خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!
  • انجمن بدون تغییر موضوع و محتوا به فروش می رسد (بعد از خرید باید همین روال رو ادامه بدید) در صورت توافق انتشارات نیز واگذار می شود. برای خرید به آیدی @zahra_jim80 در تلگرام و ایتا پیام بدید

درحال ویراستاری سرای لیلی

  • نویسنده موضوع NADIYA
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 389
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,211
کیف پول من
142,783
Points
7,109
۲۱) زندگی در یک پک سیگار،
بغض سیاه و تارم را
در دنج‌ترین کافه‌ی شهر
همراهِ سیگارهایم دود خواهم کرد.
بغضم را در وصف تو چون ابریشمی
فرشی گل‌گلی کز زیبایی مالامال می‌بینم
زندگی‌ام همچو یک پک سیگار می‌ماند
با ل*ذت آن را با فندک‌ام روشن می‌کنم
از او کام‌های سنگینی می‌گیرم؛
اما همچو سم در ریه‌هایم نفوذ می‌کند.
می‌ترسم که از سیگارهایم
دگر نتوانم کام سنگینی بگیرم.
تا ابد حسرت و افسوسِ یک کام گرفتنش
سخت به دلم بماند!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,211
کیف پول من
142,783
Points
7,109
۲۲) گویند سیگار مکش!
گویند سیگار مکش،
آنان که این را گویند
از درد خویش چه می‌دانند؟
گویند با کام‌کامِ سیگار
به دور خودت دیوار و حصار مکش؛
گویی دلم می‌خواهد اندکی
از درد خویش گویم
که اینک ببینم بازهم
گویند که سیگار مکش؟
یا می‌گویند این سیگارهاست
که دارند حصارها را نابود می‌کنند
و د*اغِ دلم را خوب می‌کنند!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا