Zahra jafarian
صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
کتاب کولاک به قلم گابریل دیلان، رمانی در ژانر وحشت است که ایدهی نگارش آن در زمانی عجیب به ذهن نویسنده رسید؛ زمانیکه او رهبری یک گروه دانشآموز دبیرستانی را در بلندیهای آلپ بر عهده داشت! چارلی پسریست که اردوی اسکی مدرسه را بهعنوان بهترین راه برای فرار از زندگی ناخوشایندش انتخاب کرده. تا زمانی که طوفانی شروع میشود و تمام ارتباطات شهر تفریحی را با سایر نقاط قطع میکند. حالا دانشآموزانی که در میان کوهها به دام افتادهاند، همراه با راهنمای اسکی مرموزشان، هانا، منتظر کولاک هستند.
دربارهی کتاب کولاک
گابریل دیلان (Gabriel Dylan) داستان کتاب کولاک (Whiteout) را با 30 دانشآموز، 3 معلم و تعدادی از اهالی یک شهر کوهستانی آغاز میکند اما چند نفر از این آدمها در پایان کتاب زنده میمانند؟! او داستان را با تعداد بسیار کمی به پایان میرساند! رشته کوههای آلپ اتریش محل وقوع این داستان شگفتانگیز هستند. چارلی پسری نوجوان با شخصیت پیچیده است که سال ششم را میگذراند، زندگی خانوادگی بسیار ناخوشایندی دارد و حالا بسیار خوشحال از اینکه در یک اردوی اسکی همراه دیگر همکلاسیهایش راهی شهری کوهستانی در اتریش است. هیچکس چارلی به چارلی اهمیت نمیدهد؛ پسرهای بامزهی کلاس، خرخوانها و دخترهای خوشگل، همه او را نادیده میگیرند، اما چارلی بهایی به این مسائل نمیدهد. در واقع، چارلی این روزها دیگر به هیچچیز اهمیت نمیدهد و خودش هم از دیگران فاصله میگیرد. همهچیز این سفر تفریحی عادیست تا اینکه طوفانی سهمگین راه میافتد.
دربارهی کتاب کولاک
گابریل دیلان (Gabriel Dylan) داستان کتاب کولاک (Whiteout) را با 30 دانشآموز، 3 معلم و تعدادی از اهالی یک شهر کوهستانی آغاز میکند اما چند نفر از این آدمها در پایان کتاب زنده میمانند؟! او داستان را با تعداد بسیار کمی به پایان میرساند! رشته کوههای آلپ اتریش محل وقوع این داستان شگفتانگیز هستند. چارلی پسری نوجوان با شخصیت پیچیده است که سال ششم را میگذراند، زندگی خانوادگی بسیار ناخوشایندی دارد و حالا بسیار خوشحال از اینکه در یک اردوی اسکی همراه دیگر همکلاسیهایش راهی شهری کوهستانی در اتریش است. هیچکس چارلی به چارلی اهمیت نمیدهد؛ پسرهای بامزهی کلاس، خرخوانها و دخترهای خوشگل، همه او را نادیده میگیرند، اما چارلی بهایی به این مسائل نمیدهد. در واقع، چارلی این روزها دیگر به هیچچیز اهمیت نمیدهد و خودش هم از دیگران فاصله میگیرد. همهچیز این سفر تفریحی عادیست تا اینکه طوفانی سهمگین راه میافتد.