خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!
  • چاپ کتاب های رمان، شعر و دلنوشته به مدت محدود کلیک کنید

زندگینامه تبانی

ساعت تک رمان

ملیکا توسلی

مدیر تالار دین و مذهب
مدیریت تالار
منتقد انجمن
کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-21
نوشته‌ها
472
کیف پول من
57,914
Points
1,790
تبانی

در زمان خلافت عمر دو نفر امانتی را نزد زنی به ودیعت گذاشتند و به وی سفارش نمودند كه تنها با حضور هر دوی آنان ودیعه را تحویل دهد. پس از مدتی یكی از آن دو به نزد زن رفته مدعی شد كه دوستش مرده است و ودیعه را مطالبه نمود. زن در ابتداء از دادن سپرده امتناع ورزید ولی چون آن مرد زیاد رفت و آمد می نمود و مطالبه می كرد، ودیعه را به وی رد كرد. پس از گذشت زمانی مرد دیگر به نزد زن آمده خواستار ودیعه گردید، زن داستان را برایش بازگو نمود كه نزاعشان در گرفت ، خصومت به نزد عمر بردند، عمر به زن گفت : تو ضامن ودیعه هستی . اتفاقا امیرالمومنین علیه السلام در آن مجلس ‍ حضور داشت ، زن از عمر خواست تا علی علیه السلام بین آنان داوری كند، عمر گفت : یا علی ! میان آنان قضاوت كن . امیرالمومنین علیه السلام به آن مرد رو كرد و فرمود: مگر تو و دوستت به این زن سفارش نكرده اید كه سپرده را به هر كدامتان به تنهایی ندهد، اكنون ودیعه نزد من است ، برو دیگری را به همراه خود بیاور و آنرا تحویل بگیر، و زن را ضامن ودیعه نكرد و از این راه توطئه آنان را آشكار نمود؛ زیرا آن حضرت علیه السلام می دانست كه آن دو با هم تبانی كرده و خواسته اند هر دو نفرشان از زن مطالبه كنند تا او به هر دو غرامت بپردازد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

بالا