مثال ۲: دیوید متوجه شد که تفاهم زیادی با سارا دارد و به نوعی مطمئن است که نیمه گمشده خود را پیدا کرده است اما سارا این طور فکر نمیکند. دیوید خوش تیپ، سخت کوش و خوش صحبت است اما به تفکرات خودش بیشتر از سارا اهمیت میدهد. وقتی سارا شروع به صحبت می کند دیوید در قالب یک متخصص قبل از آنکه حرف سارا تمام شود نظر خودش را میگوید. در واقع دیوید مهارت گوش دادن به صحبتهای بقیه را ندارد و این امر در محیط کار نیز او را با مشکل روبهرو کرده است.