• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

کامل شده ناگفته‌های زبان | Motahareh کاربر تک رمان

  • نویسنده موضوع Motahareh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 22
  • بازدیدها 1K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Motahareh

نویسنده افتخاری + مدرس زبان انگلیسی
مدرس زبان
کاربر افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-29
نوشته‌ها
37
لایک‌ها
392
امتیازها
53
کیف پول من
141
Points
0
∞ In The Name Of God ∞

کتاب آموزشی زبان1.jpg


نام کتاب آموزشی: ناگفته‌های زبان
مدرس: Motahareh (مطهره قلی‌زاده سروندی) کاربر تک رمان
ناظر: طــلایـــه
ویراستار: *گیسو*

زبان_سطح: انگلیسی_ مقدماتی تا پیشرفته.

خلاصه کتاب آموزشی: گرامر زبان انگلیسی، معمولا به صورت پراکنده و کوتاه، در آموزشگاه ها تدریس می‌شوند؛ لذا در اینجا گرامرهای زبان انگلیسی از سطح مقدماتی تا پیشرفته با جزئیات و به طور کامل، آموزش داده می‌شود.

سخن مدرس زبان: سلام دوستان :) امیدوارم متونی که اینجا گذاشته میشه، بتونه تو یادگیری زبان انگلیسی، موثر و مفید واقع شود.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Motahareh

نویسنده افتخاری + مدرس زبان انگلیسی
مدرس زبان
کاربر افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-29
نوشته‌ها
37
لایک‌ها
392
امتیازها
53
کیف پول من
141
Points
0
فصل اول" فعل "

فعل چیست؟

فعل مهم‌ترین بخش در زبان انگلیسی می‌باشد؛ حتی کوچیک‌ترین جملات دارای فعل هستند. می‌توان یک جمله یک کلمه‌ای با فعل ساخت.
مثال: !Stop

برخی فعل ها درباره انجام کاری هستند و به آن‌ها Action word می‌گوییم.
مانند: Fight, Run, Work

برخی دیگر این‌طور نیستند و معمولا وضعیت یا وجود چیزی را می‌رسانند و به آن‌ها state word می‌گوییم.
مثال: Belong, Seem, Exist, Be

یک فعل همیشه دارای فاعل (کننده کار) است.
مثلا:
.Sara speaks Englis

در اینجا Sara فاعل (subject) و Speaks فعل ما می‌باشد. بنابراین؛ می‌توانیم بگوییم که افعال کلماتی هستند؛ که به ما می‌گویند فاعل چه می‌کند یا چه هست:
.Action: Ali plays football
.State: Zahra seems kind
★نکته: افعال بر خلاف کلمات دیگر (صفت ها، قیدها، حروف اضافه و...) شکل های مختلفی دارند اگر چه؛ که اسم ها نیز دارای دو نوع مفرد و جمع می‌باشند.
مثلا فعل work دارای پنج شکل است:
To work, Work, Worked, Works, Working
تقسیم بندی فعل ۱ :
Active voice & Passive voice

A) Active voice
در اغلب موارد ما از Active voice استفاده می‌کنیم. بیانگر این است که فاعل (subject) عملی را بر، روی شیء یا مفعول (object) انجام می‌دهد.
مثال:
~Cat eats fish.~

Subject (active object): Cat
Verb: eats
Passive object: fish
در اینجا گربه (فاعل) عمل خوردن را بر، روی ماهی (شیء) انجام می‌دهد. در Passive voice این فاعل است که تحت تاثیر شیء قرار گرفته و عمل فعل را از شیء می‌گیرد.

مثال:
~Fish are eaten by cats.~

Subject(active object) : fish
Auxiliary Verb: are
Main Verb(past participle) : eaten
Passive Object(active subject) : cat
★نکته: Active object شی است که جمله به خاطر آن ساخته می‌شود.

B)Passive voice
ساختار passive vice به شرح زیر است:

Subject + Auxiliary verb(be) + main verb(past participle)
★منظور از Auxiliary verb در ساختار بالا، همان افعال کمکی می‌باشند.

∅هنگامی که فعل be در غالب فعل کمکی به کار رود دو هدف داریم:

الف) کمک به فعل اصلی برای نشان دادن تداوم و پیوستگی آن.

ب) کمک به فعل اصلی برای نشان دادن تاثیرپذیری آن.

مثال:
.A)We are paid in dollars
.B)Water is drunk by everyone
C)100 people are employed by this company.

✉چه موقع از passive voice استفاده می‌کنیم:

  • هنگامی؛ که می‌خواهیم active object یا همان subject را مهم جلوه دهیم.
  • هنگامی؛ که passive object را نمی‌شناسیم.
مثال:
A)President Kennedy was killed by Lee Harvey Oswald.
( در اینجا می‌خواهیم فاعل را مهم نشان دهیم. )


.B)My wallet has been stolen
( شی مفعول را نمی‌شناسم. )

★نکته: همان‌طور؛ که گفتیم معمولا برای معرفی passive object یا شی مفعول از لغت by استفاده می‌کنیم.


به جمله زیر توجه کنید:
.He was killed with a gun
چرا در جمله بالا از by استفاده نکردیم؟
به این دلیل؛ که در اینجا gun نقش passive object را ایفا نمی‌کند چرا که این تفنگ نبوده؛ که او را کشته بلکه توسط شخص دیگری به کار برده شده است. در اصل می‌شود:

He was killed by somebody with a gun.

صرف Passive voice در زمان های مختلف به شرح زیر می‌باشد:
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Motahareh

نویسنده افتخاری + مدرس زبان انگلیسی
مدرس زبان
کاربر افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-29
نوشته‌ها
37
لایک‌ها
392
امتیازها
53
کیف پول من
141
Points
0
تقسیم بندی فعل ۲ :
Helping Verbs & Main Verbs

A)Helping Verbs
افعال کمکی به خودی خود معنایی ندارند. این افعال در ساختار یک جمله نقش مهمی را ایفا می‌کنند ولی به تنهایی چیزی را به ما نمی‌رسانند. در مثال های زیر معنا و مفهوم جمله ناقص است و ما منتظر بقیه جمله‌ایم:
A)People must
B)The Earth will
معمولا افعال کمکی همراه با فعل اصلی به کار می‌روند و به افعال اصلی کمک می‌کنند. بنابراین؛ جملاتی که در بالا مشاهده کردید، همه ناقص هستند. در کل حدود ۱۵ فعل کمکی وجود دارد؛ که ما آن‌ها را دو دسته می‌کنیم:

۱) افعال کمکی اولیه (Modal Helping Verbs) :

★To be (am, is, are):
  • برای ایجاد زمان فعل به صورت پیوسته(continuous) ، مثال:
.He is watching TV
  • برای نشان دادن کنش پذیری یا تاثیر پذیری(passive) ، مثال:
.Small fish are eaten by bag fish

★ Have :
  • برای ایجاد زمان فعل به صورت کامل شده(perfect tense)، مثال:
.I have finished my homework

★Do :
  • برای منفی کردن(negative)، مثال:
.I don't like you

  • برای سوال پرسیدن(question)، مثال:
?Do you want some coffee

  • برای نشان دادن تاکید(show emphasis)، مثال:
.He speaks faster than she does


۲)افعال کمکی کیفی(Modal Helping Verbs)
از افعال کمکی استفاده می‌کنیم تا بتوانیم به نوعی در کیفیت و معنای افعال اصلی جمله تغییر ایجاد کنیم. این افعال به گونه‌ای لزوم و یا امکان داشتن را به معنای فعل اصلی اضافه می‌کنند:
Can, Could→
May, Might→
Will, Would→
Sall, Should→
Must→
مثال:
.a)I can't speak Chinese
.b)John may arrive late
?c)Would you like a cup of coffee
.d)You should see a doctor
.e)I really must go home
★نکته: به افعال need, dare, used to افعال نیمه کمکی(semi-modal verbs) نیز می‌گویند، چون گاها شبیه افعال کمکی کیفی عمل کرده و گاها مانند فعل اصلی.



∅چه وقت از فعل کمکی کیفی can استفاده می‌کنیم:
  • برای صحبت کردن درباره توانایی و امکان داشتن چیزی، مثال:
.She can drive a car
  • درخواست کردن، مثال:
!Can you be quiet

  • درخواست اجازه و یا اجازه دادن، مثال:
?Can I smoke in the room
.You can smoke in the room


∅چه وقت از فعل کمکی Could استفاده می‌کنیم:
  • صحبت درباره توانایی و یا امکان داشتن چیزی در گذشته، مثال:
.a)I could swim when I was 5
b)My mother could speak seven languagesـ
c)Could you understand what he was saying?

  • برای درخواست کردن.
a)Could you tell me where the bank is, please?
b)Could you send me a catalogue, please?

★نکته: معمولا از could جهت درخواست از کسی برای انجام کاری استفاده می‌شود که مودبانه تر از can است.



∅چه وقت از فعل اصلی have to (التزام شهودی) استفاده می‌کنیم:
  • هنگامی؛ که می‌خواهیم ضرورت چیزی را نشان بدهیم، مثال:
.a)Children have to go to school
b)In France, you have to drive on the right.
ساختار کلی:
Subject + Auxiliary verb + Have + Infinitive(with to)

چند مثال برای درک بهتر مطلب فوق:
.a)I don't have to see a doctor
.b)I have to see a doctor
.c)I do have to see a doctor
★نکته: تفاوت جمله b و c این است که جمله c تاکید بیشتری برای دیدن دکتر دارد.



∅چه وقت از must (التزام ذهنی) استفاده می‌کنیم:
  • منظور از التزام ذهنی این است که انجام عمل به نظر گوینده لازم و ضروری است.

ساختار کلی:
Subject + Must + Main Verb
در زیر چند مثال آورده شده است:
.a)You must visit us soon
.b)I must call my mother tomorrow
∅چه وقت از must not استفاده می‌کنیم:
  • برای نشان دادن ممنوعیت چیزی.

ساختار کلی:
Subject + Must not + Main verb
برای درک این مطلب به چند مثال زیر توجه کنید:
.a)Passengers must not talk to driver
.b)Policeman mustn't drink on duty
.c)Visitors must not smoke
.d)I mustn't forget Tara's Birthday
★نکته: نمی‌توانیم از must not برای زمان گذشته استفاده کنیم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Motahareh

نویسنده افتخاری + مدرس زبان انگلیسی
مدرس زبان
کاربر افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-29
نوشته‌ها
37
لایک‌ها
392
امتیازها
53
کیف پول من
141
Points
0
B)Main Verbs
افعال اصلی خود به تنهایی رساننده معنا و مفهومی هستند. هزاران فعل اصلی در زبان انگلیسی وجود دارد که می‌توان آن‌ها را به طریق مختلف دسته بندی کرد. اعم از: افعال متعدی و لازم، افعال پیوندی، افعال حرکتی و وضعیتی، افعال با قاعده و بی‌قاعده.

۱)افعال متعدی(Transitive) و لازم(Intransitive) :
افعال متعدی مستقیما با یک شی سروکار دارند ولی افعال لازم این‌گونه نیستند. بسیاری از افعال هم بسته به جمله‌ای که در آن به کار می‌روند لازم و یا متعدی هستند مثل speak، مثال:
~Transitive~
.a)I saw an elephant
.b)We are watching TV
.c)He speaks English
★نکته: معمولا افعال متعدی به یک اسم و یا بهتر است بگوییم به یک شی اشاره می‌کنند و در غیر این‌صورت فعل ناتمام می‌ماند، مثلا در مثال اول اگر an elephant را برداریم، می‌شود I saw ، حال این سوال پیش می‌آید؛ که چه چیزی را دیدم؟ این را با فعل کمکی اشتباه نگیرید. فعل see یک فعل کامل است درحالی‌که با فعل کمکی هیچ‌گاه نمی‌توان یک جمله کامل ساخت.

~Intransitive~
.a)He has arrived
.b)John goes to school
.c)She speaks fast
★نکته: در مثال دوم، به نظر می‌رسد goes متعدی باشد؛ چون دارد به school اشاره می‌کند درحالی‌که اگر to school را برداریم، باز هم جمله باقی مانده معنی می‌دهد، پس فعل goes یک فعل لازم است.

۲)افعال پیوندی(Linking Verbs)
افعال پیوندی به تنهایی معنی ندارند و بین فاعل و آن‌چه که درباره فاعل می‌گوید پیوند برقرار می‌کند. افعال پیوندی معمولا نشان‌دهنده مساوی بودن، تغییر وضعیت و یا تغییر مکان هستند. مثال:
.a)Mary is a teacher
.b)Tara is beautiful
.c)The sky became dark

۳)افعال حرکتی و وضعیتی(Dynamic & Stative Verbs)
برخی افعال یک عمل یا کاری را می‌رسانند که به آن‌ها افعال حرکتی(Dynamic or action) می‌گوییم. این افعال می‌توانند با continuous tense به کار روند. افعال وضعیتی بیشتر نمایانگر وضعیت هستند تا عمل و حرکت. این افعال معمولا در حالت simple tense به کار می‌روند و با continuous استفاده نمی‌شوند، مگر در چند حالت خاص؛ که با تغییر در معنا نیز همراه خواهد بود. مثال:
Dynamic verbs→run, fight, hit
Stative verbs→apear, hear, love, impress
۴)افعال باقاعده و بی‌قاعده(Regular & Irregular verbs)
تنها فرق افعال باقاعده و بی‌قاعده این است که در افعال باقاعده، برای زمان گذشته(past tense) و اسم مفعول(past participle) به "ed" ختم می‌شوند ولی افعال بی‌قاعده در این‌دو‌حالت از قانون خاصی پیروی نکرده و به مرور باید آموخته شوند.

چند مثال از پرکاربردترین افعال با قاعده:
accept - call - camp - carve - chase - cheat - collect - consider - curl - cry - crush - cycle - cross - crash - crack - cover - count - drum - dry - dust - drip - drown - dress - extend - comb - color - command - compare - delay - disagree - disapear - earn - educate - embarrass - end - enjoy - enter - excite - explode - dam - damage - dare - decay - deceive - delight - detect - deserve - desert - deliver - drain - drag - doubt - disapprove - describe - depend - cheer - chew - check - charge - cause - concern - add - admire - admit - advise - afford - agree - attend - bake - battle - bless - bow- clear - carry - dance - develop - explain - excuse - exercise - follow - force - greet - guide - help - hang - hurry - invite - influence - judge - kill - lie - live - move - match - notice - offer - order - print - post - push - question - realize - remind - reflect - stop - sound - shop - scare - trust - try - و.... visit - zip
در زیر به بیان تعدادی از افعال بی‌قاعده همراه گذشته و اسم مفعول آن‌ها می‌پردازیم:
Be→was, were→been
Become→became →become
Keep→kept→kept
Find→found→found
See→saw→seen
Take→took→taken
Teach→taught→taught
Show→showed→shown
Spend→spent→spent
Make→made→made
Drive→drove→driven
Eat→ate→eaten
Forgive→forgave→forgiven
Choose→chose→chosen
Bite→bit→bitten
Break→broke→broken
Leave→left→left
Have→had→had
Write→wrote→written
Wear→wore→worn
Get→got→gotten
Go→went→gone
Think→thought→thought
→Understand→understood
understood
Give→gave→given
Hide→hid→hidden
Begin→began→begun
Bet→bet→bet
Bring→brought→brought
Blow→blew→blown
Build→built→built
Buy→bought→bought
Burn→burnt→burnt
Put→put→put
Speak→spoke→spoken
stand→stood→stood
Swim→swam→swum
Sit→sat→sat
Sleep→slept→slept
Shut→shut→shut
Run→run→run
Say→said→said
pay→paid→paid
Mean→meant→meant
lose→lost→lost
Lie→lay→lain
Dream→dreamt→dreamt
Fall→fell→fallen
Feel→felt→felt
Fight→fought→fought
Fly→flew→flown
Forget→forgot→forgotten
Freeze→froze→frozen
Ride→rode→ridden
Meet→met→met
Win→won→won
Wake→woke→woken
Throw→threw→thrown
Grow→grew→grown
Hear→heard→heard
Hold→held→held
Hang→hung→hung
Tear→tore→torn
awake→awoke→awoken
Hurt→hurt→hurt
Know→knew→known
Beat→beat→beaten
Do→did→done
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Motahareh

نویسنده افتخاری + مدرس زبان انگلیسی
مدرس زبان
کاربر افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-29
نوشته‌ها
37
لایک‌ها
392
امتیازها
53
کیف پول من
141
Points
0
فصل دوم شرط:

شرط‌ها(Conditionals):

در زبان انگلیسی چندین ساختار وجود دارد که به آن‌ها شرطی می‌گوییم.
شرط(condition) یعنی موقعیت یا چگونگی بدین معنا که اگر وضعیت خاصی رخ دهد، آن‌گاه نتیجه خاصی در‌ پی دارد. در زبان انگلیسی سه‌شرط پایه وجود دارد؛ که اغلب شرط‌ها بسیار ساده می‌باشد.
دو حالت کلی وجود دارد؛ که البته به این‌دوحالت می‌توان کلمات زیادی اضافه کرد و در زمان‌های مختلفی به کار برد ولی ساختار اصلی به این شکل است:
If + Condition + Result
یا
Result + If + Condition



شرط اول(First Condition):

به اولین‌شرط، امکان واقعی یا real possibility می‌گوییم.
در این‌حالت ما درباره آینده صحبت می‌کنیم و به یک‌‌وضعیت یا موقعیتی خاص در آینده و نتیجه آن فکر می‌کنیم.

☆واقعیت امکان در این‌شرط وجود دارد که وضعیت خاصی که به آن می‌اندیشیم رخ دهد، به این دلیل به آن real possibility می‌گوییم.

فرض کنید الان صبح است و در خانه نشسته‌اید، برای خود برنامه دارید که عصر تنیس بازی کنید ولی هوا ابری است و شما احتمال می‌دهید باران ببارد. در این صورت جمله خود را این‌گونه می‌گوییم:
.If it rains, I will stay at home

★نکته: توجه داشته باشید؛ که ما داریم در مورد آینده صحبت می‌کنیم و هنوز بارانی نباریده است. ولی هوا ابری است و فکر می‌کنید؛ که امکان دارد باران ببارد.
همان‌طور که در مثال بالا دیدید، برای نتیجه وضعیت ما از will و فعل در حالت پایه استفاده می‌کنیم.

به مثال‌های زیر توجه کنید:
.a)If I see Mary, I will tell her
.b)If Tara is free , he will invite her
c)If they do not pass the exam, their teacher will be sad.
d)If it rains tomorrow, what will you do?
d)If it rains tomorrow, will you stay at home?

مثال‌های بالا را این‌گونه نیز می‌توان بیان کرد:

.a)I will tell Mary if I see her
.b)He will invite her if she is free
c)Thrir teacher will be sad if they do not pass the exam.
d)What will you do if it rains tomorrow?
e)Will you stay at home if it rains tomorrow?

★نکته: گاهی اوقات به جای will از کلماتی مانند can , shall , may استفاده می‌کنیم. مثال:

If you are good today, you can watch
TV.

دومین شرط(Second condition) :

به این‌شرط امکان غیرواقعی یا unreal possibility می‌گویند. دومین شرط از جهاتی شبیه به اولین شرط است، ما هنوز به آینده می‌اندیشیم و به یک وضعیت یا موقعیتی خاص در آینده و نتیجه آن فکر می‌کنیم.

☆در واقعیت امکان رخ دادن وضعیتی که به آن می‌اندیشیم وجود ندارد مگر تحت شرایطی خاص، به همین علت به آن unreal possibility می‌گوییم.
.If I won a lottery, I would buy a car

همان‌طور که در مثال بالا می‌بینید، برای بیان وضعیت از زمان گذشته ساده استفاده می‌کنیم و به جای will از would.

فرض کنید شما بلیط Lottery (نوعی بخت آزمایی) را ندارید. آیا امکان برنده شما در بخت آزمایی وجود دارد؟ مسلما به هیچ‌وجه. ولی شاید شما در آینده یک بلیط Lottery تهیه کنید. پس شما می‌توانید به برنده شدن در آینده فکر کنید، درست مثل یک رویا؛ واقعی نیست ولی امکان‌پذیر است.

به مثال‌های زیر توجه کنید:
.a)If I married Sara, I would be happy
b)If Ram became rich, she would
marry him.
c)If it snowed next July would you be surprised?
d)If it snowed next July what would you do?
مثال‌های قبل را همچنین می‌توان این‌گونه نیز بیان کرد:
.a)I would be happy if I married Sara
b)She would marry Ram if he became rich.
c)Would you be surprised if it snowed next July?
d)Waht would you do if it snowed next July?
نکته: گاهی به‌ جای would از کلماتی چون could, should, might استفاده می‌کنیم. مثال:
If I won a million dollars, I could stop working.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Motahareh

نویسنده افتخاری + مدرس زبان انگلیسی
مدرس زبان
کاربر افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-29
نوشته‌ها
37
لایک‌ها
392
امتیازها
53
کیف پول من
141
Points
0
سومین شرط(Third Conditional) :

به این شرط غیرممکن یا No possibility نیز می‌گویند.
اولین و دومین شرط در مورد آینده بودند ولی سومین شرط مربوط به گذشته می‌باشد. ما به موقعیتی در گذشته فکر می‌کنیم که رخ نداده است.

☆موقعیتی که به آن فکر می‌کنیم در گذشته رخ نداده و دیگر وقت آن گذشته است، به همین دلیل به آن no possibility می‌گویند.

شما هفته پیش یک بلیط Lottery خریداری کردید اما برنده نشدید.
If I had won the lottery I would have bought a car.

★گاهی اوقات بجای would have میتوان از could have, should have, might have نیز استفاده کرد. مثال:
If you had bought a lottery, you might have won.
به چند مثال زیر در این‌مبحث توجه کنید:
a)If I had seen Mary I would have told her.
b)If they had not passed their exam, their teacher would have been sad.
c)If it had rained yesterday, what would you have done?
d)If Tara had been free yesterday, I would have invited her.
e)If it had rained yesterday, would you have stayed at home?

مثال‌های بالا را می‌توان به این صورت نیز بیان کرد:
a)I would have told Mary if I had seen her.
b)Their teacher would have been sad if the had not passed the exam.
c)What would you have done if it had rained yesterday?
d)I would have invited Tara if she had been free yesterday.
e)Would you have stayed at home if it had rained yesterday?


شرط صفر(Conditional Zero)

وقتی از شرط صفر استفاده می‌کنیم که نتیجه وضعیت همیشه صحیح و درست باشد، مثل یک حقیقت علمی.

آن‌ها را در ماهیتابه انداخته و ماهیتابه را د*اغ کنید. چه اتفاقی می‌افتد؟ یخ ذوب شده و آب می‌شود. اگر چنین نمیشد شما تعجب می‌کردید:

.If you heat ice, it melts

★نکته: نکته‌ای که در شرط صفر حائز اهمیت می‌باشد این است که هر وضعیتی نتیجه خودش را دارد ولاغیر.


←به جای if می‌توان از when نیز استفاده کرد. مثال:
.When I get up late, I miss the bus

به مثال‌های زیر توجه کنید:
.a)If I miss the bus, I am late for work
.b)If people don't eat, they get hungry
?c)If you heat ice, dose it melt

مثال‌های فوق را همچنین می‌توان به این شکل بیان کرد:
.a)I am late for work, I miss the bus
b)People get hungry if they don't eat.
?c)Dose ice melt if you heat it
خلاصه شرط‌ها به شکل زیر می‌باشد:

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Motahareh

نویسنده افتخاری + مدرس زبان انگلیسی
مدرس زبان
کاربر افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-29
نوشته‌ها
37
لایک‌ها
392
امتیازها
53
کیف پول من
141
Points
0
فصل سوم سوال:

✎ ساختار اصلی سوال(Basic Question Structure) :

ساختار اصلی سوال در انگلیسی بسیار ساده است:
Auxiliary verb + Subject + Main verb
به مثال‌های زیر دقت کنید:
?a)Do you like Mary
?b)Are they playing football
?c)Will Marcio go to Turkey
?d)Have you seen ET
★نکتـه: برای فعل be در زمان حال ساده و گذشته ساده نیازی به افعال کمکی نیست. مثال:
.He is German
?Is he German
✎ انواع اصلی سوال(Basic Question Types).

سه نوع سوال اصلی داریم:

الف) سوال‌های بلی خیر(Yes/No question) سوال‌هایی هستند که جوابشان فقط بله یا خیر می‌باشد.
مثال:
.Do you want dinner? Yes, I do→
.Can you drive? No, I can't→
?Has she finished her work→
.Yes, she has
.Did they go home? Yes, they did→
.Is Anne French? No, she isn't→
.Was Ram at home? Yes he was→

ب)‌سوال‌های کلمه سوال(Question word question) سوال‌هایی است که جواب آن‌ها یک‌سری اطلاعات است.
مثال:
.Where do you live? In Paris→
?When will we have lunch→
.At 1 pm
?Who did she meet →
.She met Ram
?Why hasn't Tara done it→
.Because she can't
.Where is bombay? In India→
.How was she? Very well→

ج) سوال‌های انتخابی(Choice question) سوال‌هایی است که جوابشان در خود سوال است.
مثال:
?Do you want tea or coffee→
.Coffee, please

?Will we meey John or James→
.John

?Did she go to London or Peru→
.She went to London

?Is your car white or black→
.It's black

?Were they $15 or $50→
.$15
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Motahareh

نویسنده افتخاری + مدرس زبان انگلیسی
مدرس زبان
کاربر افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-29
نوشته‌ها
37
لایک‌ها
392
امتیازها
53
کیف پول من
141
Points
0
فصل چهارم going to:

قصد(Intention):

از ساختار going to هنگامی استفاده می‌کنیم که، حتی قبل از صحبت در مورد آن قصد انجامش را داشته باشیم.

به مثال‌های زیر توجه کنید:
I have won $1000, I am going to buy a new TV.
When are you going to go on holiday?

پیش‌بینی(Prediction) :

گاهی‌اوقات از going to استفاده می‌کنیم تا در مورد آینده پیش‌بینی داشته باشیم؛ و در مورد چیزی صحبت می‌کنیم که احتمال رخداد آن زیاد است.
به چند مثال زیر توجه کنید:
The sky is very black, it is going to snow.
It is 8:30! You are going to miss the train.
~Will~

از will نیز برای پیش‌بینی استفاده می‌کنیم ولی در مواردی که مدرکی برای اثبات آن نداریم.
.It will rain tomorrow→
فرض کنید ما این جمله را در‌حالی گفته‌ایم که هیچ‌گونه ابری در آسمان نبوده و هوا آفتابی است. پس برای این پیش‌بینی مدرک و شواهدی نداریم. ولی اگر هوا ابری باشد آن زمان می‌توانیم از going to استفاده کنیم:
.It is going to rain tomorrow→

زمان حال استمراری برای برنامه‌ریزی:
(Present continuous for planing)

ما اغلب برای صحبت درباره آینده از زمان حال استمراری استفاده می‌کنیم. البته که در اصل، ما از زمان حال استمراری در مواقعی استفاده می‌کنیم که عملی درحال انجام باشد ولی چنانچه از کلمات آینده (future words) نیز استفاده کنیم، خواهیم توانست در مورد آینده نیز صحبت کنیم. منظور از کلمات آینده، لغات یا عباراتی نظیر tomorrow, in june, next week, next year می‌باشد. کلمات آینده را از روی مفهومشان می‌توان تشخیص داد.

★نکته: گاهی اوقات بین قصد(going to) و برنامه‌‌ریزی (plan) تفاوتی حس نمی‌شود. در این گونه موارد فرقی نمی‌کند که از جمله‌ای با going to استفاده کنیم یا از حال استمراری.
به مثال زیر دقت کنید:
We are going to paint the bedroom tomorrow.
We are painting the bedroom tomorrow.
★نکته: هنگامی‌که از حال استمراری برای بیان آینده استفاده می‌کنیم، احتمال رخ دادن چیزی که در موردش صحبت می‌کنیم بیشتر است، در واقع یک برنامه‌ریزی صحیح شده و احتمال لغو برنامه‌ای که با حال استمراری بیان می‌شود تقریبا ۹۰ درصد است حال آن‌که زمانی از going to استفاده می‌کنیم این احتمال به ۷۰ درصد می‌رسد.
به مثال های زیر توجه کنید:
.a)Mary is taking her music exam next year
b)They can not play tennis with you tomorrow, they are working.
.c)We are going to the theatre on Friday
زمان حال ساده برای زمان‌بندی
(Present simple for schedule)

اغلب برای بیان آینده هنگامی که یک‌واقعه قرار است اتفاق بیفتد (مثلا در یک جدول زمان بندی) از حال ساده استفاده می‌کنیم. احتمال رخداد: تقریبا ۱۰۰ درصد
به مثال‌های زیر توجه کنید:
.a)The train leaves at 9 tonight
.b)Tomorrow is Thursday
"خلاصه"

صحبت کردن و به کار بردن جملات در انگلیسی خیلی بیشتر از آنچه که به نظر می‌رسند، مهم هستند. به عنوان مثال هنگامی‌که می‌خواهیم در مورد آینده صحبت کنیم، جمله‌ای که به کار می‌بریم، دید ما را نسبت به آینده نشان می‌دهد، گاها حتی احساسات شخصی ما را.

در جدول زیر به طور تقریبی احتمال رخداد هریک از ساختارهای ذکرشده را ملاحظه می‌کنید. این جدول به شما کمک می‌کند که بهتر در مورد مفهوم آینده فکر کنید:

99.jpg
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Motahareh

نویسنده افتخاری + مدرس زبان انگلیسی
مدرس زبان
کاربر افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-29
نوشته‌ها
37
لایک‌ها
392
امتیازها
53
کیف پول من
141
Points
0
فصل پنجم "افعال اسمی" :


☆افعال اسمی (Gerunds)

وقتی یک فعل به ing ختم می‌شود، آن‌فعل یا فعل اسمی است و یا زمان حالی است که فرمی از فعل که مانند صفت عمل می‌کند.

هنگامی که از فعل ing دار شبیه به اسم استفاده کنیم، معمولا gerunds خواهد بود:
.Fishing is fun
هنگامی که از فعل ing دار شبیه فعل و یا صفت استفاده کنیم، معمولا
present participle است.
مثال:
.a)Anthony is fishing
.b)I have a boring teacher
در این‌درس نگاهی خواهیم داشت به روش‌های مختلفی که از gerund ها استفاده می‌کنیم.



☆افعال اسمی به عنوان فاعل، شیء و تکمیل‌کننده
(Gerunds as Subject, Object or Complement)

مانند هر اسمی، افعال اسمی نیز می‌توانند فاعل، شیء و یا تکمیل‌کننده جمله باشند.
مثال:
.a)Smoking costs a lot of money
.b)I don't like writing
.c)My favorite occupation is reading book

و همانند فعل می‌تواند خودش یک شیء داشته باشد. در این حالت تمام عبارت object + gerund می‌تواند فاعل، شیء و یا تکمیل‌کننده جمله باشد.
مثال:
.a)Smoking cigarettes costs a lot of money
.b)I don't like writing letters
.c)My favorite occupation is reading book

همانند یک اسم می‌توانند adjective (وابسته-صفت)‌های خود را داشته باشد.
به مثال‌های زیر دقت کنید:
.a)The settling of debts
.b)His drinking of alcohol
.c)Pointless questioning
.d)A settling if debts
.e)Making Titanic was expensive
.f)The making of Titanic was expensive



☆افعال اسمی پس از حروف اضافه
(Gerunds after Preposition)

اگر بخواهیم فعلی را بعد از یک حرف اضافه به کار ببریم، باید به شکل gerund باشد و غیر از این ناممکن است.
مثال:
.a)I'll call you after arriving at the office
.b)Please have a drink before leaving
.c)I'm looking forward to meeting you
?d)Do you object to working late
.e)She always dreams about going on holiday

★نکته: در به کار بردن gerunds پس از حروف اضافه هیچ حالت خاصی وجود ندارد، پس چرا در مثال زیر پس از to یک‌بار drive و بار دیگر driving آمده است؟
.a)I am used to driving on the left
.b)I sused to drive on the left
جواب این است که در حالت اول to یک حرف اضافه است ولی در مثال دوم to drive به عنوان مصدر و ریشه به کار رفته است و to بیانگر حرف اضافه نیست.




☆افعال اسمی پس از افعال اصلی
(Gerunds after certain verbs)


گاهی‌اوقات یک فعل را بعد از یک فعل دیگر به کار می‌بریم. در این‌حالت فعل دوم معمولا به شکل ریشه استفاده می‌شود:
.I want to eat


ولی بعضی وقت‌ها فعل دوم باید فعل اسمی باشد:
.I dislike eating

این موضوع به فعل اولی بستگی دارد. در زیر لیستی از افعال را مشاهده می‌کنید که فعل بعد از آن‌ها به صورت gerund می‌باشد:

Admit - appreciate - avoid - carry on - consider - defer - delay - deny - detest - dislike - endure - enjoy - escape - excuse - face - feel like - finish - forgive - give up - can't help - imagine - involve - leave off - mention - mind - miss - postpone - practice - put off - report - resent - risk - can't stand - suggest - understand

به مثال‌های زیر توجه کنید:
.a)She is considering having a holiday
.b)I can't stand not seeing you
?c)Do you feel like going out

برخی افعال هستند که چندان فرقی نمی‌کند که به چه شکلی به کار روند.
مثال:
.a)I like to play tennis
.b)I like playing tennis
.c)It started to rain
.d)It started raining



☆افعال اسمی در حالت تاثیرپذیری
(Gerunds in passive sense)


اغلب‌اوقات پس از افعال need, want, require از gerund استفاده می‌کنیم که در این حالت فعل اسمی حالت تاثیرپذیری را نشان می‌دهد.

مثال:
a)I have three pants that need washing./needs to be washed
b)This letter requires signing./needs to be signed
c)The house wants repainting./needs to be repainted

★نکته: عبارت something wants doing یک عبارت انگلیسی بریتانیایی می‌باشد. پس از want معمولا مصدر را می‌نویسیم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا