متفرقه یه کلمه بگو، یه شعرم که اون کلمه توشه بفرستم

[Raven]

چه قشنگ بود نیلگون ندارم

بهشتِ نیلیِ زیبا، تو رو دیدم توی رویا
همه میگن شبیهت هس، ولی یک در هزاری تو...
">#گیلاس_نوشت

کلمه امید

ریشه‌های درخت امید در حیات آدمیت خانه‌ای دارد!
کلمه
اوای

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

نه از قدیمیا برداشتم بداهه نویس خوبی نیستم علی خسروشاهی

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

ریشه‌های درخت امید در حیات آدمیت خانه‌ای دارد!
کلمه
اوای

با صدایت همه غم ها برود از دل و ذهن
هیچ دانی همه شب گوش به آوای تو ام؟
">#گیلاس_نوشت

کلمه نور

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Raven]

با صدایت همه غم ها برود از دل و ذهن
هیچ دانی همه شب گوش به آوای تو ام؟
">#گیلاس_نوشت

کلمه نور

دلبر، در نغمه‌ی رویای چشم‌هایت
نور پرواز، تاریکی بینمان
عطرت، بوی آغوشمان
انگشت‌هایت روی کلاویه‌ها
سکوت لحظه‌های شیرینمان را
تمام دلهره و دل‌تنگی‌هایمان را
از گیتی زدوده است
کلمه
هیاهو

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Zahra jafarian]

دلبر، در نغمه‌ی رویای چشم‌هایت
نور پرواز، تاریکی بینمان
عطرت، بوی آغوشمان
انگشت‌هایت روی کلاویه‌ها
سکوت لحظه‌های شیرینمان را
تمام دلهره و دل‌تنگی‌هایمان را
از گیتی زدوده است
کلمه
هیاهو

چه قشنگ

گاه ساکت بودن از حرف و هیاهو بهتر است!
هر که با خر می زند حرفی خود از خر، خر تر است!
">#گیلاس_نوشت

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Raven]

چه قشنگ

گاه ساکت بودن از حرف و هیاهو بهتر است!
هر که با خر می زند حرفی خود از خر، خر تر است!
">#گیلاس_نوشت

قربونت
واقعا گاهی سکوت بهتره
کلمه بعدی چی باشه؟

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.Sarina.]

ببعی
نه شوخی کردم عشق

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[نازگل مهرگان]

بی محابا به غزل دست بزن ب*وسه بزن
رنگ شعرم شده آبی پر از عر///ی//انی توست...
">#گیلاس_نوشت

بی محابا نفسم در س*ی*نه ام حبس شده
قلب پر عشق من از دوری تو سرد شده
بی محابا گذر تو در دلم غوطه ور است
تو کجایی که دلم در دل تو غوطه ور است

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.Delaram.]

پینه‌ی دست آرزو

دست‌هایی که آشنای شالی بود
وقت برداشت برنج خالی بود

می‌نشستند بر زمین و می‌دیدم
دستشان پینه‌دار دار قالی بود

آن طرف تشنه بود و خسته و غمگین
پیرمردی که کوزه‌اش سفالی بود

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.Delaram.]

آرزو
در شب گیسوان تو م*ست به خواب می روم م*ست به خواب این رهِ پر خم و تاب می روم

بوی تو می کشد مرا سوی تو می کشد مرا ای که تو سوی خویش و من سوی سراب می روم

هر شب از آرزوی تو در تب ماه روی تو در خم و تاب موی تو م*ست و خ*را*ب می روم

مژگان

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان