نقد شعر شعر فنجان خالی قهوه | منتقد: حورا

[Ayli]

« بسم تعالی »


[ نقد به معنای کور کردن ذوق نیست!
بلکه به معنای پیشرفت خواهد بود. ]

نویسنده عزیز، این نقد صرفا جهت بهبود قلم شما انجام شده است.
خواهشمندیم پس از خواندن نقد، حتما اشکالات خود را رفع کنید، در غیر این صورت، دیگر درخواست نقد شما پذیرفته نخواهد شد!

نام شعر: فنجان خالی قهوه
نام شاعر: ANLI
ژانر: تراژدی
قالب: سپید
منتقد: حوراء
مقدمه: پلک‌هایم را بر هم فشردم
گویی در خیالاتم، تو را ببینم
اما در دلالان
حتی در خواب، تو را ندیدم
آن لباسی که بوی عطر تن تو می‌داد
حال کجاست؟
آن عطر تنت که
گل‌های بهاری را هم گیج می‌کرد
حال کجاست؟

شعر - اشعار«فنجان خالی قهوه» | اثر زری کاربر انجمن تک رمان

نام شعر: فنجان خالی قهوه نام شاعر: زری ژانر: تراژدی قالب: سپید ناظر: .Ana. مقدمه: پلک‌هایم را بر هم فشردم گویی در خیالاتم، تو را ببینم اما در دلالان حتی در خواب، تو را ندیدم آن لباسی که بوی عطر تن تو می‌داد حال کجاست؟ آن عطر تنت که گل‌های بهاری را هم گیج می‌کرد حال کجاست؟

forums.taakroman.ir

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[حوراء]

عنوان اثر کلیشه‌ای، اما آرامش‌بخش است، یا به عبارت ساده حس و وایب خوبی می‌دهد.
ژانر اثر در مورد تمامی اجزای اثر صدق می‌کند و خوشبختانه، شاعر زری عزیز مانند همیشه در این باب خوب عمل کرده و به زیبایی تبحرش در این ژانر را به رخ مخاطب کشیده است.
مقدمه اثر زیبا، تراژدی و عاشقانه است؛ پس توصیه می‌شود شاعر عزیز، در شناسنامه‌ی اثرش ژانر عاشقانه را نیز اضافه کند.
جلد اثر کاملا ناهماهنگ و نامناسب است و انتظار می‌رفت، تصویری از یک فنجان را برای جلد اثرش انتخاب نماید و در نهایت تأسف باید عرض کنم که این موضوع در ذوق خواننده می‌زند.
اثر شروع خوبی داشت؛ اما متأسفانه، شاعر زری عزیز یک‌سری کلمات را میان جملاتی اشتباه به کار برده است و این، نقطه ضعف آغاز اثر «فنجان خالی قهوه» به شمار می‌رود.
بانو زری خوش‌قلم، این‌بار در حس‌آمیزی و باورپذیری، عالی‌تر از همیشه عمل کرده است و این تحسین برانگیز است.
کلمات به کار رفته در مجموعه، در عین سادگی، زیبا و دلنشین هستند و در کنار هم، یک ترکیب عالی ساخته‌اند.
اساسا در شعر چندان از علائم نگارشی استفاده نمی‌شود؛ اما یک‌سری فاصله‌های نابه‌جا در متن شعر دیده می‌شود که نیاز به اصلاح دارد.
خوشبختانه، اثر فنجان خالی قهوه، به‌خوبی توانسته آن عشق و غمی که کارکتر متحمل می‌شود را نشان مخاطب دهد و این، خیلی خوب است.
در نهایت، نوبت پایان اثر است. در ابتدا که شروع به خواندن آخرین شعر کردم، گفتم واو! چه زیبا! اما بیت آخر، ذوقم را کور کرد؛ چرا که هیچ با بیت اول هماهنگی نداشته و گویی یک شعر دیگر بود و به اصطلاح، شاعر خوش‌قلم از شاخه‌ای به شاخه‌ی دیگر پریده است.
مثل همیشه می‌درخشید بانو زری عالی هستید!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان