دلنوشته: پورپیتا
نویسنده: فاطمه رسولی
ژانر: اجتماعی، تراژدی
مقدمه: کودکی یازده ساله، با پاهای بر*ه*نه بر روی شنهای د*اغ و سوزان میدوید. دنبال مزاری برای دفن کردن قلب کوچک خود میگشت. با چاقو س*ی*نهی خود را درید. قلبش را درآورد و زیر سنگ ریزهای گودال تاریک دفن کرد.
برگشت به مکانی که به آن میگفت زادگاه پورپیتا، مکانی که تصور میکرد برای بقا در آن، نیازی به قلب ندارد.
*پورپیتا: گونهی عروس دریایی
#دل_نوشتهی_پورپیتا
#فاطمه_رسولی
#انجمن_تک_رمان
نویسنده: فاطمه رسولی
ژانر: اجتماعی، تراژدی
مقدمه: کودکی یازده ساله، با پاهای بر*ه*نه بر روی شنهای د*اغ و سوزان میدوید. دنبال مزاری برای دفن کردن قلب کوچک خود میگشت. با چاقو س*ی*نهی خود را درید. قلبش را درآورد و زیر سنگ ریزهای گودال تاریک دفن کرد.
برگشت به مکانی که به آن میگفت زادگاه پورپیتا، مکانی که تصور میکرد برای بقا در آن، نیازی به قلب ندارد.
*پورپیتا: گونهی عروس دریایی
کد:
دلنوشته: پورپیتا
نویسنده: فاطمه رسولی
ژانر: اجتماعی، تراژدی
مقدمه: کودکی یازده ساله، با پاهای بر*ه*نه بر روی شنهای د*اغ و سوزان میدوید. دنبال مزاری برای دفن کردن قلب کوچک خود میگشت. با چاقو س*ی*نهی خود را درید. قلبش را درآورد و زیر سنگ ریزهای گودال تاریک دفن کرد.
برگشت به مکانی که به آن میگفت زادگاه پورپیتا، مکانی که تصور میکرد برای بقا در آن، نیازی به قلب ندارد.
*پورپیتا: گونهی عروس دریایی
#فاطمه_رسولی
#انجمن_تک_رمان