بسم الرب المکتوب خوانندگان عزیز به سیزدهمین قسمت از مصاحبه با اعضای تک رمان خیلی خیلی خوشاومدید.
امروز یه مهمون عزیزی داریم که اول از همه، همگی اون رو به خاطر انرژی ها و شیطنتهاش میشناسنش.
بچه خوبیه، درس خونه، خون گرمه، بیادب نی، اهل فان و جوکه، با همه مهربونه، درکل ازش راضیم (مثل این معلما جلوی مادرا)
خب پس وقتو معطل نمیکنیم و میریم سراغ دعوت کردن خانوووووم لیام حمیدی(سر فامیلیش منو کشت)
1. سلام عزیزم خیلی خوش اومدی، میشه خودت رو معرفی کنی؟ سلام من لیام حمیدی هستم ۱۸ سالمه از اصفهان :)
۲. قبلا هم تو انجمن بودی؟ نه
چه کاری میکردی؟ اطلاعی ندارم
۳. اولین رنکی که گرفتی چی بود؟ نقاش انجمن
۴.اولین شخصی که باهاش آشنا شدی کی بود؟ اولین نفر کوثر بود یادمه اومد نمایم
۵. آیا با شخص بالا صمیمیتت رو حفظ کردی ؟ والا الان به فرزند خوندگی گرفته منو :[
(بگی زینب خفت میکنم ) من اصلا زینب نمیشناسم سید
۶. اثری توی انجمن داری؟ بله رمان بازگشت نوکس که در حال تایپه که فعلا حال ندارم بنویسمش درحال تایپه یا تموم شده؟
۷. نقاشیات رو با چه ابزاری میکشی؟ من همه نوع سبکی رو امتحان کردم ولی بیشتر با آبرنگ میکشم
۸. چه ابزارایی داری (توی خونه یا گوشی و..) و ترجیحت روی کدومه؟ مداد رنگی، ابرنگ ، قلمو ، ماژیک، پاستل و اکریلیک دارم. قبلا مداد طراحی سیاه قلمم داشتم الان گم کردمشون
ترجیحم روی آبرنگه
۹. فکر میکنی چقدر جاذابی؟ صفر درصد
۱۰. قدرت اغوا گری داری؟ اصلا تو بگو یه چصه
۱۱. ایده نقاشی هات رو از کجا میاری؟ پینترست، یا اهنگام، گاهی وقتام همینجوری دلی یه چیزی میکشم ولی هیچوقت تلاش نکردم دقیقا شبیه عکسی که جلومه بکشم همیشه با توجه به سلیقه خودم تغییرش میدم.
۱۲. بهترین طرحی که زدی؟ بهترین طرحی که زدم از نظر خودم Tomei بود با آبرنگ، سره این رنگه سفید آبرنگم خلاص شد، اولین طرح حرفهایم بود با آبرنگ مخصوصا سره صورتش من عرررر زدم، آخرشم بردم مدرسه دیدم تولد دوستمه دادم بهش نزدیک سه روزم وقتمو برد :)
۱۳. نظرت راجبه کادر ارشد؟ گود گود
۱۴. دوست دارید که رنک و مقامی بهت ب*دن؟ نه والا من گ.شاد تر از این حرفام که بخوام مسئولیتی چیزی قبول کنم ( وی الان ادمین اعلاناته :[ )
۱۵. دوست داری جای کدوم یک از اعضا باشی؟ من درسته که اعتماد به نفس ندارم ولی هیچوقت دلم نخواسته جای یکی باشم
۱۶. اگر یه کتاب بودی، چند صفحه بودی؟ اگه یه کتاب بودم فکر کنم ۱۱۲ صفحه تا الان چون همش خوابم
(* وقتی شب سوالا رو میفرستم این میشه دیگه '-' * هعیی مشتبااااا
۱۷. دوست دارید رمانی رو بنویسی؟ من رمانای زیادی رو دوست دارم بنویسم ولی نه حسش میاد نه وقتش نه مهارت نویسندگی چیزی دارم فقط فکرشو دارم
۱۸. کدوم رمان از انجمن رو میخونی؟ رمان ققنوس آتش رو میخوندم که الان دیگه تازه یادم افتاد
من کلا آدمه فراموش کاریم واقعا همه چی یادم میره ولی بقیه باور نمیکنن مثلا الان یه هفتس قراره به یکی پیام بدم همش یادم میره ( وی هنوزم پیام نداده)
۱۹. نظرت راجبه مصاحبه? واقعا نا امیدم کردی فرزندم :[
(مجری: نظرت اصلا مهم نیست )
20. و حرف آخر؟ تریاک فروش صدام کرد یواشکی نگام کرد میدونه که عاشق هستم تریاکو داد به دستم،
(مجری: خیلی هم مفید بود حرفت🫤)
خیلی ممنون از LIAM.h بابت حضور در این مصاحبه زیبا(زیبا که چه عرض کنم )
مچکرم بابت ضایع کردنم و دقیقا خلاف چیزایی که بالا ازت تعریف کردم بودی فرزندم تنکیو
امروز یه مهمون عزیزی داریم که اول از همه، همگی اون رو به خاطر انرژی ها و شیطنتهاش میشناسنش.
بچه خوبیه، درس خونه، خون گرمه، بیادب نی، اهل فان و جوکه، با همه مهربونه، درکل ازش راضیم (مثل این معلما جلوی مادرا)
خب پس وقتو معطل نمیکنیم و میریم سراغ دعوت کردن خانوووووم لیام حمیدی(سر فامیلیش منو کشت)
1. سلام عزیزم خیلی خوش اومدی، میشه خودت رو معرفی کنی؟ سلام من لیام حمیدی هستم ۱۸ سالمه از اصفهان :)
۲. قبلا هم تو انجمن بودی؟ نه
چه کاری میکردی؟ اطلاعی ندارم
۳. اولین رنکی که گرفتی چی بود؟ نقاش انجمن
۴.اولین شخصی که باهاش آشنا شدی کی بود؟ اولین نفر کوثر بود یادمه اومد نمایم
۵. آیا با شخص بالا صمیمیتت رو حفظ کردی ؟ والا الان به فرزند خوندگی گرفته منو :[
(بگی زینب خفت میکنم ) من اصلا زینب نمیشناسم سید
۶. اثری توی انجمن داری؟ بله رمان بازگشت نوکس که در حال تایپه که فعلا حال ندارم بنویسمش درحال تایپه یا تموم شده؟
۷. نقاشیات رو با چه ابزاری میکشی؟ من همه نوع سبکی رو امتحان کردم ولی بیشتر با آبرنگ میکشم
۸. چه ابزارایی داری (توی خونه یا گوشی و..) و ترجیحت روی کدومه؟ مداد رنگی، ابرنگ ، قلمو ، ماژیک، پاستل و اکریلیک دارم. قبلا مداد طراحی سیاه قلمم داشتم الان گم کردمشون
ترجیحم روی آبرنگه
۹. فکر میکنی چقدر جاذابی؟ صفر درصد
۱۰. قدرت اغوا گری داری؟ اصلا تو بگو یه چصه
۱۱. ایده نقاشی هات رو از کجا میاری؟ پینترست، یا اهنگام، گاهی وقتام همینجوری دلی یه چیزی میکشم ولی هیچوقت تلاش نکردم دقیقا شبیه عکسی که جلومه بکشم همیشه با توجه به سلیقه خودم تغییرش میدم.
۱۲. بهترین طرحی که زدی؟ بهترین طرحی که زدم از نظر خودم Tomei بود با آبرنگ، سره این رنگه سفید آبرنگم خلاص شد، اولین طرح حرفهایم بود با آبرنگ مخصوصا سره صورتش من عرررر زدم، آخرشم بردم مدرسه دیدم تولد دوستمه دادم بهش نزدیک سه روزم وقتمو برد :)
۱۳. نظرت راجبه کادر ارشد؟ گود گود
۱۴. دوست دارید که رنک و مقامی بهت ب*دن؟ نه والا من گ.شاد تر از این حرفام که بخوام مسئولیتی چیزی قبول کنم ( وی الان ادمین اعلاناته :[ )
۱۵. دوست داری جای کدوم یک از اعضا باشی؟ من درسته که اعتماد به نفس ندارم ولی هیچوقت دلم نخواسته جای یکی باشم
۱۶. اگر یه کتاب بودی، چند صفحه بودی؟ اگه یه کتاب بودم فکر کنم ۱۱۲ صفحه تا الان چون همش خوابم
(* وقتی شب سوالا رو میفرستم این میشه دیگه '-' * هعیی مشتبااااا
۱۷. دوست دارید رمانی رو بنویسی؟ من رمانای زیادی رو دوست دارم بنویسم ولی نه حسش میاد نه وقتش نه مهارت نویسندگی چیزی دارم فقط فکرشو دارم
۱۸. کدوم رمان از انجمن رو میخونی؟ رمان ققنوس آتش رو میخوندم که الان دیگه تازه یادم افتاد
من کلا آدمه فراموش کاریم واقعا همه چی یادم میره ولی بقیه باور نمیکنن مثلا الان یه هفتس قراره به یکی پیام بدم همش یادم میره ( وی هنوزم پیام نداده)
۱۹. نظرت راجبه مصاحبه? واقعا نا امیدم کردی فرزندم :[
(مجری: نظرت اصلا مهم نیست )
20. و حرف آخر؟ تریاک فروش صدام کرد یواشکی نگام کرد میدونه که عاشق هستم تریاکو داد به دستم،
(مجری: خیلی هم مفید بود حرفت🫤)
خیلی ممنون از LIAM.h بابت حضور در این مصاحبه زیبا(زیبا که چه عرض کنم )
مچکرم بابت ضایع کردنم و دقیقا خلاف چیزایی که بالا ازت تعریف کردم بودی فرزندم تنکیو
آخرین ویرایش: