نام دلنوشته: قلبم باور نمیکند
نویسنده: سارینا الماسی
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه: مدتها گذشت و قلبم باور نکرد نبودنت را... .
نویسنده: سارینا الماسی
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه: مدتها گذشت و قلبم باور نکرد نبودنت را... .
روزها و ماهها گذشت؛ ولی هنوز درنیافتم، چه حسیاست که اینگونه روزهایم را به تاریکی میکشد؟
پشیمانی؟ شاید هم دلتنگی؟ نمیدانم! تنها با بازگشت تو جوابش را خواهم فهمید.
برگرد و به سوالات دلم پاسخ بده.
خودت هم میدانی نمیخواهم سد راهت شوم؛ ولی تو بگو، با این دل بیصاحب چه کنم؟
در خلوتهای شبانهام، با خود میگویم:«کاش میشد از تو متنفر باشم.»
قلبم پاسخ میدهد:
- اگر نفرت همان عشق هست، پس از او متنفرم.
هر روز بیش از روز قبل چشم انتظار هستم. از این وضعیت به ستوه آمدهام. بیا و حال قلبم را بهتر کن... .
حتی اگر فراموشی هم بگیرم باز هم فکرم درگیر تو خواهد بود؛ زیرا که با مغزم عاشق نشدهام.
بیا فکر کنیم توانستم تو را از ذهنم بیرون کنم. با قلبی که دلیل تپیدنش، نام زیبای توست، چه کنم؟
هر چه دربارهات در دفتر خاطراتم نوشته بودم را سوزاندم و خاکسترش را به دست باد بهاری سپردم؛ اما با دفتر قلبم که در هر صفحهاش یاد و نام تو حک شده است، چه کنم؟
به خودم قول دادهام، دیگر مرواریدی از چشمان خیس من نچکد؛ اما با قلبی که به دست تو تکه تکه شده، چه کنم؟