طرح ایده دورهمی برای ایده‌پردازیِ خفن | سری اول

  • نویسنده موضوع Nasrin.J
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 29
  • بازدیدها 1K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

طرح ایده نویسندگان

Paryzad

منتقد ادبی انجمن
دلنویس انجمن
منتقد انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2023-12-07
نوشته‌ها
244
لایک‌ها
1,007
امتیازها
73
کیف پول من
42,340
Points
333
امضا : Paryzad

Nasrin.J

داستان نویس انجمن
داستان‌نویس
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-10-15
نوشته‌ها
196
لایک‌ها
1,629
امتیازها
73
کیف پول من
22,530
Points
238
بی معطلی، بریم سراغ اصل مطلب:cry:

موضوع دوره اول رو با اجازه مدیران گل انجمن، خودم اعلام می‌کنم. jr2z

موضوع1: مهاجرت

موضوع2: یه بیماری همه گیر (مثل کرونا)

چون دوره اوله، دو موضوع اعلام کردم تا دستتون بازتر باشه البته در مورد جفتش هم می‌تونید در هر ژانری و به تعداد دلخواه ایده بدین. Hdio)4

✅فقط قبل طرح ایده هاتون، باید چند تا نکته رو در نظر بگیرید:

1- ایده قرار نیست کل داستان رو پوشش بده و شما قرار نیست از صفر تا صد داستان رو واو به واو دیکته کنید. این مورد رو حتما در نظر بگیرید که شما فقط قراره یه جهت ذهنی به نویسنده بدید. مثل کاشتن یه نهال توی خاک. دیگه شاخ و برگ و میوه دادنش با شما نیست.

مثال:

ایده‌ی رمان من درمورد یه بازی توی یه دنیای عجیب و غریب با حال و هوای باستانی و فانتزی هست. چند تا از مسافران یه مینی‌ب*و*س، درگیر این بازی میشن و برای زنده موندن مجبور میشن باهم همکاری کنند ولی توی بازی، حافظه‌ی چهار نفر پاک میشه و نمی‌دونند که دنیای بازی الکی هست و متعلق به این دنیا نیستند. این بازی یه سری قوانین خاص داره که با نقض هر کدومش، برای این افراد، یک سری تبعات جبران ناپذیر داره و اگر بازیکنان بتونند تا مرحله آخر زنده بمونند میتونند در دنیای واقعی از مرگ نجات پیدا کنند.

2- مشخص کنید ایده بیشتر روی کدوم ژانر تاکید بیشتری داره.

3- مشخص کنید زمانبندی ایده به چه شکله؟ مثلا ممکنه بعضی ایده ها شناوری داشته باشند و هم گذشته رو پوشش بدند و هم حال و آینده رو. بعضی‌ها ممکنه مختص به گذشته باشه بعضی حال و... .

4_ هر ایده رو در یک پارت جداگانه ارسال کنید. به این شکل:

موضوع: ...

ژانر غالب: ...

زمانبندی: ...

شرح ایده: ...

5- شرح ایده‌‌تون حداقل 4 خط سیستمی و حداکثر 10 خط سیستمی باشه.

6- ایده‌تون کلی نباشه. مثلا نگید در مورد دختری که تو کرونا یهو کچل میشه. این ایده نیست و هیچ جهت ذهنی‌ای به نویسنده نمیده. ایده در واقع میتونه نقطه عطفی برای استارت زدن تک رمان باشه. توی ذهنتون، یه فضا رو تصور کنید، چند کاراکتر اصلی رو داخلش بچینید و داستانی بر اساس موضوع، براشون بسازید. بعدش یه عکس از ذهنتون رو بعنوان ایده اینجا مطرح کنید.

7-می‌تونید اگه با دیدن ایده یک نفر، جرقه‌ای توی ذهنتون ایجاد شد، درموردش نظر بدید و مطابق با ذهنیت خودتون، تغییرش بدید. برای این کار، ایده رو پاسخ بدید و اولش بنویسید:«آپدیت ایده». اگر ایده‌ی آپدیت شده بعنوان ایده طلایی انتخاب بشه، دو نفر بعنوان خالق ایده و مشاور ایده، نام برده میشن.


تا ۸ اسفند مهلت دارین ایده‌هاتون رو درمورد این دو موضوع بفرستید
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

تیهو

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-07
نوشته‌ها
17
لایک‌ها
72
امتیازها
13
کیف پول من
2,664
Points
18
شماره1

<مارینا>
موضوع: مهاجرت
ژانر:اجتماعی_تخیلی
در بین پستی بلندی های نوجوانی دختری با ظاهری فرو ‌رفته اما شاد با آرزوهایی به قامت مرتفع ترین آسمان ها، متوجه یه تغیر بزرگ در روحیات خودش میشه که پس از کلنجار رفتن با خودش متوجه میشه زمانی که یک ارتباط عمیق عاطفی با شخصی برقرار میکنه، تمام احساسات و روحیات اون فرد رو حس میکنه و برای مدت کوتاهی همراه با اون شخص فکر میکنه(نمی‌تونه تغیری در تصمیمات کسی ایجاد کنه فقط شاهد ماجراست)
رفته رفته این حملات به صورت ناگهانی با مدت زمان بیشتری اتفاق می‌افتند و همین باعث میشه برای کنترل اینها به یک روانشناس نیاز پیدا کنه، روانشناس سعی میکنه از این ماهیت دختر استفاده کنه و مشکلات عمومی و روحی روانی افراد رو بررسی کنه
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

.Lusine.

مدیریت تالار علم و دانش + مشاور تحصیلی
پرسنل مدیریت
مدیریت تالار
ناظر تایید
مشاور انجمن
نقاش انجمن
دلنویس انجمن
روزنامه‌نگار انجمن
خبرنگار انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-23
نوشته‌ها
1,203
لایک‌ها
3,765
امتیازها
73
محل سکونت
From a house between earth and sky
کیف پول من
230,107
Points
2,263
شماره2

عنوان: جنون ریشه‌هایش را در شهر می‌دواند
موضوع: بیماری همه‌گیر
ژانر: ترسناک، تریلر
ایده:
داستان درمورد دختری 19 ساله به نام دیمیتریه. دیمیتری تو شهر کوچیکی با خانوادش زندگی می‌کنه. زندگی‌شون عادی بود تا این‌که رفتارهای عجیبی از خواهرش دیانا سر می‌زنه و اعضای خانواده کم‌کم نگران سلامتش میشن. دیانا بیش از حد به چیزای کوچیک واکنش نشون می‌داد. گاهی اوقات اون‌قدری ناراحت و غمگین می‌شد که به مدت چند روز با هیچ‌کس حرفی نمی‌زد و گاهی اوقات هم به طور خیلی ناگهانی شروع می‌کرد به قهقهه زدن و خندیدن بی دلیل. تو مدرسه تمرکز نداشت و با همه دعواش می‌شد و قضیه به کتک کاری هم می‌کشید. گاهی اوقاتم دیمیتری، خواهرش رو در حالی که مواد مصرف می‌کرد از تو پا*ر*تی‌ها جمع می‌کرد. پدر و مادر دیانا تصمیم می‌گیرن که اون رو پیش روان‌پزشک ببرن. دیانا در حین جلسه روان پزشکی، کنترل خودش رو از دست میده و روان‌پزشکش رو به قتل می‌رسونه. خانوادش از این قضیه خبردار نمی‌شن اما بعد از چند روز، توی اخبار گزارشی درباره قتل روان‌پزشک ارائه می‌شه و دیانا خودش رو تو اتاقش حبس می‌کنه. دیمیتری مشکوک می‌شه و سعی می‌کنه بفهمه چی شده و شبانه به مطب روان‌پزشک میره و با صح*نه خوبی هم مواجه نمی‌شه. تمام کسایی که توی مطب بودن و کار می‌کردن همگی جنون گرفته بودن. دیمیتری متوجه میشه که هر کس به خون قربانی دیانا دست می‌زد کم‌کم رفتارهای دیانا ازش سر می‌زد. با تحقیق بیشتر به این نتیجه می‌رسه که این یه ویروسه و ممکنه کل شهر بهش مبتلا بشن. سعی می‌کنه کاری کنه و قضیه رو برای پدر و مادرش تعریف می‌کنه اما اونا حرفش رو باور نمی‌کنن و فکر می‌کنن دیمیتری هم مثل دیانا دیوونه شده. یک شب دیانا قصد جون اعضای خانوادش رو می‌کنه و پدر و مادرش رو به قتل می‌رسونه اما دیمیتری از دستش فرار می‌کنه. حالا دیمیتری می‌مونه و یه گروه که برای بقا توی شهر هر کاری می‌کنن. شهری که شهروندهاش یکی یکی به جنون مبتلا می‌شن!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : .Lusine.

علی خسروشاهی

مدرس زبان انگلیسی + مدیر بازنشسته ادبیات
نویسنده انجمن
دلنویس انجمن
کاربر ویژه انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-07
نوشته‌ها
988
لایک‌ها
2,488
امتیازها
73
محل سکونت
تهران
کیف پول من
74,523
Points
1,355
سطح
  1. حرفه‌ای
شماره3

موضوع : "سفر تلخ نازنین: رویایی که پایان ندید" (مهاجرت)

زمان : حال

ژانر : تراژدی

موضوع : "سفر تلخ نازنین: رویایی که پایان ندید" (مهاجرت)

در یک روز آفتابی در دهکده‌ای زیبا واقع در ایران، زن جوانی به نام نازنین با دلی شاد و پرامید به زندگی، با خانواده‌اش زندگی می‌کرد. او یک هنرمند بود و همیشه با گوش کردن به موسیقی خوانندگان شگفت‌زده می‌شد. اما یک روز تمام آرامش و آسایش آنها به پایان رسید.



یک حادثه ناگوار رخ داد و خانواده نازنین به دلیل تعقیب و تحقیر قومی، مجبور به ترک دهکده شدند. آنها باید به دنیای دیگری مهاجرت کنند تا از خطرات زندگی در این دهکده فرار کنند.



نازنین و خانواده‌اش به سفری پر از مشکلات و چالش‌ها رفتند. آنها با موانع فراوانی روبرو شدند، از جمله فقر، تبعیض نژادی و سختی‌های مرتبط با مهاجرت. اما نازنین با امید و ایمان در حال تباش برای پیدا کردن بهترین راه برای خانواده‌اش است.



در طول سفر، نازنین با شخصیت‌های مختلف ایرانی و خارجی آشنا شد. او با دوستان جدید همبستگی بالایی برقرار کرد و با هم تلاش کردند تا به یک مقصد مشترک برسند.



اما در پایان، تلاش‌های نازنین و خانواده‌اش بی‌ثمر ماند. آنها به مقصد خود نرسیدند و باید در جایی که همه چیز تغییر کرده بود، زندگی کنند. این تراژدی نهایت اثرات منفی را بر روابط خانوادگی و روحیه نازنین گذاشت.



پایان داستان نشان از پایان نامطلوب این سفر تلخ دارد و به خواننده احساس عمقانی از افتقار و درد را منتقل می‌کند. این داستان یادآور تلاش‌های بی‌ثمر بسیاری از مهاجران است که در جستجوی بهترین زندگی، با موانع سخت و تلخ روبرو می‌شوند.



این یه ایدس که سرو تهش باید خیلی گسترش پیدا کنه .
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : علی خسروشاهی

Paryzad

منتقد ادبی انجمن
دلنویس انجمن
منتقد انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2023-12-07
نوشته‌ها
244
لایک‌ها
1,007
امتیازها
73
کیف پول من
42,340
Points
333
شماره4


موضوع: مهاجرت
زمانبندی : حال
ژانر : عاشقانه، اجتماعی
ایده:
داستان درباره‌ی یک دختر زیبا و دلروبا هست که توی روستا زندگی می‌کنه. دختر داستان یه ماه گرفتگی بزرگ روی پیشونیش داره که بخاطر این ماه گرفتگی مردم بی‌سواد و خرافاتی روستا اون رو نحس می‌دونن.
خلاصه انقدر حرف می‌شنوه که خسته از حرف مردم و البته خانوادش، به سختی به تهران مهاجرت میکنه.

اون برای دیده شدن و فراموش کردن گذشتش، از خود واقعیش بیرون میاد و تیپ‌های ناجور می زنه و با این و اون دوست میشه.
تا اینکه در این بین با یه پسر آشنا میشه که بهش کمک می‌کنه راه زندگیش رو پیدا کنه. تو همین راهنمایی ها هم بهم علاقه‌مند میشن و تهشم که طبق معمول ازدواج.

داستان از ز*ب*ون دختر بیان میشه و به جای اینکه داستان به جزئیات بی ارزش بپردازه از جزئیاتی برای ما میگه که تصویر ما رو از محیط و شرایط اونجا پررنگ تر می کنه
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : Paryzad

.zeynab.

مدیر تالار تاریخ ایران و جهان+مشاور نویسندگی
پرسنل مدیریت
مدیریت تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
مشاور انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-16
نوشته‌ها
1,663
لایک‌ها
16,380
امتیازها
113
سن
19
محل سکونت
بوشهر
کیف پول من
104,441
Points
1,625

.zeynab.

مدیر تالار تاریخ ایران و جهان+مشاور نویسندگی
پرسنل مدیریت
مدیریت تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
مشاور انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-16
نوشته‌ها
1,663
لایک‌ها
16,380
امتیازها
113
سن
19
محل سکونت
بوشهر
کیف پول من
104,441
Points
1,625
شماره5


موضوع : بیماری همه گیر
زمان‌بندی: حال
ژانر: طنز/درام/اجتماعی

ایده: شاید فکر کنید طنز و درام باهم نمی‌خونه، ولی همه‌ی این قوانین فقط تا وقتی که با یه نفر سرکار داشته باشی. اما ایده من اینه که داستان از ز*ب*ون یه دختر پرستار باشه و خاطرات دوران کروناش رو در قالب رمان پیاده بکنه که تو دوره کرونا اومده تو منطقه محروم کمک کنه ( البته که ساختگی، میتونه از خاطرات واقعی هم باشه). تو این بین این دختر خانم پرستار یه آقا بشه که اونو بی‌هوش پیدا کردن و هیچ کس نمیدونه کیه.
این خانم پرستار در کنار رفقای دیگه‌ش به این آقا هم خیلی می‌رسیده تا اینکه آقا از کما درمیاد اما هیچ خطی از اصل و نشونش نمیده.
این خانم طبق وظیفه و محبت قلبی‌ش زیاد هوای اون آقا رو داشته و چهل روز تو بیمارستان کنارش بوده، کاراش رو انجام می‌داده و مرتب پیگیر حالش بوده.
بعد چهل روز که این آقا مرخص بشه یه جوری باشه که خانمه نسبت به آقاهه یه حس وابستگی داشته باشن، آقاهه هم همینطور.
بعد چند مدت که طرف از بیمارستان بره، دختره خودش کرونا دلتا بگیره و بیوفته رو تخت، همه هم بگن حالش خیلی بده، منتقلش کنن تهران و اونجا که منتقلش کردن بفهمه طرف پسر ریس بیمارستان بوده.
پسره هم یه مدت دم پر دختره باشه اما دختره تهش باید شبیه یه قهرمان بمیره! پیشنهاد میشه به اسم یکی از شهدای سلامت خانم بنویسید تا یاد اون زنده باشه ❤️
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

.Melina.

مدرس ادبیات + تایپیست
مدرس انجمن
داستان‌نویس
دلنویس انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-03
نوشته‌ها
2,460
لایک‌ها
6,640
امتیازها
113
محل سکونت
میلان
کیف پول من
229,237
Points
3,863
شماره6

موضوع: مهاجرت
زمان‌بندی: حال
ژانر: جنایی_مافیایی
ایده:
ایده درباره یه دختر به نام سلما باشه که نابینا هستش وقتی پدر و مادر نابیناش بر اثر بیماری میمیرن با کمک داییش به آمریکا مهاجرت میکنه‌. اون‌جا متوجه میشه دایی که توی دو سال یهویی این همه پولدار شده توی کار خلاف و مافیا هستش. حالا این بین داییش یه بدهی سنگین میاره و رییسشون میگه یا باید خواهرزادت رو بدی یا بکشیمت! داییه قبول نمیکنه و کشته میشه. بدهی دایی یه سنگ قیمتیه که کل کشور دنبالشن اینم چون داخل مافیا نفوذ داشته سنگ رو زودتر پیدا میکنه و پنهانش میکنه. سلما چون نابینا هستش برای زندگی تنهایی، خیلی سختی میکشه. حالا توی این بین با نوشته داییه سنگ رو داخل دیوار خونه پیدا میکنه و فکر میکنه فقط یه سنگ بی‌ارزشه! باهاش برای خودش یه گردنبند ظریف درست میکنه و به گ*ردنش می‌اندازه. دیگه معلومه که چه اتفاقی می‌افته... هر کی از راه میرسیده متوجه سنگ میشده و برای دزدیدن سلما برنامه میریخته. اخر سر داستان با خفه شدن سلما داخل رودخونه و رسیدن سنگ به دست مافیا تموم میشه‌.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
شماره7

موضوع: بیماری همه گیر
ژانر: اجتماعی، وحشت
زمان: حال
ایده: یه هواپیمای شخصی با 5 تا مسافر پروازشو شروع می کنه، بعد سفرشون طولانیه، تقریبا به وسط های راه که میرسن خبر میرسه تمامی ادم های روی کره زمین بیماری همه گیر گرفتن و مردن، هر کسی هم زنده مونده تا 24 ساعت دیگه میمیره
هواپیما قراره 5 ساعت دیگه فرود بیاد، ولی اگه فرود بیان اونا هم بیماری رو میگیرن
مشخص نیست بیماری چطوری منتقل میشه، چون دکترا همه مردن
اونی که خبر بیماری رو به هواپیما رسونده هم کارمند واحد دیسپچ بوده که بعدش مرده
حالا اینا توی هواپیمان، سوخت اضافه ندارن، نمیدونن چطور فرود بیان که نمیرن
چیکار کنن؟ حتی راهنما هم ندارن که برای فرود راهنماییشون بکنه
ممکنه هواپیماها دیگه ای هم تو آسمون باشن و ادماش زنده باشن؟
نویسنده میتونه یه جوری بنویسه که اینا موفق شن فرود بیان، بعد چندتا هواپیما دیگه هم فرود بیان و باهم دیگه یه جوری از بیماری جون سالم به در ببرن و رو بیماری تحقیق کنن
میتونه هم تصمیمات دیگه ای بگیره
به نظرم شروع رمان حداقل 7 پارت توضیح می خواد، نویسنده خوب باید توصیف کنه شرایط هواپیما رو
در واقع هدف اصلی فرود اومدن اینا نیست، اون ترس و وحشتیه که در طول سفر دارن، دلواپسی و سردرگمی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا