با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترینها را تجربه کنید.☆
نام داستان: جابجایی طبیعت
نویسنده: ملینا نامور
ویراستار: Pegah.a
ژانر: تخیلی_ترسناک
خلاصه: در سرزمینی دور افتاده اتفاقی عجیب رخ میدهد، جای انسانها با جانوران و گیاهان عوض میشود و طی یک اتفاق ترسناک، جانوران تصمیم میگیرند برای تامین غذای خود انسانها را شکار کنند.
درخت کاج و آقای گاو روی صندلیهای مشکی چرم نشسته بودن و به ماکت شهر خیره شده بودن. آقای گاو همزمان که کروات آبیش رو درست میکنه ل*ب میزنه:
- به نظر من بهتره این قسمت رو کاملاً خ*را*ب کنیم و یه آپارتمان مجلل بسازیم.
درخت کاج ل*بهاش رو جمع میکنه و با لبخند مرموزی میگه:
- عالیه آقای گاو، ما میتونیم خیلی زود خونه انسانها و بچههاشون رو خ*را*ب کنیم تا برای خودمون یه آپارتمان مجلل و بزرگ بسازیم. دقیقاً همون کاری که اونها با ما کردن!
آقای گاو، خرسند از این اتفاق سرش رو تکون میده و میگه:
- خیلی خوبه خانم کاج! دستور دادم چندتا از انسانها رو بیارن برای قربونی و خوردن.
خانم کاج با لحن دستوری میگه:
- جلسه اتمام یافت!
***
یک زن با موهای بور و لباس مشکی و همچنین یک مرد با لباس صورتی و موهای بلوند که بیشتر شبیه یک خانم بود؛ برای شکار شدن آماده بودن و همزمان چندتا خانم و آقا هم برای شکوندن دندون و استخونهاشون حضور داشتن.
کد:
درخت کاج و آقای گاو روی صندلیهای مشکی چرم نشسته بودن و به ماکت شهر خیره شده بودن. آقای گاو همزمان که کروات آبیش رو درست میکنه ل*ب میزنه:
- به نظر من بهتره این قسمت رو کاملاً خ*را*ب کنیم و یه آپارتمان مجلل بسازیم.
درخت کاج ل*بهاش رو جمع میکنه و با لبخند مرموزی میگه:
- عالیه آقای گاو، ما میتونیم خیلی زود خونه انسانها و بچههاشون رو خ*را*ب کنیم تا برای خودمون یه آپارتمان مجلل و بزرگ بسازیم. دقیقاً همون کاری که اونها با ما کردن!
آقای گاو، خرسند از این اتفاق سرش رو تکون میده و میگه:
- خیلی خوبه خانم کاج! دستور دادم چندتا از انسانها رو بیارن برای قربونی و خوردن.
خانم کاج با لحن دستوری میگه:
- جلسه اتمام یافت!
***
یک زن با موهای بور و لباس مشکی و همچنین یک مرد با لباس صورتی و موهای بلوند که بیشتر شبیه یک خانم بود؛ برای شکار شدن آماده بودن و همزمان چندتا خانم و آقا هم برای شکوندن دندون و استخونهاشون حضور داشتن.
آقای گاو با صدای بلند رو به جمعیت صحبت میکنه.
- همونطور که خودتون خوب میدونید ما از دندونها و استخوانهاشون برای تزئین استفاده میکنیم و خودشون رو خشک میکنیم. از پوستشون پالتو و لباس درست میکنیم و گوشتشون رو میخوریم!
این تمام کارهایی که وقتی ما قدرت نداشتیم اونها با ما انجام میدادن.
خانمها جیغ میزنن و با گریه سعی در بیرون رفتن از ب*غ*ل درختها دارن. یکی از اونها با جیغ فریاد میزنه.
- لطفاً، ولمون کنید! تو رو خدا ما گناهی نداریم.
خانم کاج با خونسردی میگه:
- مطمئنی؟ یعنی وقتی که از پو*ست روباه پالتو و از شاخ گوزن و گاو، تزیینی جات درست میکردید و از گوشت گاو میخوردید هیچ گناهی نداشتید؟ یا اون موقعی که با هزارتا آشغال، محل زندگی ما گیاهها رو نابود میکردید چی؟ احساس عذاب وجدان ندارید؟
عصبانیتر ادامه میده.
- شاخ کرگدنها رو میخواید چیکار؟ دندون فیلها چی؟ چرا به گربهها و سگها آسيب میزدید؟ چرا به خر و الاغ شلاق میزدید؟ جالبه با اینهمه آسیب میتونید بیگناه باشید؟!
آدمها اشک میریزن و از ترس به
کد:
آقای گاو با صدای بلند رو به جمعیت صحبت میکنه.
- همونطور که خودتون خوب میدونید ما از دندونها و استخوانهاشون برای تزئین استفاده میکنیم و خودشون رو خشک میکنیم. از پوستشون پالتو و لباس درست میکنیم و گوشتشون رو میخوریم!
این تمام کارهایی که وقتی ما قدرت نداشتیم اونها با ما انجام میدادن.
خانمها جیغ میزنن و با گریه سعی در بیرون رفتن از ب*غ*ل درختها دارن. یکی از اونها با جیغ فریاد میزنه.
- لطفاً، ولمون کنید! تو رو خدا ما گناهی نداریم.
خانم کاج با خونسردی میگه:
- مطمئنی؟ یعنی وقتی که از پو*ست روباه پالتو و از شاخ گوزن و گاو، تزیینی جات درست میکردید و از گوشت گاو میخوردید هیچ گناهی نداشتید؟ یا اون موقعی که با هزارتا آشغال، محل زندگی ما گیاهها رو نابود میکردید چی؟ احساس عذاب وجدان ندارید؟
عصبانیتر ادامه میده.
- شاخ کرگدنها رو میخواید چیکار؟ دندون فیلها چی؟ چرا به گربهها و سگها آسيب میزدید؟ چرا به خر و الاغ شلاق میزدید؟ جالبه با اینهمه آسیب میتونید بیگناه باشید؟!
آدمها اشک میریزن و از ترس به
خودشون میلرزن.
یک صف طولانی از انسانها تشکیل شده و قراره از گوشت بعضیهاشون استفاده بشه و پو*ست و استخوان و...
تمام حیوانات و گیاهان خوشحالن. انسانها بیقرارن و بعضی از گیاهان با وسایل حمل و نقل شروع میکنن به تخریب زندگی انسانها.
***
وارد خونه میشه و به خانم گاو سلام میده. بچه گاوهای کوچولوش با عجله میپرن بغلش و خودشون رو برای پدرشون لوس میکنن. لباسهای کارش رو که عوض میکنه به سمت اتاق هال میره و روی مبل زرد رنگ میشینه. دیگه برای درست کردن مبل از چوب استفاده نمیکردن؛ بلکه سعی میکردن از منابع طبیعی و پلاستیکهای مقاوم استفاده کنن. تونسته بودن
کد:
خودشون میلرزن. یک صف طولانی از انسانها تشکیل شده و قراره از گوشت بعضیهاشون استفاده بشه و پو*ست و استخوان و...
تمام حیوانات و گیاهان خوشحالن. انسانها بیقرارن و بعضی از گیاهان با وسایل حمل و نقل شروع میکنن به تخریب زندگی انسانها.
***
وارد خونه میشه و به خانم گاو سلام میده. بچه گاوهای کوچولوش با عجله میپرن بغلش و خودشون رو برای پدرشون لوس میکنن. لباسهای کارش رو که عوض میکنه، به سمت اتاق هال میره و روی مبل زرد رنگ میشینه. دیگه برای درست کردن مبل از چوب استفاده نمیکردن؛ بلکه سعی میکردن از منابع طبیعی و پلاستیکهای مقاوم استفاده کنن. تونسته بودن
با گیاهان کسب و کار قوی رو شروع کنن. سر یه زن با موهای مشکی و ل*بهای قرمز روی دیواره و از پوستش هم برای خونشون فرش تهیه کردن. چند سالی میشه از انسان فقط برای اینجور چیزها استفاده میکنن. برای تزئین، یه تیکه از استخوان یه مرد میانسال روی میزه و تونسته با این تزیینات برای خودش و خانم گاو و بچههاش قشنگترین خونه رو درست کنه.
مطمئناً اگه انسانها میدونستن که با حیوانات و گیاهان چیکار میکنن هیچوقت اون کارها رو انجام نمیدادن تا به اینجا نرسن! کی میدونه شاید واقعاً یه روزی توی دنیای واقعی جاهامون باهم عوض بشه!
کد:
کسب و کار قوی با گیاهان رو شروع کنن. سر یه زن با موهای مشکی و ل*بهای قرمز روی دیواره و از پوستش هم برای خونشون فرش تهیه کردن. چند سالی میشه از انسان فقط برای اینجور چیزها استفاده میکنن. برای تزئین، یه تیکه از استخوان یه مرد میانسال روی میزه و تونسته با این تزیینات برای خودش و خانم گاوه و بچههاش قشنگترین خونه رو درست کنه.
مطمئناً اگه انسانها میدونستن که با حیوانات و گیاهان چیکار میکنن، هیچوقت اون کارها رو انجام نمیدادن تا به اینجا نرسن. کی میدونه شاید واقعاً یه روزی توی دنیای واقعی جاهامون باهم عوض بشه!