سلام به همه شما رفقای گل! به ششمین قسمت از مصاحبه با اعضای انجمن خیلیییی خوشاومدید!
وایییییی نگم از مهمون این قسمتمون که اصلا خدا ماهرو از روی این شخص درست کرده
انقدر مهربون و محکمه و شوخه! نگم براتون!
و اون شخص کسی نیست جززززززززززززززززز
زینب گرگین!
(گلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلیی)
۱. خب خانوم گرگین اگر میشه یک بیوگرافی از خودتون بگید تا خواننده ها بیشتر باهاتون آشنا بشن؟
سلام سلام. هم به تو فاطمه عزیز و دوستداشتنی و هم به رفقای همکار و دوست تک رمانی.
بسم رب العشق و سلام بر حسین تشنه لَب!
خب، فکر کنم اکثر بچهها من رو میشناسن، یه جورایی مادربزرگ محسوب میشم.
زینب گرگین هستم، 19 ساله از شهر بوشهر. فرزند اول یه خانواده 6 نفره_ (با داداش دو قلوم همیشه سر اینکه کی فرزند اوله دعوا داریم اما من یه دقیقه از اون بزرگترم، پس من اولیم)_ که پارسال با مرگ پدرم پنج نفر شد :)
۲.(خدا رحمتشون کنه) چی شد که اینجا رو انتخاب کردید؟
والا راستش من اول تو یه انجمن دیگه بودم حدود دو ماهی، اونا بوشهری بودن. اون انجمنه ف*یل*تر شد، گشتم دنبال یه انجمن دیگه که به تک رمان رسیدم و خب از این که اینجا رو انتخاب کردم خیلی خوشحالم.
۳.(ماهم خوشحالیم) کاری هم خلق کردید؟
اره، اولیش که در حاکمیت شیطان بود سال 99 منتشر کردم اولین رمان رسمی من بود. بعدشم که باوانم بیت رو نوشتم که بعد گذشت سه سال هنوزم میگم با اختلاف اون بهترین اثر منه و عاشقشم. بعدشم مجموعه دو جلدی موقعیت صفر و سناريوی جایگزین، مستعمره و آخرین رمانمم که میقاته.
۴.(ساچ واو) چه حسی به نوشتههاتون دارید؟
من؟ به معنای واقعی حس یک انسان به خانوادهاش! همونجوری دلم براشون تنگ میشه و وابستهاشون میشم. در واقع من با هر رمان یک دنیای جدید برای خودم خلق میکنم و بیشتر از اینکه توی عالم واقع باشم، توی رویام.
۵. چقدر باهاشون خو گرفتید؟
تا دلت بخواد! انتهایی نداره این پیوند.
۶. تاحالا به سرتون خورده که یهو بزنید زیر هرچه زحمتی که برای نوشته یا... کشیدید؟ (تعریف کنید)
واسه نوشتههام نه! فاطمه من و ادمایی که خلق میکنم اونقدر اختمون زیاده که رفیقام محسوب میشن. من خیلی آدم تخیلی هستم. نمیتونم وقتی یه نفرو خلق کردم فراموشش کنم. اما توی سال کنکورم یه جاهایی پا بریدم و خواستم قید زحماتم رو بزنم و بیخیال شم. ولی نشدم... گفتم گورپدرش، و دوباره شروع کردم.
۷. حس میکنی چه استعداد نشکفتهایی دارید؟
من به طور کلی حس میکنم یه شخص خیلی خاص درونم وجود داره که پر از استعداد و شگفتیه و کسی کشفش نکرده؛ حتی خودم. همین قدر فهمیدم که خیلی سگ جونم 🫠
۸ .(عه؟ دور از جونت)میتونی خودت رو توی یک جمله توصیف کنی؟
امیدوارم که واقعاً اینطور باشم؛ مهربون، ساده، دلسوز و قوی! خیلی قوی... .
۹. (البته که هستی) بین افراد انجمن (چه اونایی که هستن و چه اونایی که رفتن) فکر میکنی کدومشون تورو از همه بیشتر میشناسه؟
از بین بچهها اونی که بیشتر از همه درزا و دلتنگیهای منو میدونه Saba.N@ و Ghasam.H@ هستن.
گرچند یکم از هم دور شدیم :)
۱۰. فکر میکنی بچههای انجمن چه تصور غلطی از تو دارن؟
نمیدونم واقعا، ولی جدیداً به این نتیجه رسیدم که بعضی ها فکر میکنن من خود شیفتهام؛ (اصلاً هم با شخص خاصی نیستم )
۱۱ سه چیز مهم تو زندگیات چیه؟
خط قرمزام، خانوادهام و عشق!
۱۲ توی نوشتن از قانون خاصی پیروی میکنی؟ (اگر امکانش هست بگو)
توی نوشتن از قانون دلم پیروی میکنم. یه وقتایی بدم، رمانمو گند میزنم و غمگین میکنم. یه وقتایی شادم، وسط غم رمان دلقک بازیم گل میکنه. کلاً برای نوشتن سبک خاصی دارم، اونم بیسبکیه!
۱۳. چیشد که یهو جرقه نوشتن توی ذهنت اومد؟
من خود زندگیم پر جرقهاست؛ مخصوصاً وقتی یه ذهن تخیلی دارم.
۱۴ بهترین چیزی که از نویسندگی یاد گرفتی چیه؟
چه سوال خوبی! نمیدونم، شاید نویسندگی یه جاهایی منو بدتر کرد. دلمو تنگتر کرد و زندگیمو سختتر. اما خودش پناهم میداد! و خب، از آ*غ*و*ش گرمش، صبر رو بهم تزریق میکرد و این جمله میگذره و تموم میشه هی تکرار میشد.
۱۵ چه چیزی برای فعالیت کردن تو انجمن به تو انرژی می بخشه؟
دوستا و خوانندههای رمانم. اگر دقت کرده باشی وقتی یکی نیست رمانمو بخونه منم آفتابی نمیشم
۱۶ چه چیزی باعث میشه احساس کنی در نویسندگی موفق هستی؟
واقعیتش اینه من هنوز به لنگ موفقیتم نرسیدم. در حال تلاشم. پس هنوز چیزی وجود نداره برای چسبوندن این لیبل به خودم.
۱۷ وقتی اولین بار نویسندگی رو شروع کردی(بیرون از اینجا یا اینجا) چه چیزی اول از همه باعث شگفتزدگیت شد؟
اینکه برای ساعتها از خودم و دنیام جدا شدم. فوقالعاده بود! دنیای جدید، ادمهای جدید...
۱۸ نظرت در مورد این مصاحبه؟
دوست دارم عزیزم 🫠
۱۹ چیزی هست که بخوای بگی و من نپرسیده باشم؟
نه قربون دست و پنجولت، سر شستم ساییده شد.
۲۰ حرف آخر؟
هیچ وقت پا پس نکشین، زندگی همیشه قشنگیاشو داره.
واو خیلی هم عالی عشقم^_^ .zeynab.
مرسی از اینکه دعوتم رو قبول کردی و حاضر شدی باهات چند کلمهایی مصاحبه بشه
امیدوارم هرجایی که هستی موفق و موید باشی ^^)
و خیلی زیادتر هم مرسی از MINERVA گلم بابت جلد جدید (کلی ذوقذوقی شدم واقعا)
و شما خواننده های عزیز!
لینک مصاحبه این پایین هست بقیه هم میتونن اینجا درخواست ب*دن تا باهاشون مصاحبه بشه^^)
منتظر اشتراک نظراتتون هستم
اطلاعیه - مصاحبه با اعضای انجمن تک رمان