همانطور که قانون ۸۰٫۲۰ در محل کار مفید است؛ در خانه نیز مؤثر است. در حقیقت هرجایی که صحبت از تحقق بخشیدن نتایج بزرگتر با استفاده از اقدامات کوچکتر باشد، قانون ۸۰٫۲۰ قابل اجرا است.
در بخش بعدی توجهمان را روی روابط متمرکز خواهیم کرد. متوجه خواهید شد که اصل پارتو میتواند کیفیت زندگی اجتماعی، زندگی خانوادگی و زندگی عاشقانهتان را با استفاده از شیوههای شگفتانگیزی بهبود بخشد.
در محل کار، در خانه و در همه جا
همانطور که قانون ۸۰٫۲۰ در محل کار مفید است؛ در خانه نیز مؤثر است. در حقیقت هرجایی که صحبت از تحقق بخشیدن نتایج بزرگتر با استفاده از اقدامات کوچکتر باشد، قانون ۸۰٫۲۰ قابل اجرا است.
در بخش بعدی توجهمان را روی روابط متمرکز خواهیم کرد. متوجه خواهید شد که اصل پارتو میتواند کیفیت زندگی اجتماعی، زندگی خانوادگی و زندگی عاشقانهتان را با استفاده از شیوههای شگفتانگیزی بهبود بخشد.
ارتباطات شخصی برای کیفیت زندگی ما حیاتی هستند. وابستگیهایی که با دوستان و عزیزانمان به اشتراک میگذاریم، باعث میشود که احساس ارزشمند بودن کنیم. آنها به ما حس امنیت و راحتی میدهند. هنگامی که با مسائل دشوار سروکار داریم؛ اینکه نزدیک کسانی باشیم که به آنها اعتماد داریم تا از ما حمایت و تشویقمان کنند، به سادگی مفید خواهد بود.
روابط ما، زندگیمان را غنی میکنند و همچنین در احساس خوشبختی ما مؤثر هستند. بنابراین، مهم است که آنها را پرورش دهیم. متأسفانه بسیاری از مردم، به دلیل بی توجهی به روابط مهمشان آنها را از بین میبرند. رسانههای اجتماعی، افراد را فریب دادهاند تا باور کنند که روابط آنلاینشان هم دارای همان غنا و خصوصیات روابطی است که به صورت حضوری از آن ل*ذت میبرند. در حقیقت آنها اینطور نیستند. دوستان آنلاین ما میتوانند با ما صحبت کنند. ما را با شایعات سرگرم کنند و در مورد فیلمها و برنامههای تلویزیونی پرطرفدار گپ بزنند؛ اما آنها واقعاً ما را نمیشناسند. حداقل نه تا حدی که دوستان زندگی واقعیمان ما را میشناسند.
آیا عجیب است که با وجود داشتن دسترسی دائمی به «دوستان» آنلاین نسبت به قبل احساس تنهایی بیشتری میکنیم؟
اکثر ما میتوانستیم با اختصاص دادن توجه بیشتری به زندگی اجتماعیمان سود ببریم. احساس خوشحالی و رضایت، نتیجهی داشتن روابط زیاد نیست؛ بلکه از توسعه و پرورش روابط درست ناشی میشود.
به شما نشان خواهم داد که چگونه از اصل پارتو برای تمرکز بر ارتباطات مهم استفاده کنید.
بخش سوم: چگونه روابطتان را ۸۰٫۲۰ کنید.
ارتباطات شخصی برای کیفیت زندگی ما حیاتی هستند. وابستگیهایی که با دوستان و عزیزانمان به اشتراک میگذاریم، باعث میشود که احساس ارزشمند بودن کنیم. آنها به ما حس امنیت و راحتی میدهند. هنگامی که با مسائل دشوار سروکار داریم؛ اینکه نزدیک کسانی باشیم که به آنها اعتماد داریم تا از ما حمایت و تشویقمان کنند، به سادگی مفید خواهد بود.
روابط ما، زندگیمان را غنی میکنند و همچنین در احساس خوشبختی ما مؤثر هستند. بنابراین، مهم است که آنها را پرورش دهیم. متأسفانه بسیاری از مردم، به دلیل بی توجهی به روابط مهمشان آنها را از بین میبرند. رسانههای اجتماعی، افراد را فریب دادهاند تا باور کنند که روابط آنلاینشان هم دارای همان غنا و خصوصیات روابطی است که به صورت حضوری از آن ل*ذت میبرند. در حقیقت آنها اینطور نیستند. دوستان آنلاین ما میتوانند با ما صحبت کنند. ما را با شایعات سرگرم کنند و در مورد فیلمها و برنامههای تلویزیونی پرطرفدار گپ بزنند؛ اما آنها واقعاً ما را نمیشناسند. حداقل نه تا حدی که دوستان زندگی واقعیمان ما را میشناسند.
آیا عجیب است که با وجود داشتن دسترسی دائمی به «دوستان» آنلاین نسبت به قبل احساس تنهایی بیشتری میکنیم؟
اکثر ما میتوانستیم با اختصاص دادن توجه بیشتری به زندگی اجتماعیمان سود ببریم. احساس خوشحالی و رضایت، نتیجهی داشتن روابط زیاد نیست؛ بلکه از توسعه و پرورش روابط درست ناشی میشود.
به شما نشان خواهم داد که چگونه از اصل پارتو برای تمرکز بر ارتباطات مهم استفاده کنید.
ما اغلب عزیزانمان را نادیده میگیریم شاید. نه هر روز و مطمئنا نه عمداً؛ اما همگی این کار را میکنیم. حضور دائمی همسران و فرزندانمان به ما این برداشت را میدهد که آنها همیشگی هستند. آنها همیشه آنجا هستند و ما فرض میکنیم که همیشه آنجا خواهند بود.
در نتیجه، توجه ما به این روابط اصلی کاهش مییابد. این طبیعت انسانی است. ما بر روی چیزهایی تمرکز کنیم که میترسیم شاید از دست بدهیم و با انجام این کار، اغلب در پرورش مهمترین روابط زندگیمان شکست میخوریم.
اگر گمان میکنید که وابستگیهایی که با عزیزانتان به اشتراک گذاشتهاید فرسوده شدهاند؛ اکنون وقت آن است که آنها را تقویت کنید. در ادامه به شما نشان خواهم داد که چگونه از قانون ۸۰٫۲۰ استفاده کنید تا این ارتباطات بسیار مهم را در اولویت اولتان قرار دهید.
بهینهسازی زمانی که با عزیزانتان سپری میکنید
ما اغلب عزیزانمان را نادیده میگیریم شاید. نه هر روز و مطمئنا نه عمداً؛ اما همگی این کار را میکنیم. حضور دائمی همسران و فرزندانمان به ما این برداشت را میدهد که آنها همیشگی هستند. آنها همیشه آنجا هستند و ما فرض میکنیم که همیشه آنجا خواهند بود.
در نتیجه، توجه ما به این روابط اصلی کاهش مییابد. این طبیعت انسانی است. ما بر روی چیزهایی تمرکز کنیم که میترسیم شاید از دست بدهیم و با انجام این کار، اغلب در پرورش مهمترین روابط زندگیمان شکست میخوریم.
اگر گمان میکنید که وابستگیهایی که با عزیزانتان به اشتراک گذاشتهاید فرسوده شدهاند؛ اکنون وقت آن است که آنها را تقویت کنید. در ادامه به شما نشان خواهم داد که چگونه از قانون ۸۰٫۲۰ استفاده کنید تا این ارتباطات بسیار مهم را در اولویت اولتان قرار دهید.
به نظر من گوشیهای ما یکی از بزرگترین تهدیدات برای گذراندن زمان با کیفیت با خانوادههایمان هستند. عادت داریم که
همیشه آنها را با خودمان حمل کنیم. آنها ابزار اصلی ما برای ایجاد ارتباط با دنیای اطرافمان هستند و به طور دائم از آنها استفاده میکنیم.
جنبهی منفی این موضوع این است که تلفنها توجه ما را به خود اختصاص میدهند. هر وقت یک متن ایمیل یا تماس دریافت میکنیم، به طور غیرارادی به سمت آنها میرویم؛ هنگامی که در حال شام خوردن با خانوادهمان هستیم، این کار را انجام میدهیم. وسط مکالمههای مهم این کار را انجام میدهیم. زمانی که در رستوران تئاتر و حتی پیک نیک هستیم، این کار را انجام میدهیم.
به نظر میرسد که ما قادر به مقاومت در برابر وسوسهی چک کردن تلفنهایمان نیستیم. بسیار شبیه به رفتار سگهای شرطی شده که قادر به مقاومت در برابر خوشحالی ناشی از صدای زنگ شام نیستند.
اگر تلفنتان این قدرت را نسبت به شما دارد احتمالاً خانوادهتان را تحت تأثیر قرار میدهد. در ادامه نحوهی استفاده از قانون ۸۰٫۲۰ برای مقاومت در برابر این وسوسه شدید آورده شده است.
اول، متوجه شوید که ۸۰ درصد از پیامهای دریافتیتان بیاهمیت هستند. شاید حتی ۹۰ درصد آنها بدون هیچ پی آمدی میتوانند
نادیده گرفته شوند.
دوم، بر اساس نکتهای که گفته شد متعهد شوید که هر وقت با خانوادهتان هستید، گوشیتان را خاموش کنید. شانس دریافت
یک پیام واقعاً فوری که وقفه انداختن در این زمان را توجیه کند، بینهایت کم است. این کار را انجام دهید.
سوم، از خانوادهتان بخواهید که همین کار را انجام دهند. آنها را تشویق کنید دربارهی وقتهایی که به عنوان «تلفن ممنوع» در
کنار هم سپری می کنید، فکر کنند.
تلفنتان را نادیده بگیرید.
به نظر من گوشیهای ما یکی از بزرگترین تهدیدات برای گذراندن زمان با کیفیت با خانوادههایمان هستند. عادت داریم که
همیشه آنها را با خودمان حمل کنیم. آنها ابزار اصلی ما برای ایجاد ارتباط با دنیای اطرافمان هستند و به طور دائم از آنها استفاده میکنیم.
جنبهی منفی این موضوع این است که تلفنها توجه ما را به خود اختصاص میدهند. هر وقت یک متن ایمیل یا تماس دریافت میکنیم، به طور غیرارادی به سمت آنها میرویم؛ هنگامی که در حال شام خوردن با خانوادهمان هستیم، این کار را انجام میدهیم. وسط مکالمههای مهم این کار را انجام میدهیم. زمانی که در رستوران تئاتر و حتی پیک نیک هستیم، این کار را انجام میدهیم.
به نظر میرسد که ما قادر به مقاومت در برابر وسوسهی چک کردن تلفنهایمان نیستیم. بسیار شبیه به رفتار سگهای شرطی شده که قادر به مقاومت در برابر خوشحالی ناشی از صدای زنگ شام نیستند.
اگر تلفنتان این قدرت را نسبت به شما دارد احتمالاً خانوادهتان را تحت تأثیر قرار میدهد. در ادامه نحوهی استفاده از قانون ۸۰٫۲۰ برای مقاومت در برابر این وسوسه شدید آورده شده است.
اول، متوجه شوید که ۸۰ درصد از پیامهای دریافتیتان بیاهمیت هستند. شاید حتی ۹۰ درصد آنها بدون هیچ پی آمدی میتوانند
نادیده گرفته شوند.
دوم، بر اساس نکتهای که گفته شد متعهد شوید که هر وقت با خانوادهتان هستید، گوشیتان را خاموش کنید. شانس دریافت
یک پیام واقعاً فوری که وقفه انداختن در این زمان را توجیه کند، بینهایت کم است. این کار را انجام دهید.
سوم، از خانوادهتان بخواهید که همین کار را انجام دهند. آنها را تشویق کنید دربارهی وقتهایی که به عنوان «تلفن ممنوع» در
کنار هم سپری می کنید، فکر کنند.
همانقدر که ما همسر و فرزندانمان را دوست داریم و به آنها عشق میورزیم، آنها به طور مرتب ما را آزار میدهند. پذیرش این موضوع احساس خوبی ندارد؛ اما حقیقت است. به همین ترتیب میتوانید در نظر بگیرید که شما هم مرتب آنها را آزار میدهید. شاید از همسرتان ناراحت شوید که ظرفهای کثیف را در سینک رها کرده است. شاید وقتی که بچههایتان آشغالها را بین کوسنهای مبل رها میکنند، در سکوت غر بزنید یا شاید خانوادهتان از روی عادت با وجود درخواستهای مکرر شما مبنی بر اینکه کفشهایشان را در بیاورند، رد پای گلی روی فرش برجا میگذارند.
هنگامی که از دست عزیزانمان عصبانی هستیم قدردانی از آنها کار دشواری است. به همین دلیل توصیه میکنم برای کنترل ناراحتیتان از اصل پارتو استفاده کنید.
اول کشف کنید که چرا ناراحت هستید. اغلب این دلایل ارتباط بسیار کمی با شخصی که اقداماتش ما را آزار میدهد دارند.
بسیاری از عصبانیتهای ما ناشی از شرایط فوری ما هستند. به عنوان مثال اگر ۹۰ دقیقه را در یک ترافیک شلوغ سپری کرده اید، بیشتر احتمال دارد که ناراحت شوید تا اینکه در خانه با تک رمان جذاب و یک لیوان نو*شی*دنی مورد علاقهتان تمدد اعصاب کرده باشید. اگر همین حالا در آستانهی عصبانیت قرار دارید قبل از اینکه فردی که شما را ناراحت کرده است را متهم کنید، دوباره فکر کنید.
دوم، این موضوع را که ۸۰% چیزهایی که ما را آزار میدهند بیاهمیت هستند به رسمیت بشناسید. آنها چیزهای کوچکی هستند که اهمیت کمی دارند به همین نسبت با آنها رفتار کنید. به عنوان مثال، به جای اینکه به خاطر چند ظرف کثیف درون سینک ناراحت شوید، ۶۰ ثانیه را صرف شستن آنها کنید ببخشید و فراموش کنید.
سوم، به خودتان یادآوری کنید که این نیز میگذرد. این تمرین ممکن است به نظر احمقانه بیاید؛ اما این موضوع را در نظر بگیرید که ما معمولاً وقتی ناراحت میشویم که احساساتی هستیم؛ چیزی اتفاق میافتد که دوست نداریم و بلافاصله ناراحت میشویم. این یک پاسخ عاطفی است نه چیزی که ناشی از یک فکر منطقی باشد. هنگامی که به خودتان میگویید: «این نیز میگذرد، ماهیت موقت آنچه شما را میرنجاند را تشخیص میدهید. بسیاری از چیزهایی که ما را میرنجانند، بیاهمیت و کوتاه مدت هستند و بنابراین ارزش عصبانیتمان را ندارند.
چیزهایی که شما را آزار میدهند را نادیده بگیرید
همانقدر که ما همسر و فرزندانمان را دوست داریم و به آنها عشق میورزیم، آنها به طور مرتب ما را آزار میدهند. پذیرش این موضوع احساس خوبی ندارد؛ اما حقیقت است. به همین ترتیب میتوانید در نظر بگیرید که شما هم مرتب آنها را آزار میدهید. شاید از همسرتان ناراحت شوید که ظرفهای کثیف را در سینک رها کرده است. شاید وقتی که بچههایتان آشغالها را بین کوسنهای مبل رها میکنند، در سکوت غر بزنید یا شاید خانوادهتان از روی عادت با وجود درخواستهای مکرر شما مبنی بر اینکه کفشهایشان را در بیاورند، رد پای گلی روی فرش برجا میگذارند.
هنگامی که از دست عزیزانمان عصبانی هستیم قدردانی از آنها کار دشواری است. به همین دلیل توصیه میکنم برای کنترل ناراحتیتان از اصل پارتو استفاده کنید.
اول کشف کنید که چرا ناراحت هستید. اغلب این دلایل ارتباط بسیار کمی با شخصی که اقداماتش ما را آزار میدهد دارند.
بسیاری از عصبانیتهای ما ناشی از شرایط فوری ما هستند. به عنوان مثال اگر ۹۰ دقیقه را در یک ترافیک شلوغ سپری کرده اید، بیشتر احتمال دارد که ناراحت شوید تا اینکه در خانه با تک رمان جذاب و یک لیوان نو*شی*دنی مورد علاقهتان تمدد اعصاب کرده باشید. اگر همین حالا در آستانهی عصبانیت قرار دارید قبل از اینکه فردی که شما را ناراحت کرده است را متهم کنید، دوباره فکر کنید.
دوم، این موضوع را که ۸۰% چیزهایی که ما را آزار میدهند بیاهمیت هستند به رسمیت بشناسید. آنها چیزهای کوچکی هستند که اهمیت کمی دارند به همین نسبت با آنها رفتار کنید. به عنوان مثال، به جای اینکه به خاطر چند ظرف کثیف درون سینک ناراحت شوید، ۶۰ ثانیه را صرف شستن آنها کنید ببخشید و فراموش کنید.
سوم، به خودتان یادآوری کنید که این نیز میگذرد. این تمرین ممکن است به نظر احمقانه بیاید؛ اما این موضوع را در نظر بگیرید که ما معمولاً وقتی ناراحت میشویم که احساساتی هستیم؛ چیزی اتفاق میافتد که دوست نداریم و بلافاصله ناراحت میشویم. این یک پاسخ عاطفی است نه چیزی که ناشی از یک فکر منطقی باشد. هنگامی که به خودتان میگویید: «این نیز میگذرد، ماهیت موقت آنچه شما را میرنجاند را تشخیص میدهید. بسیاری از چیزهایی که ما را میرنجانند، بیاهمیت و کوتاه مدت هستند و بنابراین ارزش عصبانیتمان را ندارند.
دلبستگیهایی را که با دوستان (خوب) به اشتراک میگذارید، تقویت کنید.
اکثر ما دوستان زیادی داریم. شاید درستتر این است که بگوییم آشنایان فراوانی داریم که خودمان را متقاعد میکنیم دوستانمان هستند. نتیجهی پایانی یکی است؛ مقدار زیادی از زمان محدودمان را صرف حفظ دوستیهایی میکنیم که برایمان مهم نیستند.
مشکل این است که هرچه زمان بیشتری را صرف این دوستیهای سؤال برانگیز میکنیم، زمان کمتری برای اختصاص دادن به
آنهایی که واقعاً ما را خوشحال میکنند، در اختیار خواهیم داشت و این اتفاق ارزش آنها را کم میکند.
قانون ۸۰٫۲۰ یک ابزار مفید برای شناختن دوستانی است که باید بیشتر وقت و تمرکزتان را به آنها اختصاص دهید.
دلبستگیهایی را که با دوستان (خوب) به اشتراک می گذارید، تقویت کنید.
اکثر ما دوستان زیادی داریم. شاید درستتر این است که بگوییم آشنایان فراوانی داریم که خودمان را متقاعد میکنیم دوستانمان هستند. نتیجهی پایانی یکی است؛ مقدار زیادی از زمان محدودمان را صرف حفظ دوستیهایی میکنیم که برایمان مهم نیستند.
مشکل این است که هرچه زمان بیشتری را صرف این دوستیهای سؤال برانگیز میکنیم، زمان کمتری برای اختصاص دادن به
آنهایی که واقعاً ما را خوشحال میکنند، در اختیار خواهیم داشت و این اتفاق ارزش آنها را کم میکند.
قانون ۸۰٫۲۰ یک ابزار مفید برای شناختن دوستانی است که باید بیشتر وقت و تمرکزتان را به آنها اختصاص دهید.
شناسایی ۲۰% از دوستانی که ۸۰% وقتتان را با آنها سپری میکنید
احتمالاً بیشتر وقت خودتان را با تعداد نسبتاً کمی از دوستانتان سپری میکنید. به عنوان مثال ممکن است ۱۰۰ دوست داشته باشید؛ اما ۸۰% وقتتان را با ۲۰ نفر از آنها سپری کنید. این بدان معنا نیست که باید بیشتر وقتتان را با این ۲۰ دوست سپری کنید؛ ما فقط میگوییم که شما این کار را انجام میدهید.
قبل از این که بتوانید مهمترین دوستیهایتان را پرورش دهید؛ یعنی دوستیهایی که آنها را ارزشمندتر مییابید، باید بدانید که در حال حاضر وقتتان را با چه کسانی سپری میکنید.
در ادامه نحوهی انجام این کار آورده شده است.
اول، فهرستی از ۱۰۰ دوست اصلیتان درست کنید.
دوم، مقدار زمانی که با هر یک از آنها به صورت ماهانه سپری میکنید را یادداشت کنید؛ شامل زمان سپری شده به صورت حضوری و همچنین زمان سپری شده از طریق تلفن و ارسال پیام و ایمیل.
سوم، دوستان خوبی را که به صورت قابل ملاحظهای زمان کمتری از شما دریافت میکنند نسبت به دوستانی که ارزش کمتری
دارند، شناسایی کنید.
در ادامه بیشتر در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد.
شناسایی ۲۰% از دوستانی که ۸۰% وقتتان را با آنها سپری میکنید
احتمالاً بیشتر وقت خودتان را با تعداد نسبتاً کمی از دوستانتان سپری میکنید. به عنوان مثال ممکن است ۱۰۰ دوست داشته باشید؛ اما ۸۰% وقتتان را با ۲۰ نفر از آنها سپری کنید. این بدان معنا نیست که باید بیشتر وقتتان را با این ۲۰ دوست سپری کنید؛ ما فقط میگوییم که شما این کار را انجام میدهید.
قبل از این که بتوانید مهمترین دوستیهایتان را پرورش دهید؛ یعنی دوستیهایی که آنها را ارزشمندتر مییابید، باید بدانید که در حال حاضر وقتتان را با چه کسانی سپری میکنید.
در ادامه نحوهی انجام این کار آورده شده است.
اول، فهرستی از ۱۰۰ دوست اصلیتان درست کنید.
دوم، مقدار زمانی که با هر یک از آنها به صورت ماهانه سپری میکنید را یادداشت کنید؛ شامل زمان سپری شده به صورت حضوری و همچنین زمان سپری شده از طریق تلفن و ارسال پیام و ایمیل.
سوم، دوستان خوبی را که به صورت قابل ملاحظهای زمان کمتری از شما دریافت میکنند نسبت به دوستانی که ارزش کمتری دارند، شناسایی کنید.
در ادامه بیشتر در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد.
تعداد دوستیهایی که سعی در حفظ آنها دارید را کاهش دهید.
بسیاری از مردم احساس میکنند که در حفظ ارتباطات مناسب با دوستانشان موفق نیستند. آنها از این موضوع شکایت میکنند که دوستیشان به علت بیتوجهی به آرامی در حال از بین رفتن است.
یکی از شایعترین علل این وضعیت تمایل به حفظ دوستیهای بسیار است. زمان آنها در جهتهای بیشماری تقسیم میشود و میزان کمی برای صرف کردن در جایی که نتایج ارزشمندتری را کسب کنند باقی میماند.
اگر در این مخمصه گرفتار هستید راه حل این است که تعداد دوستیهایی که میخواهید حفظ کنید را کاهش دهید. در ادامه چند پیشنهاد ارائه شده است.
اول تعیین کنید که چه مقدار زمان برای گذراندن با دوستانتان در اختیار دارید اگر تمام وقت کار میکنید و یک خانواده بزرگ دارید نسبت به یک فرد مجرد که بیست و چند ساله است و به صورت نیمه وقت کار میکند زمان کمتری در اختیار خواهید داشت.
دوم به لیست ۱۰۰ نفره دوستانتان یا هر تعداد دوستی که دارید مراجعه کنید احتمالا میتوانید حداقل نیمی از این ارتباطات را بدون هیچ مشکلی به پایان ببرید. اینها «دوستانی هستند که وقت کمی را با آنها سپری میکنید و صمیمیت و نقاط مشترک کمی با آنها دارید.
سوم از تلاش برای برقرای ارتباط با نیم یا بیشتر دوستانی که به عنوان افرادی که میتوانید از آنها صرف نظر کنید شناسایی کرده اید خودداری کنید این کار ممکن است به نظر بی عاطفه بودن برسد و در حقیقت همینطور است اما این کار برای دادن آزادی به شما برای پیگیری دوستیهایی که برایتان مهمتر هستند ضروری است ممکن است دانستن این موضوع که این روابط
احتمالا به همان اندازه که برای شما مهم هستند برای دوستانتان هم مهم هستند، شما را تسلی دهد.
تعداد دوستیهایی که سعی در حفظ آنها دارید را کاهش دهید.
بسیاری از مردم احساس میکنند که در حفظ ارتباطات مناسب با دوستانشان موفق نیستند. آنها از این موضوع شکایت میکنند که دوستیشان به علت بیتوجهی به آرامی در حال از بین رفتن است.
یکی از شایعترین علل این وضعیت تمایل به حفظ دوستیهای بسیار است. زمان آنها در جهتهای بیشماری تقسیم میشود و میزان کمی برای صرف کردن در جایی که نتایج ارزشمندتری را کسب کنند باقی میماند.
اگر در این مخمصه گرفتار هستید راه حل این است که تعداد دوستیهایی که میخواهید حفظ کنید را کاهش دهید. در ادامه چند پیشنهاد ارائه شده است.
اول تعیین کنید که چه مقدار زمان برای گذراندن با دوستانتان در اختیار دارید اگر تمام وقت کار میکنید و یک خانواده بزرگ دارید نسبت به یک فرد مجرد که بیست و چند ساله است و به صورت نیمه وقت کار میکند زمان کمتری در اختیار خواهید داشت.
دوم به لیست ۱۰۰ نفره دوستانتان یا هر تعداد دوستی که دارید مراجعه کنید احتمالا میتوانید حداقل نیمی از این ارتباطات را بدون هیچ مشکلی به پایان ببرید. اینها «دوستانی هستند که وقت کمی را با آنها سپری میکنید و صمیمیت و نقاط مشترک کمی با آنها دارید.
سوم از تلاش برای برقرای ارتباط با نیم یا بیشتر دوستانی که به عنوان افرادی که میتوانید از آنها صرف نظر کنید شناسایی کرده اید خودداری کنید این کار ممکن است به نظر بی عاطفه بودن برسد و در حقیقت همینطور است اما این کار برای دادن آزادی به شما برای پیگیری دوستیهایی که برایتان مهمتر هستند ضروری است ممکن است دانستن این موضوع که این روابط
احتمالا به همان اندازه که برای شما مهم هستند برای دوستانتان هم مهم هستند، شما را تسلی دهد.
زمانتان را روی دوستیهایی که ارزشمندتر هستند متمرکز کنید.
گام نهایی این است که یک لیست «الف» از دوستانتان ایجاد کنید. این لیست شامل افرادی است که به حدی به آنها اعتماد دارید که اسرارتان را با آنها به اشتراک میگذارید آنها دوستانی هستند که میدانید مراقب منافع شما هستند و در زمان نیاز از شما حمایت میکنند کسانی هستند که در زمانهای سختی به شما کمک میکنند و شما را تشویق میکنند و پیروزی های شما را جشن می گیرند. اگر مثل بیشتر افراد باشید میتوانید تعداد این دوستان را با استفاده از انگشتان یک دست بشمارید. این خبر خوبی است، چون وقت شما محدود است مشکل هنگامی است که با وجود صرف زمان برای شناسایی آنها ممکن است ندانید که آنها چه کسانی هستند. در ادامه چگونگی رفع این مشکل مطرح شده است.
اول تمام ویژگیهایی را که برایتان ارزشمند هستند بنویسید. خجالتی نباشید. فرض کنید در حال خلق بهترین دوست هستید. دوم فهرست نوشته شده دوستانتان را بررسی کنید.
سوم هر کدام از اشخاص لیست را ارزیابی کنید. بررسی کنید که چند مورد از ویژگیهای مورد علاقه شما را دارند. بر این اساس به هر یک از دوستانتان یک نمره از یک تا ده اختصاص دهید.
ممکن است این تمرین بی ادبانه به نظر برسد اما این یک روش کاربردی برای شناسایی دوستانی است که بیشتر از حضور آنها
ل*ذت میبرید ممکن است کشف کنید که یک دوست با آنکه زمان زیادی را با او سپری کرده اید از نوع دوستانی نیست که برایشان ارزش قائل هستید بهتر است که این موضوع را با صراحت بدانید به این ترتیب میتوانید یک تصمیم منطقی در مورد اینکه آیا این ر*اب*طه را ادامه بدهید یا نه بگیرید.
وقتی که دوستی ما با ارزشها نیازها تجربیات و انتظارات مان هماهنگ است احساس رضایت بیشتری میکنیم با این حال بسیاری از ما تمایل داریم زمان و توجه خود را بر دوستیهای موقعیتی متمرکز کنیم - یعنی دوستیهایی که ریشه در شرایط دارند.
اصل پارتو به ما کمک میکند از میان مه عبور کنیم این اصل راهی را به ما نشان میدهد که بتوانیم کسانی را که بیشترین شادی را برایمان به ارمغان می آورند شناسایی کنیم بنابراین میتوانیم این ارتباطات را پرورش دهیم و زمان و توجهی که سزاوارش هستند را به آنها بدهیم.
زمانتان را روی دوستیهایی که ارزشمندتر هستند متمرکز کنید.
گام نهایی این است که یک لیست «الف» از دوستانتان ایجاد کنید. این لیست شامل افرادی است که به حدی به آنها اعتماد دارید که اسرارتان را با آنها به اشتراک میگذارید آنها دوستانی هستند که میدانید مراقب منافع شما هستند و در زمان نیاز از شما حمایت میکنند کسانی هستند که در زمانهای سختی به شما کمک میکنند و شما را تشویق میکنند و پیروزی های شما را جشن می گیرند. اگر مثل بیشتر افراد باشید میتوانید تعداد این دوستان را با استفاده از انگشتان یک دست بشمارید. این خبر خوبی است، چون وقت شما محدود است مشکل هنگامی است که با وجود صرف زمان برای شناسایی آنها ممکن است ندانید که آنها چه کسانی هستند. در ادامه چگونگی رفع این مشکل مطرح شده است.
اول تمام ویژگیهایی را که برایتان ارزشمند هستند بنویسید. خجالتی نباشید. فرض کنید در حال خلق بهترین دوست هستید. دوم فهرست نوشته شده دوستانتان را بررسی کنید.
سوم هر کدام از اشخاص لیست را ارزیابی کنید. بررسی کنید که چند مورد از ویژگیهای مورد علاقه شما را دارند. بر این اساس به هر یک از دوستانتان یک نمره از یک تا ده اختصاص دهید.
ممکن است این تمرین بی ادبانه به نظر برسد اما این یک روش کاربردی برای شناسایی دوستانی است که بیشتر از حضور آنها
ل*ذت میبرید ممکن است کشف کنید که یک دوست با آنکه زمان زیادی را با او سپری کرده اید از نوع دوستانی نیست که برایشان ارزش قائل هستید بهتر است که این موضوع را با صراحت بدانید به این ترتیب میتوانید یک تصمیم منطقی در مورد اینکه آیا این ر*اب*طه را ادامه بدهید یا نه بگیرید.
وقتی که دوستی ما با ارزشها نیازها تجربیات و انتظارات مان هماهنگ است احساس رضایت بیشتری میکنیم با این حال بسیاری از ما تمایل داریم زمان و توجه خود را بر دوستیهای موقعیتی متمرکز کنیم - یعنی دوستیهایی که ریشه در شرایط دارند.
اصل پارتو به ما کمک میکند از میان مه عبور کنیم این اصل راهی را به ما نشان میدهد که بتوانیم کسانی را که بیشترین شادی را برایمان به ارمغان می آورند شناسایی کنیم بنابراین میتوانیم این ارتباطات را پرورش دهیم و زمان و توجهی که سزاوارش هستند را به آنها بدهیم.
آشنایی و ملاقات با افراد جدید دشوار نیست. چالش این است که تصمیم بگیرید کدام یک از این افراد ارزش پیگیری به عنوان یک دوست را دارند. همانطور که قانون ۸۰٫۲۰ پیشنهاد میکند، کیفیت بر کمیت برتری دارد. بنابراین، میخواهیم قادر باشیم تا مردم را بررسی کنیم و به سمت افرادی که شخصیتها ارزشها و تجربیاتشان با ما هماهنگ است، متمایل شویم.
این در مورد جستجوی دوستان بیعیب نیست. هیچ دوست بیعیبی وجود ندارد؛ بلکه، در مورد ارزیابی افرادی است که ملاقات میکنید و شناسایی افرادی است که بیشتر احتمال دارد در زندگیتان تأثیر مثبت ارزشمند و بلند مدتی داشته باشند.
ما از اصل پارتو برای راهنمایی در این مورد استفاده خواهیم کرد.
کاربرد قانون ۸۰٫۲۰ در آشنایی با افراد جدید
آشنایی و ملاقات با افراد جدید دشوار نیست. چالش این است که تصمیم بگیرید کدام یک از این افراد ارزش پیگیری به عنوان یک دوست را دارند. همانطور که قانون ۸۰٫۲۰ پیشنهاد میکند، کیفیت بر کمیت برتری دارد. بنابراین، میخواهیم قادر باشیم تا مردم را بررسی کنیم و به سمت افرادی که شخصیتها ارزشها و تجربیاتشان با ما هماهنگ است، متمایل شویم.
این در مورد جستجوی دوستان بیعیب نیست. هیچ دوست بیعیبی وجود ندارد؛ بلکه، در مورد ارزیابی افرادی است که ملاقات میکنید و شناسایی افرادی است که بیشتر احتمال دارد در زندگیتان تأثیر مثبت ارزشمند و بلند مدتی داشته باشند.
ما از اصل پارتو برای راهنمایی در این مورد استفاده خواهیم کرد.