VIP کالبد مادرم | اهورا تابش کاربر انجمن تک رمان

ساعت تک رمان

اهورا.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-03
نوشته‌ها
118
لایک‌ها
468
امتیازها
63
سن
26
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ
کیف پول من
12,634
Points
173
عنوان : کالبد مادرم
ژانر : تراژدی
نویسنده: اهورا تابش
مقدمه :
هنگامی که کالبد مادرم را شکافتند
گویی تمام دلش، برای من سوخته بود!
دلش خوشبخت نبود زیرا من مرتکب شده‌ام
بگذار بهمن یخ زده نسیان
مرا در کام خود فرو ببرد که اورا خوشبخت نکرده‌ام!
من به آن خ*یانت کردم
از این رو که هیچ‌وقت خوشبخت نبوده است...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

اهورا.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-03
نوشته‌ها
118
لایک‌ها
468
امتیازها
63
سن
26
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ
کیف پول من
12,634
Points
173
ای گلی که برگ‌های سفیدت درون تاریکی مطلق می‌درخشد؛
گیسوان مادرم هرگز سفید نبودند.
گل قاصدک، مادر گیس زردم را هیچ‌وقت نیامد...
ای ابر بارانی، بر فراز ما آیا می‌پلکی ؟
مادر ساکت من بر هرکسی می‌گرید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

اهورا.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-03
نوشته‌ها
118
لایک‌ها
468
امتیازها
63
سن
26
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ
کیف پول من
12,634
Points
173
مادرم، من آمدم
با وضعی آشفته و دلنگران از مسیر طولانی
با پیراهنی که دیگری چیزی جز تار و پود از آن نمانده است...
پیراهن طرح‌دار سفید رنگ که برایم بافتی!
خیلی وقت است که رشته‌هایش ازهم گسسته است‌‌
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

اهورا.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2024-01-03
نوشته‌ها
118
لایک‌ها
468
امتیازها
63
سن
26
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ
کیف پول من
12,634
Points
173
"چیزی نمی‌دانستم، سخت در حیران مانده بودم.
از اطراف خود،
آسمان، برگ‌ها، درختان و خدا
پرسیدم
آیا می‌توانستم ؟
چیزی نمی‌گفتند.
آه در خانه‌ی ما
در این شهر غریب
مادر من با گریه می‌خفت.
آری، دانستم...."
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا