سکوت کن! بگذار ببارد.
تو، فقط سکوت کن.
اگر حرف بزنی؛ میگوید التماسم کرد.
پس سکوت کن؛ نگاه کن،
بگذار خودش باشد.
خودش اگر خواست میماند. برای ماندن هیچکس، صحبت نکن!
خستهام! از زندگی...
از این سکوت گریبانگیر.
دلم فریاد میخواهد!
اما، چرا دروغ...
حتی فریاد زدن هم بلد نیستم!
همیشه حتی گریههایم هم در سکوت بوده.
به قول مادرم:
«مظلومانه اشک میریزم.»
اما کاش میشد فریاد زد! کاش...!