شهرام قائدی متولد 31 مرداد 1354 در شهر قیر و کارزین استان فارس، بازیگر است
نام اصلی اش ابراهیم و فرزند آخر خانواده است، تحصیلاتش را تا دیپلم بیشتر ادامه نداده، او متاهل است و زندگی جالبی دارد، ورزش حرفه ای رو همیشه دنبال میکند
شروع فعالیت و شهرت
سال 1370 از شهرستان به تهران مهاجرت کرد و در 19 سالگی، سال 1373 در کلاس های آموزش بازیگری امین تارخ شرکت کرد و بواسطه او در سال 74 به کارگردانای مشهوری چون گلاب آدین وثطب الدین صادقی معرفی شد، حضورش در سریال رمضانی پنجمین خورشید در سال 88 چهره او را محبوب کرد البته سریال قرارگاه مسکونی سال 85 نیز چهره او را به مردم شناساند
ازدواج با دختر دایی
شهرام قائدی با دختر دایی خود ازدواج کرده است و یک دختر بنام سارینا دارد
ورودش به حرفه ای بازیگری با مخالفت پدرش شروع شد
تا جایی که او حمایت های مالی خود را از وی برداشت، پدرش از ملاکان و زمین داران بنام شیراز بود، پدر خانومش که دایی وی میباشد هم از بازاری های مرفه آن زمان بود
ورزش و ماجرای نه گفتن !
در زندگی شخصی ام برنامه دارم ورزش می كنم و بدنم را می سازم
خودم را آپ گرید می كنم، فیلم های روز می بینم و كتاب می خوانم كه بخشی از آن از سر بیكاری است راستش سعی كردم انقلابی در خودم ایجاد كنم و با جرات و جسارت به خیلی از كارها « نه » گفتم تا در كارهای بد نباشم و آنقدر نه گفتم تا اینكه به گوش بقیه رسید و دیگر كسی زنگ نزد !
سارینا دختری منتقد
سارینا به شدت منتقد خوبی اس. بهتر است بگویم كه یك منتقد بی رحم
زمانی كه بحث نقد فیلم های من در میان باشد، اصلا تعارف نمی كند كه من پدرش هستم و به راحتی نقد میك ند. گاهی آنچنان بی رحمانه حضور من در یك فیلم را نقد می كند كه من در جواب می گویم اگر این كار را بازی نمی كردم، پس چه كسی پول شهریه یا خورد و خوراك تو را می داد و البته سارینا هم در جواب می گوید بازی نمی كردی ما هم كمتر می خوردیم
دغدغه حرفه ای من
من با نقش هایم بسیار صادقانه برخورد می کنم
هیچ وقت به نقش هایی که به من سپرده شده است نارو نزدم، سعی می کنم با صداقت کامل بازی کنم. این مسئله مهم ترین دغدغه من در خصوص حرفه ام است
کار و زندگی
من ابزاری دارم به نام ب*دن و بیان كه با آنها با دخترم حرف می زنم، با همسرم بیرون می روم، با همسایه ها كلكل می كنم، چك می كشم، خرید می كنم و با همان ابزار هم بازی می كنم اگر این ابزار در كار خ*را*ب باشد قطعا به زندگی ام نیز سرایت می كند
با صراحت باید اعلام كنم كه هر بزرگی، هر نوآمده ای و هر دوستی كه در این حرفه میگوید من بین كار و زندگی ام خط كشی كرده ام از دو حالت خارج نیست یا دروغگوی بزرگی است یا مایه داری بی درد !
پدر خودش و همسرش
پدر همسرم از بازاری های مطرح شیراز است و پدر خودم نیز از ملاكان و زمین داران به نام شیراز بود هر دو در شرایط كاملا مرفه زندگی می كردیم
فیلم های سینمایی
● قهرمان ان کوچک (۱۳۹۵)
● آدم آهنی (۱۳۹۱)
● مرگ سپید (۱۳۸۹)
● دلقک ها (۱۳۸۸)
● چار چنگولی (۱۳۸۷)
● کلانتری غیرانتفاعی (۱۳۸۷)
● احضار شدگان (۱۳۸۶)
● قاعده بازی (۱۳۸۵)
● سرود تولد (۱۳۸۳)
● ماجراهای اینترنتی (چای نت) (۱۳۸۳)
● من و نگین دات کام (۱۳۸۲)
● روز کارنامه (۱۳۸۱)
● ارتفاع پست (۱۳۸۰)
سریال های تلویزیونی
● پرستاران (1395)
● آقا و خانم سنگی (۱۳۹۴)
● معمای شاه (۱۳۹۴)
● خاتون (۱۳۹۳)
● بازی سرنوشت (۱۳۹۱)
● زمانه (۱۳۹۱)
● پنج کیلومتر تا بهشت (۱۳۹۰)
● چهار چرخ (۱۳۹۰)
● باغ شیشه ای (۱۳۸۸)
● پنجمین خورشید (۱۳۸۸)
● دلقک ماهی (۱۳۸۸)
● سه در چهار (۱۳۸۷)
● قرارگاه مسکونی (۱۳۸۵)
● روز سوم (۱۳۸۵)
● ارث بابام (۱۳۸۴)
● داستان های نوروز (۱۳۷۹)
● بازگشت پرستوها (۱۳۷۵–۱۳۷۶)
● خودروی پلاک ۱۱
● در چشم باد (۱۳۸۲–۱۳۸۷)
انجمن تک رمان