بیوگرافی ••محمود دولت آبادی••

  • نویسنده موضوع MAHTA☽︎
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها 307
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

MAHTA☽︎

مدیرارشد بازنشسته+نویسنده اختصاصی
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,704
لایک‌ها
12,294
امتیازها
113
کیف پول من
9,051
Points
2
200px-Dolatabati_iGhe3.jpg

چکیده:

محمود دولت‌آبادی (زاده ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در سبزوار) نویسنده اهل ایران است. رمان ده‌جلدیِ کلیدر مشهورترین کارِ اوست. بعضی از کارهای دولت‌آبادی به چندین زبانِ غربی و شرقی ترجمه و منتشر شده است. داستانِ بیشترِ نوشته‌های دولت‌آبادی در روستاهای خراسان رخ می‌دهد و رنج و مشقت روستاییان شرق ایران را به تصویر می‌کشد.

محمود دولت‌آبادی چندین نمایش‌نامه و فیلم‌نامه نیز به نگارش درآورده است. او همچنین سابقه‌ی بازیگری برای کارگردانان معتبری چون عباس جوانمرد و بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی در تئاتر و سینما را دارد، اقتباس از آثار دولت‌آبادی ساخت چند فیلم را به‌همراه داشته است.
دولت‌آبادی در سال ۲۰۱۳ برگزیده جایزهٔ ادبی یان میخالسکی سوییس شد. در سال ۲۰۱۴ جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه توسط سفیر دولت فرانسه در تهران به محمود دولت‌آبادی اهدا شد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHTA☽︎

MAHTA☽︎

مدیرارشد بازنشسته+نویسنده اختصاصی
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,704
لایک‌ها
12,294
امتیازها
113
کیف پول من
9,051
Points
2
سرگذشت

محمود دولت‌آبادی در ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در روستای دولت‌آباد سبزوار متولد شد. مادرش فاطمه و پدرش عبدالرسول نام داشت. او پس از پایان تحصیلات مقدّماتی در روستا به سبزوار رفت و به مشاغل گوناگون پرداخت. سپس به مشهد رفت و آن جا با سینما و نمایش آشنا شد. سال ۱۳۳۸ به تهران رفت و سال بعد در تئاتر پارس مشغول کار شد. از آغاز دههٔ چهل در کلاس‌های نمایش آناهیتا شرکت کرد و بازیگر نمایش شد و کم‌کم نوشتن را نیز آغاز کرد. او در دههٔ چهل در نمایشنامه‌هایی از برتولت برشت و بهرام بیضایی و اکبر رادی نقش بازی کرد. سال ۱۳۴۹ ازدواج کرد.

در دههٔ ۱۳۵۰ به زندان افتاد. پس از زندان نگارش کلیدر را آغاز کرد که پانزده سال کشید. وی همچنین سال ۱۳۷۹ در کنفرانس برلین شرکت کرد.

دولت‌آبادی قبل از انقلاب ۵۷ به دلایل سیاسی چند مرتبه دستگیر و روانه زندان شد.
وی در صح*نه سیاسی کشور هم فعال است و دارای گرایش‌های اصلاح طلبانه است.
دولت‌آبادی از جمله افراد شرکت‌کننده در کنفرانس برلین بوده.
وی در جریان انتخابات سال ۱۳۸۸ به حمایت از میرحسین موسوی پرداخت.
وی در سخنانی که در ماهنامه مهرنامه چاپ شد و به گفته محمد قوچانی موج هجمه‌ها و حمله‌ها را برای او پس از انتشار و روی گیشه آمدن این نشریه به همراه داشت گفت: «اتفاقاً من هم قاسم سلیمانی و امثال او را می‌پسندم در جای خود و همین‌طور آقای ظریف و امثال او را. به همین روشنی هم این حرف را چاپ کنید. او و امثال او باید سر جای خودشان بایستند و نگذارند مردم کُشان وارد کشور ایران شوند و این دیگران هم سر جای خودشان و از طُرُق دیگر بگویند و بکوشند که این مردم کُشان را باید جمع کرد! باز هم سعدی گفت «جهان مانند خط و خال و ابروست/که هر چیزی به جای خویش نیکوست»… هر انسانی با هر ظرفیتی برای کشور خودش لازم است و این دیدی خارج از تعصب است.»


دولت‌آبادی پس از ترور قاسم سلیمانی بدست نیروهای آمریکایی نوشت: «خَلَد گر به پا خاری آسان برآید، چه سازم به خاری که در دل نشیند!، از لحظه‌ای که خبر فاجعه ترور سردار قاسم سلیمانی را شنیدم، مفهوم این عبارات بالا ذهنم را رها نمی‌کند: چه سازم به خاری که در دل نشیند؟ و از خود می پرسم آیا این است سرنوشت همه فرزندان شایسته این آب و خاک، با هر اندیشه و هرگرایشی؟ انهدام؟ باری… ایران بار دیگر یکی از فرزندان شایسته خود را با دریغ تمام، از دست داد. شخصیتی که سدٌی سترگ در برابر خون آشامان داعش برآورد و مرزهای کشور ما را از نکبت حضور آنان ایمن داشت. من نیز در اندوه عمیق از دست دادن آن انسانی که شخصاً دورادور دوست می‌داشتمش، سوگوارم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : MAHTA☽︎

MAHTA☽︎

مدیرارشد بازنشسته+نویسنده اختصاصی
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,704
لایک‌ها
12,294
امتیازها
113
کیف پول من
9,051
Points
2
چندین فیلم بر اساس داستان‌ها و فیلم‌نامه‌های دولت‌آبادی ساخته شده‌اند.

دولت‌آبادی داستان آوسنه باباسبحان را به مسعود کیمیایی فروخت و او فیلم خاک را بر اساس آن ساخت، سپس دولت‌آبادی نقدی بر فیلم خاک با عنوان (بابا سبحان در خاک) نوشت، دولت‌آبادی مدعی‌ست که کیمیایی به داستان وفادار نبوده‌است. دولت‌آبادی در مصاحبه‌ای عنوان کرده: نمایش‌نامه‌ای نوشته بودم به نام تنگنا، وقتی به زندان افتادم این نمایش‌نامه بدون اجازه من، به فیلم برگردانده شد؛ و نامش شد گوزن‌ها آن هم بی‌هیچ اشاره‌ای به نمایشنامه و نویسنده‌اش. از زندان که درآمدم فیلم را دیدم. موضوع، فضا و پرسوناژها همه از نمایش‌نامه (تنگنا) برداشته شده بود. از میان آن همه دوست مطبوعاتی، فقط به محمدرضا اصلانی گفتم: «آیا همچون اتفاقی را متوجه نشدید؟ چرا چیزی نگفتید؟ نپرسیدید داستان آن از کجا آمده‌است؟»
دولت‌آبادی می‌گوید: گمانم سال ۵۶ بود که به درخواست محمدحسین پرتوی، برادر نصرت پرتوی، همسر عباس جوانمرد و دوست و همکار دوره تئاتر، طرح سریالی را برای تلویزیون ملی ایران نوشتم. با عنوان (سربداران)، پیش از من گویا به سراغ بهرام بیضایی رفته بودند که نتیجه‌ای نگرفته بودند. چند نفری هم در آن فاصله طرح‌هایی نوشته بودند که هیچ‌یک مطلوب تلویزیون نبودند. تا اینکه طرح من آماده و فصل اول نوشته شد. محمدحسین پرتوی به واسطه خواهرش (نصرت)، که قول داده بود مراعات امانت‌داری را بکند. نسخه زیراکسی فیلم‌نامه را با خود به تلویزیون برد، بی‌هیچ قرارداد یا پیش پرداختی، مدت‌ها گذشت، بالاخره خبر آوردند که تلویزیون با این موضوع که دولت‌آبادی سربداران را بنویسد مخالف است؛ و موضوع مسکوت گذاشته شد تا سال ۵۸. حالا انقلاب شده بود و تلویزیون ملی ایران به تلویزیون جمهوری‌اسلامی ایران تغییر نام داده بود. بار دیگر محمدحسین پرتوی پیدایش شد و این بار گفت: قرار است سربداران ساخته شود. کارگردانش را هم گذاشته‌اند محمدعلی نجفی. از من دعوت کرد به دفتری در خیابان بلوار کشاورز (الیزابت سابق) رفتم. ملاقات و چای و گفتگو. بعدها خبردار شدم که به آقای نجفی هم گفته‌اند فلانی، یعنی من، نباید سربداران را بنویسد. من به کار خود بازگشتم و سربداران به راه خود رفت و نتیجه آنکه دست‌نوشته من در کتاب جمعه چاپ شد و نویسنده سریال (شهر من شیراز) که پیش از انقلاب از تلویزیون پخش می‌شد نویسنده فیلم‌نامه سربداران شد. از آن زمان دیگر از محمدحسین پرتوی خبری نشد. به نظرم رسید بخش اول فیلم‌نامه سربداران را منتشر کنم. آن را برای کتاب جمعه فرستادم. به پیغام آقای احمد شاملو که خواسته بود با آن هفته‌نامه کار کنم.
به گفته دولت‌آبادی: سال ۵۹ بود که یک روز داریوش فرهنگ به اتفاق همسرش سوسن تسلیمی به خانه من آمدند. به توصیه بیضایی از من خواست فیلم‌نامه‌ای بر اساس طرحی که به بیان وی در گذشته به شکل واقعی رخ داده بود بنویسم. در دهات کرمان مردی روستایی اتوبوسی می‌خرد و یک دهاتی دیگر در رقابت با او اتوبوسی دیگر می‌خرد. بنا می‌شود این موضوع بشود دست‌مایه فیلم‌نامه (اتوبوس) که من آن را نوشتم. فیلم‌نامه را داریوش فرهنگ به مدیر شبکه دوم تلویزیون داد، آقای حسن جلایر، ایشان خواند و فیلم‌نامه را پسندید و حتی پیش‌پرداخت هم به من دادند، بعد فیلم‌نامه را به شبکه یک تلویزیون دادند، در آنجا بار دیگر با نام من مخالفت شد. این را داریوش فرهنگ تلفنی به من خبر داد. با این خبر گمان کردم این فیلم‌نامه هم می‌رود کنار (گاواره‌بان) و سربداران، اما چند ماه بعد مطلع شدم فیلمی با همین نام، (اتوبوس)، در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده‌است که فیلمنامه‌نویس آن دیگری است! به آن فیلم چند جایزه سیمرغ دادند. اما من تا ۷۲ ساعت دچار سردرد بودم.
دولت‌آبادی می‌گوید: هنگامی که محمدحسین پرتوی برای سربداران به منزل ما می‌آمد، علی ژکان هم مدام همراه او بود. سال‌ها بعد فیلمی با سرمایه بنیاد سینمایی فارابی ساخته شد به کارگردانی علی ژکان به نام مادیان، فیلم‌نامه‌اش را خودش نوشته بود. بی‌هیچ اشاره‌ای به اقتباس آن، او خودش را شاگرد من می‌دانست و به این شاگردی می‌بالید. بی‌هیچ اجازه‌ای نیمه دوم کتاب جای خالی سلوچ را به فیلم برگردانده بود. شکایت کردم به وزارت ارشاد، او معترف شد که این کار را کرده‌است؛ و اجازه خواست جبران کند و غرامت بپردازد. از آن تاریخ سال‌ها گذشته‌است و دیگر هیچ خبری نشد.
دولت‌آبادی مدعی‌ست: حمید سمندریان هم از روی طرح فیلم‌نامه (هیولا) ی من که به درخواست خودش نوشته بودم فیلمی ساخت با نام (همه آرزوی زمین)، که در تیتراژ آن هیچ اشاره‌ای به من و حقوق من نکرد. نه اجازه گرفت و نه حرفی زد.
دولت‌آبادی برای ناصر تقوایی هم به خواست خودش یک طرح نوشته بر اساس (جای خالی سلوچ) که در اختیارش گذاشته، اما این فیلم‌نامه ساخته نشد.
برای داریوش مهرجویی هم به درخواست خودش براساس آن متنی که در مجله لایف منتشر کرده بود با عنوان (صلح و جنگ، پایان کابوس) طرح فیلم‌نامه‌ای نوشته که آن را هم به مهرجویی داده‌است، اما این فیلم‌نامه ساخته نشد.

فیلم زمستان است به کارگردانی رفیع پیتز بر اساس داستان سفر محمود دولت‌آبادی ساخته شده‌ است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHTA☽︎

MAHTA☽︎

مدیرارشد بازنشسته+نویسنده اختصاصی
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,704
لایک‌ها
12,294
امتیازها
113
کیف پول من
9,051
Points
2
جوایز و افتخارات


√نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه ۲۰۱۴

√برنده جایزهٔ ادبی یان میخالسکی سوییس ۲۰۱۳

√ترجمه انگلیسی رمان کُلنل، با ترجمه تام پتردیل، نامزد جایزه بهترین کتاب ترجمه در آمریکا ۲۰۱۳

√برنده جایزه ادبی هوشنگ گلشیری برای یک عمر فعالیت ۲۰۱۲

√نامزد دریافت جایزه مَن بوکر آسیا در جشنواره کتاب سنگاپور ۲۰۱۱

√نامزد دریافت جایزه ادبی آسیایی، برای رمان زوال کلنل ۲۰۱۱

√دریافت جایزهٔ ادبیات بین‌المللی خانهٔ فرهنگ‌های جهان برلین ۲۰۰۹

√برنده جایزه ادبی واو ۱۳۹۰

√دریافت جایزه یک عمر فعالیت فرهنگی، بدر نخستین دورهٔ جایزه ادبی یلدا به همت انتشارات کاروان و انتشارات اندیشه سازان ۱۳۸۲


√برنده لوح زرین بیست سال داستان‌نویسی بر کلیه آثار، به همراه امین فقیری ۱۳۷۶
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHTA☽︎
بالا