سلام گلم همچنینسلام عزیزم خسته نباشی
داستان یوتوپیا جالب و هیجان انگیزه
بیشتر اتفاقات رو توصیف کن به نظرم
روز به روز داری پیشرفت میکنی
موفق باشی
داستان کوتاه مسابقت فوق العاده بود
اتفاقا‌ً این مدت بیشتر دارم دقت میکنم ببینم میتونم با خواننده ارتباط بگیرم یا نه🫤
توصیفاتت خیلی خوبه عزیزم اما قدرت قلمت اون‌قدری بالاست که جای پیشرفت بسیار داری
یعنی اون لحظه‌های شلاق خوردنش تنم یه جوری شد از بس خوب نوشتی دردم گرفت از درون
واقعاً میگم
فریدِ ع*و*ضی
🗡
ممنونم عزیزم که وقتت رو گذاشتی و مطالعه کردیوایی من از آخر رمانت رو شروع کردم
این حرف رو اصلاً نزن دختر هیچ‌کَسی بی عیب و نقص نیست تو سعی کن از قبلت بهتر بشی همین الانشم جلوییممنونم عزیزم که وقتت رو گذاشتی و مطالعه کردی
واقعا؟ حالا خودم احساس میکنم نمیتونم با خواننده ارتباط برقرار کنم!
بعد این کاملاً طبیعیه که احساست نسبت به رمانت با بقیه فرق داشته باشه چون تو شب و روز با رمان و شخصیت‌هات زندگی کردی دیگه اون حس اولیه رو که موقع نوشتن بهت دست میده رو نداری اما برای مخاطب تازگی داره. ارزش قلمت رو پایین نیار و به قدرت نویسندگیت ایمان داشته باش
این حرف رو اصلاً نزن دختر هیچ‌کَسی بی عیب و نقص نیست تو سعی کن از قبلت بهتر بشی همین الانشم جلویی
حالا از نظر من شاید الان کلی سختی بکشه ولی خیلی خوشبخته:)هیییییی
چرا این دختر اینقدر بدبخته
یکم لو بده نامرد
تنها راهنمایی که میتونم بکنم اینه که تو این دو صورت میتونه باشه:یکم لو بده نامرد
دارم میمیرم از فضولی
+ فکر میکردم فقط من اینده آزراء برام نامشخصه الان مطمئن شدم
البته فعلا به شدت روی گرینه دوم تاکید میکنم
