معرفی و نقد معرفی و نقد رمان دیوهای بیگانه|اثر آیناز تابش

[ساعت دار]

نام رمان: دیوهای بیگانه
نام نویسنده: آیناز تابش
ژانر: جنایی_معمایی/عاشقانه/فانتزی
ناظر: The ghost
خلاصه: قاضی شهر قضاوت شطرنجی را در پیش گرفته است: مهره‌های سفید خوب و دوستند و مهره‌های سیاه بد و دشمن. افکارش مطلق است؛ بدها تا ابد عذاب می‌کشند و خوب‌ها لذتی ازل‌وار در پیش دارند. بدهایی که گویا بد زاده شدند و بد زندگی می‌کنند؛ اما هرگز قرار نیست بمیرند. دیوها در قاب عکس قضاوت قاضی حبس می‌شوند و تا ابد در آن رنج می‌کشند. ترحم برای بدها مضحک است و گناهکار نامیدن خوب‌ها ممنوع. قاضی تنها لکه‌ی ننگین سیاهی را روی پارچه‌ی زندگی‌شان می‌بینند و به یاد نمی‌آورد دست‌شان از چه لرزید که جوهر پلیدی را روی سفیدی‌ها ریختند. غبار فراموشی روی شهر نشسته و تنها او در بالاترین اتاق برج نظاره‌گر این قصه و تک تک تار و پودهایش است...
تاثیر گرفته از رمان بیگانه آلبر کامو

درحال تایپ - رمان دیوهای بیگانه|اثر آیناز تابش

نام رمان: دیوهای بیگانه نام نویسنده: آیناز تابش ژانر: جنایی_معمایی/عاشقانه/فانتزی ناظر: The ghost خلاصه: قاضی شهر قضاوت شطرنجی را در پیش گرفته است: مهره‌های سفید خوب و دوستند و مهره‌های سیاه بد و دشمن. افکارش مطلق است؛ بدها تا ابد عذاب می‌کشند و خوب‌ها لذتی ازل‌وار در پیش دارند. بدهایی که گویا...

forums.taakroman.ir

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Ayli]

به نام نگارنده هستی |
نویسنده گرامی؛ شروع معرفی و نقد رمان‌تان را به شما تبریک می‌گویم.
قبل از هر چیزی تاپیک زیر را مطالعه نمایید:​

اطلاعیه - قوانین درخواست نقد | انجمن تک رمان​

نویسندگان عزیز توجه نمایید که چنین پیام‌هایی اسپم محسوب می‌شوند:

- وااای چه رمان زیبایی!
- کِی تموم می‌شه پس؟
- اه، از شخصیت علی بدم میاد!
و....

در صورت مشاهده از گزینه "گزارش" استفاده کنید.
در صورت مشاهده نقد تند و بی‌احترامی، به مدیریت نقد مراجعه نمایید.
موفق باشید.

|مدیریت تیم نقدِ انجمن تک‌رمان|​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[ملیکا توسلی]

نام :دیو های بیگانه
عنوان زیبا ساده که با ژانر فانتزی ، مافیایی و جنایی همخوانی دارد ولی با عاشقانه خیر و باعث جذب مخاطب می شود.
ژانر:
جنایی ، معمایی ، عاشقانه ، فانتزی
رمان با ژانر همخوانی دارد.
خلاصه:
نویسنده در خلاصه بهتر بود قسمتی از داستان را برای مخاطب توضیح می داد تا مخاطب را جذب خواندن کند . اما همین مختصر توضیح نیز تا حدودی مخاطب را جذب می کند
مقدمه : نویسنده بهتر بود در مقدمه بخشی از رمان را برای مخاطب تعریف می کرد برای مثال فصل های رمان یا چگونه نوشتن آن را مخاطب بیشتر رمان و نویسنده را بشناسند.
جلد:
جلد با عنوان همخوانی دارد.
شروع:
تا حدودی خوب بود نویسنده به خوبی از زبان سوم شخص یعنی زبان نویسنده، داستان را روایت کرد.

میانه داستان:
زمانی است که جوزف پا به برج ساعت ساز می گذارد. و با ساعت ساز و خواهر زنش ملاقات می کند.
سیر داستان:
خوب بود. داستان پر از ماجراهای قتل ، جنایت است . که مخاطب را جذب می کنه
توصیفات:
مکان و رنگ لباس و شخصیت های رمان برای مخاطب به خوبی توضیح نداده بود. برای مثال شکل برج ساعت دار
شخصیت سازی:
بسیار ضعیف بودو در ذهن مخاطب جای نمی گرفت.
نثر:
به خوبی از نثر نوشتاری استفاده کرده بود و به خوبی نثر زبانی را در آن به کار برده بود.
ایده:
جدید و جالب بود .
زاویه دید:
سوم شخص بود و به خوبی ماجرا را روایت می کرد .
ولی چهره شخصیت های رمان و مکان به خوبی برای مخاطب شرح نداده بود.
قوانین نگارش:
نویسنده به خوبی علامت نگارشی را رعایت کرده بود و به خوبی از زبان سوم شخص استفاده کرده بود.
نقطه ضعف:
این رمان توصیف نکردن مکان ها ، لباس و شخصیت های رمان بود. و اینکه شما چگونگی قتل صاحب پروژه راه‌آهن رو بیست و هشت ضربه کلنگ نوشتی بهتره تغییرش بدی چون خیلی غیرواقعی هتش درسته رمان تخیلیه ولی باید در داستان تخیل و واقعیت را باهم استفاده کنی بیست و هشت ضربه کلنگ سنگ رو هم خورد می‌کنه چه برسه به سر حالا اگه سه ضربه بود یا بجای واژه کلنگ از واژه بیل استفاده میکردی تا حدودی قابل قبول بود. و شما در یک جا لیلیان را دوست نامزد ساعت دار معرفی کردی ولی در ادامه رمان نوشتید که ساعت دار همسر داشته اگه منظور شما در رمان از اینکه این دو واژه مختلف رو به کار بردید یکی هست پس لطفاً درستش کنید و اگه منظور جدا هست یعنی ساعت دار قبل از ازدواج نامزد داشته پس در ادامه این موضوع را در رمان بنویسید.
نقطه قوت:
جدید بودن موضوع رمان بود.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[ساعت دار]

نام :دیو های بیگانه
عنوان زیبا ساده که با ژانر فانتزی ، مافیایی و جنایی همخوانی دارد ولی با عاشقانه خیر و باعث جذب مخاطب می شود.
ژانر:
جنایی ، معمایی ، عاشقانه ، فانتزی
رمان با ژانر همخوانی دارد.
خلاصه:
نویسنده در خلاصه بهتر بود قسمتی از داستان را برای مخاطب توضیح می داد تا مخاطب را جذب خواندن کند . اما همین مختصر توضیح نیز تا حدودی مخاطب را جذب می کند
مقدمه : نویسنده بهتر بود در مقدمه بخشی از رمان را برای مخاطب تعریف می کرد برای مثال فصل های رمان یا چگونه نوشتن آن را مخاطب بیشتر رمان و نویسنده را بشناسند.
جلد:
جلد با عنوان همخوانی دارد.
شروع:
تا حدودی خوب بود نویسنده به خوبی از زبان سوم شخص یعنی زبان نویسنده، داستان را روایت کرد.

میانه داستان:
زمانی است که جوزف پا به برج ساعت ساز می گذارد. و با ساعت ساز و خواهر زنش ملاقات می کند.
سیر داستان:
خوب بود. داستان پر از ماجراهای قتل ، جنایت است . که مخاطب را جذب می کنه
توصیفات:
مکان و رنگ لباس و شخصیت های رمان برای مخاطب به خوبی توضیح نداده بود. برای مثال شکل برج ساعت دار
شخصیت سازی:
بسیار ضعیف بودو در ذهن مخاطب جای نمی گرفت.
نثر:
به خوبی از نثر نوشتاری استفاده کرده بود و به خوبی نثر زبانی را در آن به کار برده بود.
ایده:
جدید و جالب بود .
زاویه دید:
سوم شخص بود و به خوبی ماجرا را روایت می کرد .
ولی چهره شخصیت های رمان و مکان به خوبی برای مخاطب شرح نداده بود.
قوانین نگارش:
نویسنده به خوبی علامت نگارشی را رعایت کرده بود و به خوبی از زبان سوم شخص استفاده کرده بود.
نقطه ضعف:
این رمان توصیف نکردن مکان ها ، لباس و شخصیت های رمان بود. و اینکه شما چگونگی قتل صاحب پروژه راه‌آهن رو بیست و هشت ضربه کلنگ نوشتی بهتره تغییرش بدی چون خیلی غیرواقعی هتش درسته رمان تخیلیه ولی باید در داستان تخیل و واقعیت را باهم استفاده کنی بیست و هشت ضربه کلنگ سنگ رو هم خورد می‌کنه چه برسه به سر حالا اگه سه ضربه بود یا بجای واژه کلنگ از واژه بیل استفاده میکردی تا حدودی قابل قبول بود. و شما در یک جا لیلیان را دوست نامزد ساعت دار معرفی کردی ولی در ادامه رمان نوشتید که ساعت دار همسر داشته اگه منظور شما در رمان از اینکه این دو واژه مختلف رو به کار بردید یکی هست پس لطفاً درستش کنید و اگه منظور جدا هست یعنی ساعت دار قبل از ازدواج نامزد داشته پس در ادامه این موضوع را در رمان بنویسید.
نقطه قوت:
جدید بودن موضوع رمان بود.

مطمئنین شما رمانو خوندید؟
شخصیت‌پردازی خصوصا درباره شخصیت‌ اصلی‌ها خیلی دقیق بود
در باب توصیفات
شما چطور توی توصیفات مکانی ندیدید نوشته شده برج خاکستریه فرم کوه‌های اطرافش داخلش دیوارا سنگی بود سالن ناهارخوری بزرگ میز شونزده نفره درهای مشکی کاناپه‌های سرمه‌ای تا روتختی توصیف شد سبیل مدادی ساعت‌دار چشمای مشکی ساعت‌دار و براندا موهای کهربایی براندا چشمای قهوه‌ای سوخته جوزف لاغر بودن و بلند قامت بودن ساعت‌دار پو*ست سفید براندا و ساعت‌دار و پو*ست آفتاب‌سوخته جوزف چشمای زاغ لیلیان موهای مشکی ساعت‌دار کلاه فدورا و شنل و شلوار مشکی ساعت‌دار کت چرمی جوزف و حالا انقدر توصیفات زیاد بودن که نمیشه خلاصه کرد
همه هم غیرمستقیم
شما چطور مسگید توصیفات ضعیف بوده؟

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[ساعت دار]

درضمن قتل جوزف هم قتلی عادی نبوده قتلی از روی جنون بوده که سر مقتول متلاشی شده
پس باورپذیره

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان