خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

غبار فراموشی

  • نویسنده موضوع NADIYA
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 11
  • بازدیدها 229
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,202
کیف پول من
142,541
Points
7,100
نام شعر: غبار فراموشی
نام شاعر: زری
ژانر: تراژدی
قالب: سپید
مقدمه: دگر به تو رسیدن، رویای محال است
اما در جهان دیگر، به تو خواهم رسید
دگر یاد من در یاد تو نیست
عشق تو یک غبار فراموشی است
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش:

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,202
کیف پول من
142,541
Points
7,100
نبار باران مرا یاد او نینداز
با خاطراتش به قلبم چنگ نینداز
نبار باران که خانه‌ام چتر ندارد
این دیوانه را ببین که دیگر جان ندارد
نبار باران که او بی‌من خوش است
این دیوانه، لیلیِ بی‌مجنون است
نبار باران که دگر شوق باریدنت نیست
این دل دیوانه‌ی من میل سخن گفتن نیست
نبار باران که دگر آشفته حالم
این دیوانه، دگر امید ندارد
نبار باران دلم کاسه‌ی خون است
این دیوانه، دگر نا ندارد
نبار باران من تنهای‌تنهام
این دیوانه، دگر هوش و حواس ندارد
نبار باران، من بی‌کس و خستم
این دیوانه، دگر دل و دل‌داری ندارد
نبار باران، می‌خواهم بمیرم
این دیوانه، ارزش ماندن ندارد
نبار باران، فراموشم کن
این دیوانه، آرزویی ندارد
نبار باران، مرا از یاد خوبان پاک کن
این دیوانه، ارزش فکر کردن ندارد
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,202
کیف پول من
142,541
Points
7,100
نامش باران بود
تنش، آبی زلال
قلب او سرشار از کلمه‌ی عشق
و ضربانِ قلبش، امید زندگی
صدایِ چکیدنِ باران
بر ایوان و بام کاه‌گلی
ملودی زیبایی است که گوش مرا
هم‌چنان به نوازش می‌کشد
او نامش باران بود
همان‌قدر زیبا، همان‌قدر بی‌نظیر
و من او را
چون گلی که تازه شکفته باشد
تا ابد دوست خواهم داشت
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,202
کیف پول من
142,541
Points
7,100
پرنده‌ای در شاخسار غریب بود.
همانند درخت بودم و به تنه‌ام تبر می‌زد.
زخم و تنهایی‌هایم سال‌هاست پنهان است
در جنگلی از انبوهی درخت، خار بودم.
پرنده‌‌ای از انزوای خود، میان کلا‌غ‌ها می‌گریست
و من به وسعت روح رنج برده‌ام
همانند آب ذره‌ذره ته نشین می‌شدم.
خاک، درد شکوفه‌ها را احساس می‌کرد‌.
شکوفه‌ها را دستچین می‌کرد.
صدای گوش‌نوازی بدون حضور او
گلوی خونین مرا می‌خراشید.
من درونم زخم نهفته‌ی کهنه‌ای دارم.
اما باید به خود پناه ببرم
باید آغازی شیرین را به پایان تلخ ترجیح دهم.
اما چقدر من احساس تنهایی و غربت می‌کنم
آری، من تنهاترین زن این شهرم!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,202
کیف پول من
142,541
Points
7,100
تلخی دلم همانند زهر پابرجاست
داستان عشق ما
لیلی و مجنون می‌خواست
واژه‌های من، استحاضه‌ی غم‌اند.
از گلوی پر از بغض من
قهقهه‌های جنون‌وار نامرداند.
در خلال و انبوهی از دردهای من
پر از تیغه‌های بی‌رحمانه‌ی اوست
سنگ غم را به پایت می‌بندم
پیک آخر این ش*ر*اب هم، برای تو
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,202
کیف پول من
142,541
Points
7,100
من آن شاعر ضیافت خسته دلی‌ام
که به مرگی عذاب‌آور محکومم
در این ماتم کده‌ی زندگی دست و پا می‌زنم
اما مرگ، دور مرا حصار کرده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,202
کیف پول من
142,541
Points
7,100
من از انتظار بی‌تو بی‌زارم
من از فرط نبود تو نالانم
سرنوشت سپید من خونین‌وار است
دل من از نبود تو، چه عصیان است
چرا چشمان تو همانند ابر می‌بارد؟
زمانی که از آسمان چشمان من، نیزه می‌بارد؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,202
کیف پول من
142,541
Points
7,100
پر از غمم، گویی بی‌تو، واژگان حقیراند
دل خونین‌شکن من، در نبودت نالان‌ست
تو یک آدم سنگ‌دل، تو یک مرد بی‌رحم
چه شد دیوانه‌ات گشتم؟ در برابرت حقیرم
نه مثل لیلی و مجنون، نه فرهاد و شیرین
به جانت سوگند، نبود تو غم بزرگی‌ست
شب‌های بی‌تو، وصال لیلیِ بی‌مجنون
دور از شهر و هیاهو، به دور از قهقهه‌هاست
تو تقدیر من نبودی، نام من در فال تو نیست
عشق تو آزاد گشت. فال تو همانند فال من‌ نیست
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,202
کیف پول من
142,541
Points
7,100
طعم شور اشک‌هایم
گویی خنده بر روی لبان تو
حس سرد و غریب رفتنت در من بود و
من درک نکردم آن خنده‌های تو را
نه صدای دردهای بی‌صدا در قلبم
نه نوای غم و نبودنت و عشق بی‌مروتت را
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

NADIYA

نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-15
نوشته‌ها
5,202
کیف پول من
142,541
Points
7,100
شعرهای جدید نانوشته‌ام خط می‌خورند
چهره‌ی تو را بر روی جلد شعرهایم حکاکی می‌کنم
شعرهایم ز نبودت افسوس می‌خورند
حتی آن‌ها هم رفتنت را باور ندارند
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا