آلمانی اصطلاحات آلمانی

[.ATLAS.]

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.ATLAS.]

Ordnen Sie zu.
مرتب کنید.

Die Lautsprecher
اسپیکر یا بلندگو
Der Bildschirm
مونیتور , نمایشگر
Der Tastatur
کیبرد
Die Taste
کلید ، دکمه
Das Kabel
کابل برق
Die Maus
ماوس کامپیوتر، نشانگر کامپیوتر
Der Drucker
پرینتر

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.ATLAS.]

langsam...آهسته

geschaft...درست شد،موفق شدم

das Studio...استودیو

Wo ist Studio A? استودیو آ کجاست؟

Ich suche Studio A...دنبال استودیو آ میگردم

der Gang...راهرو

zweiter Gang...راهروی دوم

der Aufzug...آسانسور

die Rezeption...پذیرش

wiederholen...تکرار کردن

brauchen...احتیاج داشتن

Kann ich Ihnen helfen ?

میتونم کمکتون کنم؟

gleich ...همین حالا

Was bekommen Sie?چقدر میشه ؟

der Ausländer...خارجی

Es tut mir Leid...متاسفم

bis später...تا بعد

die Liste...لیست

Es eilt...فوریه

für wen ?...برای که؟

für Sie...برای شما

die Ablaufliste...لیست اجرا

ablaufen...برگزار شدن ، پبش رفتن

der Vorspann...پیش درآمد

der Film...فیلم

sofort...فوری، فورا

bringen...آوردن ، بردن

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.ATLAS.]

das Paket...بسته، دسته
ein Paket Bücher...یک بسته کتاب ، یک دسته کتاب
die Sekretärin...منشی
das Vorzimmer...اتاق منشی
Wo finde ich Frau X?
اتاق خانم X رو‌کجا پیدا کنم ؟
die Etage...طبقه
in der sechsten Etage...در طبقه ششم
helfen...کمک کردن
suchen...دنبال چیزی گشتن
tun...انجام دادن
die Akte...پرونده
die Bibliothek...کتابخانه
zur Bibliothek...به طرف کتابخانه
herauskommen...بیرون آمدن ،خارج شدن
rechts...سمت راست
geradeaus...مستقیم
links...سمت چپ
die Treppe... پلکان، پله ها
runter...به طرف پایین
das Ende...انتها ، آخر
am Ende...در پایان
nochmals...دوباره
die Ecke...گوشه
um die Ecke...همون گوشه ، همون دور و بر
sehr...زیاد
da...آنجا ، آنوقت
kompliziert...مشکل ، پیچیده
sprechen...صحبت کردن
schnell...سریع
mein Deutsch...آلمانی من
das Programm...برنامه
stimmt...درسته
arbeiten...کار کردن
endlich...سرانجام ،بالاخره
der Kaffee...قهوه
die Kaffeemachine...دستگاه قهوه جوش
kaputt...خ*را*ب
brauchen...احتیاج داشتن
etwas...چیزی ،یه چیزی
essen ...خوردن
etwas zu essen ...یه چیزی برای خوردن
das Brötchen...نان گرد کوچک
der Käse...پنیر
für mich...برای من
die Wurst...سوسیس ، کالباس
die Milch...شیر
der Zucker...شکر
verstehen...فهمیدن
alles...همه
der Becher...لیوان
drinnen...در داخل
danke sehr...خیلی ممنون
neu...نو ، جدید
funktionieren...کار کردنِ دستگاه
der Automat...دستگاه خودکار
einwerfen...انداختن در
wählen...انتخاب کردن
das Getränk...نو*شی*دنی
wunderbar...عالی ، عجیب
der Kindergarten...مهد کودک
besonder...خاص ،بخصو

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.ATLAS.]

Die - Haftanstalt : زندان

Das - Gefängnis : زندان

Die - Haft : زندان

ausbrechen : فرار کردن (زندان، حصار)

Der - Kerker : سیاه‌چال

Der - Zellentrakt : بند زندان
gewiss : مسلم

gewiss : مشخصه

gewiss : مطمئنا

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.ATLAS.]

sehen دیدن
hellseher رمال/فالگیر/پیشگو
ansehen نگاه کردن
aussehen به نظر رسیدن
einsehen پی بردن، متوجه شدن
sehnen دل تنگ شدن

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.ATLAS.]

Natur - طبعیت
Ausflug - گشت و گزار
Naturausflug -طبعیت گردی
Ausflug in der natur - گشت و گذار در طبیعت
Wald - جنگل
Wild - وحشی
Tier - حیوان
Tiere -حیوانات
Wildes Tier - حیوان وحشی
Wilde Tiere - حیوانات وحشی
Wilde Tiere im Wald - حیوانات وحشی در جنگل

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.ATLAS.]

Bekommt دریافت میکند
Bleibt می ماند
Braucht احتیاج دارد
Bringt می آورد
Denkt فکر میکند
Isst میخورد
Findet پیدامیکند
Fragt سوال میکند

Gibt میدهد
Geht میرود
Hilft کمک میکند
Kauft میخرد
Kennt میشناسد
Kommt می آید
Lässt میگذارد
Läuft میدود
Weiß میداند
Nimmt میگیرد
Trifft ملاقات میکند

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.ATLAS.]

die Seife صابون
das Shampoo شامپو
das Handtuch حوله
die Zahnbürste مسواک
die Zahnpasta خمیردندان
die Creme کرم
der Schmerz درد
das Fieber تب
das Blut خون
das Pflaster چسب زخم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[.ATLAS.]

Ironisch - کنایه آمیز
Fliegen - پرواز کردن
Laufen - دویدن
Springen - خیز پریدن
Träumen - خواب دیدن
Schreien - داد زدن
Tanz - ر*ق*ص
Tanzen - ر*ق*ص کردن
Weinen - گریه کردن
Lachen - خنده کردن
Kämpfen - جنگ کردن
Trainieren - تمرین کردن

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان