باشد و بدون تماس با چهره، آویزان باشد و در حال حضور داشتن افراد نا*مح*رم واجب است که به این صورت حجاب رعایت شود ناگفته نماند که برای همین منظور چوبهای مخصوصی ساخته شده است لذا اگر از آنها استفاده شود سبب راحتی بیشتر میباشد.
حج بدل
مفتی اعظم پاکستان علامه مفتی محمد شفیع/ درباره «مسائل حج بدل» رسالهای تحریر نمودهاند که مسائل متعددی از حج بدل را در برداشت که مورد نیاز شدید مردم میباشد. و برای استفاده فارسیزبانان به فارسی برگردانده شده است.
قبل از ذکر مسائل حج جواب یک سؤال اصولی را باید دانست، سؤال این است که شخصی از طرف دیگری میتواند عبادتی را انجام دهد؟ در پاسخ این سؤال تفصیل است که اقسام عبادت سه تا هستند.
۱- عبادت بدنی، همچون نماز روزه و غیره.
۲- عبادت مالی، همچون زکات و صدقه فطر.
۳- عبادتی که از دو نوع اول متشکل است یعنی مقداری مال خرج میشود و تکالیف جسمی نـیز همچون حج و عمره در بر دارد.
احکام انواع سهگانه مذکور این است:
۱- در عبادت بدنی کسی نمیتواند فرض دیگری را انجام دهد مثلاً جایز نیست که از طرف یکی روزه فرضگرفت و در عبادات مالی فرض یکی را دیگری میتواند از طرف او انجام دهد مثلاً زکات بر یکی فرض است او میتواند شخص دیگری را وکیل خود قرار داده توسط او زکات مال خود را ادا نماید حتی مسلمان بودن وکیل هم لازم نیست.
همچنینکسی از مال خود زکات دیگری را بدستور او میتواند ادا نماید در این هیچ شرطی نیست.
نوع سوم عبادتی که متشکل از عبادت مالی و بدنی است حکـمش ایـن است که اگر خودش توانایی انجامدادن آن را دارد در این صورت بـرای دیگـری جایز نیست که از طرف او ادا نماید ولی اگر خودش ناتوان است و از انجامدادن آن عاجز است شخص دیگری میتواند فرض او را ادا نماید.
حج از همین نوع سوم است زیرا که در آن مال و جان هردو مورد استفاده قرار میگیرند، این نوع سوم شرطهایی داردکه در صفحات بعدی خواهید خواند.
مسئله: این حکم عبادت فرض و واجب است که متشکل از عبادت بدنی و مالی هستند. و شخص دیگری فرض او را ادا نماید اما در عبادت نفلی هر فردی اختیار دارد که ثواب آن را به هرکسی که خواست ببخشد خواه عبادت بدنی باشد مثل نماز و روزه و یا عبادت مالی همچون صدقات و یا عبادتی که از عـبادت جانی و مالی متشکل است مانند حج و غیره، خواه به فردی که میبخشد زنده باشد یا مرده، و روش بخشیدن ثواب این است که پس از انجامدادن عبادت در دل چنین نیتکند -و اگر بر زبان جاری کند بهتر است- که ثواب این عبادت به فلان شخص برسد و در این نوع اختیار دارد که ثواب یک عــبادت را بـه افـراد متعددی ببخشد عقیده و مسلک اهل سنت همین است که ثواب هر عبادتی راکه به فردی ببخشد ثوابش به او میرسد البته نزد بعضی ائمه ثواب عبادات بدنی را نمیتوان بهکسی بخشید. (کما فی الهدایة للمر غینانی/) از این معلوم شد که هر فردی ثواب حج و عمـره نفلی را که از مال خود انجام دادهاست میتواند به دیگری ببخشد و شرعاً جایز است و هیچ شرطی هم ندارد.
ولی اگر امر مال خود را بدهد که از طرف او حج نفلی یا عمـره کنند در این چند شرط ضروری است که بیان خواهند شد.
مسائل حج بدل
مسائل حج بدل فرض:
۱- بر هر فردی که حج فرض شد و زمانه حج را یافت اما با وجود توان و قدرت بنابر عللی موفق نشدکه حج کند و بعد معذور شد و توانایی حـج را از دست داد در چنین صورتی بر وی لازم است که شخصی را برای انجام فریضه حج از طـرف خود بفرستد و یا وصیت کند که بعد از وفاتش شخصی را بـرای انجام فریضه حج از طـرف او بفرستند.
۲- اگر بعد از استطاعت مالی و قبل از فرا رسیدن ماههای حج فوت نمود در این صورت لازم نیست که وصیت نماید زیراکه حج از عهده او ساقط شده است.
نیز اگر این شخص در نخستین سالی که حج بر وی فرض گشته بود در همان سال عازم حج شد مگر قبل از انجام مناسک حج وفات یافت حـج از ذمـهاش ساقط شده و نیازی به وصیت ندارد. [مناسک ملا علی قاری/].
صورت دوم این است که شخصی او را بازداشت کرده و از رفتن به مکـه مکرمه باز دارد.
۳- صورت سوم این است که به چنان بیماری مبتلا گردد که امید صحت و تندرستی ندارد. مثلا فلج، کور، یا لنگ شدن و یا ناتوانی بر اثر پیری به حدی رسید که نمیتواند بر سواری سوار شود.
۴- راه امن نیست و رفتن به سفر خطر جانی و مالی دارد.
۵- (به زنان اختصاص دارد) که زن محرمی نیابد که همراه او سفر حج نماید. در تمام صورتهای مذکوره معذور قرار داده میشود به شرطی که عذرش تا هنگام مرگ ادامه داشته باشد و اگر پیش از مرگ عذرها بر طرف شود و ماههای حج را در آن سال در یابد اما موفق نشود که حج کند و وفات نماید در این صورت بر وی لازم است که کسی را به حج بدل بفرستد و یا وصیت نماید.
اگر این عذرها تا دم مرگ ادامه داشته بـاشد طـبق روایت مشـهور امـام اعظم/ وصیتکردن بر وی واجب نیست به شرطی که قبل از معذورشدن زمانه حج را در نیابد زیرا که با نیافتن شرط فرض ساقط میگردد اما نزد صاحبین/ استطاعت مالی فقط از شرایطی است که با نبودن آن یا هلاکشدنش قبل از فرا رسیدن وقت حج فرضیت حج ساقط میشود اما بقیه شرایـط حـج، شـرطهای وجوب حج نیستند بلکه جزء شرایط ادا هستند لذا با نبودن آنها فرضیت حج ساقط نمیگردد در چنین صورتی اگر خودش از حجکردن معذور است بر او واجب است که برای حج بدل وصیت کند.
علامه ابن همام/ و دیگر علما قول صاحبین را ترجیح دادهاند بنابراین در تمام صورتهای مذکور احتیاط در این است که وصیت حج بدل کنند و باید ورثه از سوی آنها حج بدل بکنند. [مناسک ملا علی قاری/].