وقتی کسی دچار مشکل و سختی شده باشد معمولا خود را به آب و آتش می‌زند تا مشکلش برطرف شود، پس هیچ وقت بیهوده و بی دلیل برای چیزی که آزارش ندهد راه حلی پیدا نمی‌کند. اما گاهی انسانها خودشان برای خود دردسر تراشی می‌کنند. پس اگر فردی که هیچ مشکلی نداشته باشد، برای چه بخواهد به دنبال چاره‌ی مشکلی باشد که اصلا وجود ندارد و خود را بیهوده به زحمت بیندازد.
از گذشته تا به امروز در اکثر روستاها و عشایر زمانی که شخصی احساس می‌کرد سر درد، تب و یا بیمار شده است سریع سر خود را با دستمال می‌بستند. بستن سر هم گاهی می‌تواند درد را کاهش بدهد و هم نشان می‌دهد که شخص دچار بیماری شده است و با بستن سر خود به دیگران هشدار می‌داد که مریض شده است و نیاز به درمان دارد.
گاهی هم برخی از افراد سر خود را بیهوده می‌بستند و وانمود می‌کردند برای دردشان بسته‌اند وقتی کسی آن شخص را می‌دید می‌گفت: سری که درد ندارد نباید دستمال بست. با گذر زمان این ضرب المثل هم کاربردی در این موارد پیدا کرد و به این شکل بازگو شد: سری که درد نمی‌کند را دستمال نمی‌بندند.
از گذشته تا به امروز در اکثر روستاها و عشایر زمانی که شخصی احساس می‌کرد سر درد، تب و یا بیمار شده است سریع سر خود را با دستمال می‌بستند. بستن سر هم گاهی می‌تواند درد را کاهش بدهد و هم نشان می‌دهد که شخص دچار بیماری شده است و با بستن سر خود به دیگران هشدار می‌داد که مریض شده است و نیاز به درمان دارد.
گاهی هم برخی از افراد سر خود را بیهوده می‌بستند و وانمود می‌کردند برای دردشان بسته‌اند وقتی کسی آن شخص را می‌دید می‌گفت: سری که درد ندارد نباید دستمال بست. با گذر زمان این ضرب المثل هم کاربردی در این موارد پیدا کرد و به این شکل بازگو شد: سری که درد نمی‌کند را دستمال نمی‌بندند.
