دلنوشته دلنوشته ژالان | محمد یاسین نصرتی کاربر انجمن تک رمان

[SHAHYAS]

~به نام خالق عشق~​

دلنوشته: ژالان
نویسنده: محمد یاسین نصرتی(شاهیاس)
ناظر: .Ana.
ژانر: عاشقانه
مقدمه: در دل شبی بارانی، جایی که قلبم از درد و دلتنگی فریاد می‌کشد، این دلنوشته متولد می‌شود. حکایت عشقی که هم آرامش است و هم طوفان، هم امید است و هم ناامیدی. در این کلمات، پژواک فریادهای خاموش و نجواهای عاشقانه قلبم را خواهید شنید.

متن مخفی: مخصوص کپیست

دلنوشته: رویای نیمه‌شب

نویسنده: محمد یاسین نصرتی(شاهیاس)

ژانر: عاشقانه

مقدمه: در دل شبی بارانی، جایی که قلبم از درد و دلتنگی فریاد می‌کشد، این دلنوشته متولد می‌شود. حکایت عشقی که هم آرامش است و هم طوفان، هم امید است و هم ناامیدی. در این کلمات، پژواک فریادهای خاموش و نجواهای عاشقانه قلبم را خواهید شنید.

#ژالان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.Anastasia.]

خواهشمند است قبل از تایپ شعر و دلنوشته به قوانین زیر توجه کنید:
قوانین تایپ شعر و دلنوشته:
قوانین تایپ شعر و دلنوشته | تک رمان

درخواست جلد:
دفتر درخواست جلد | تک رمان

درخواست تگِ شعر و دلنوشته:
| تاپیک جامع درخواست تگ شعر و دلنوشته |

اعلام پایان شعر و دلنوشته:
تاپیک جامع اعلام پایان شعر و دلنوشته

موفق باشید.​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[SHAHYAS]

چشمانم چیزی نمی‌بینند؛ فقط صدای نم‌نم باران بر شیروانی سرخ قلبم را می‌شنوم. صدای خروشان رعد، قلبم را می‌لرزاند. صدای شکستگی پنجره‌های قلبم را می‌شنوم.

متن مخفی: مخصوص کپیست

چشمانم چیزی نمی‌بینند؛ فقط صدای نم‌نم باران بر شیروانی سرخ قلبم را می‌شنوم. صدای خروشان رعد، قلبم را می‌لرزاند. صدای شکستگی پنجره‌های قلبم را می‌شنوم.

#ژالان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[SHAHYAS]

اشک‌هایم مانند مرواریدهای سفید و درخشان در تاریکی اتاق، بر روی گونه‌های بی‌رنگم می‌چکند. دل و احساسم به فریاد آمده‌اند.

متن مخفی: مخصوص کپیست

اشک‌هایم مانند مرواریدهای سفید و درخشان در تاریکی اتاق، بر روی گونه‌های بی‌رنگم می‌چکند. دل و احساسم به فریاد آمده‌اند.

#ژالان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[SHAHYAS]

از فکر کردن به تو، افکارم به دستانم گره می‌خورند؛ از فکر کردن به تو، درد تمام وجودم را فرا می‌گیرد. این شکوفه در قلبم آرام‌آرام پژمرده می‌شود، شعله می‌کشد و خاکستر می‌شود.

متن مخفی: مخصوص کپیست

از فکر کردن به تو، افکارم به دستانم گره می‌خورند؛ از فکر کردن به تو، درد تمام وجودم را فرا می‌گیرد. این شکوفه در قلبم آرام‌آرام پژمرده می‌شود، شعله می‌کشد و خاکستر می‌شود.

#ژالان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[SHAHYAS]

سایه‌ات مرا در آ*غ*و*ش می‌فشارد، وجودم را به گرمی در بر می‌گیرد؛ آه… جانم فدای چشمان آهویی تو، جانم فدای چهره‌ی رنگینت.

متن مخفی: مخصوص کپیست

سایه‌ات مرا در آ*غ*و*ش می‌فشارد، وجودم را به گرمی در بر می‌گیرد؛ آه… جانم فدای چشمان آهویی تو، جانم فدای چهره‌ی رنگینت.

#ژالان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[SHAHYAS]

ای بی‌خبر، کجایی که دلم از عشق تو دیوانه گشته است؟ بر سر خود می‌زند و می‌گوید: «من عاشق شدم، عاشق زینت و گوهر زیبایی تو شدم.»

متن مخفی: مخصوص کپیست

ای بی‌خبر، کجایی که دلم از عشق تو دیوانه گشته است؟ بر سر خود می‌زند و می‌گوید: «من عاشق شدم، عاشق زینت و گوهر زیبایی تو شدم.»

#ژالان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[SHAHYAS]

ای بی‌خبر، عطرت گویی با کالسکه‌ای از سوی بهشت در نفسگاهم رژه می‌رود… می‌گوید: «من اینجا هستم اما بی‌روح و نفس؛ می‌گوید: من اینجا هستم اما با غم و درد.»

متن مخفی: مخصوص کپیست

ای بی‌خبر، عطرت گویی با کالسکه‌ای از سوی بهشت در نفسگاهم رژه می‌رود… می‌گوید: «من اینجا هستم اما بی‌روح و نفس؛ می‌گوید: من اینجا هستم اما با غم و درد.»

#ژالان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[SHAHYAS]

دستانم محکم مشت می‌شوند، مژگانم محکم بر یکدیگر فرود می‌آیند. می‌گویم، می‌گویم به خاک و باران و آتش قسم که خاک عاشق باران است، باران عاشق آتش است و من عاشق تو!

متن مخفی: مخصوص کپیست

دستانم محکم مشت می‌شوند، مژگانم محکم بر یکدیگر فرود می‌آیند. می‌گویم، می‌گویم به خاک و باران و آتش قسم که خاک عاشق باران است، باران عاشق آتش است و من عاشق تو!

#ژالان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[SHAHYAS]

هر وقت به تو فکر نمی‌کنم، عشقت مانند گیاهی سبز، تازه جوانه می‌زند؛ رشد می‌کند و به درختی بزرگ و چندساله تبدیل می‌شود. این درخت بید مجنون است.

متن مخفی: مخصوص کپیست

هر وقت به تو فکر نمی‌کنم، عشقت مانند گیاهی سبز، تازه جوانه می‌زند؛ رشد می‌کند و به درختی بزرگ و چندساله تبدیل می‌شود. این درخت بید مجنون است.

#ژالان
#محمد_یاسین_نصرتی
#انجمن_تک_رمان
#شاهیاس

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان