معرفی و نقد معرفی و نقد رمان ققنوس آتش| نویسنده Moon✦

  • نویسنده موضوع Lunika✧
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 273
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Lunika✧

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
مدیریت تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-07
نوشته‌ها
3,932
لایک‌ها
14,286
امتیازها
113
محل سکونت
"درون پورتال آتش"
کیف پول من
291,640
Points
70,000,190
سطح
  1. حرفه‌ای
نام رمان: ققنوس آتش
نام نویسنده: مونا کاربر انجمن تک رمان
ژانر: تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه
ناظر: Negin_SH
خلاصه رمان:
داستان درباره دختر یتیمی به نام «آزراء» است، که رئیس یک سازمان جاسوسی او را به فرزند خواندگی قبول می‌کند و او را مثل نیرو‌های سازمانش تعلیم می‌دهد.
سال‌ها بعد پس از گرفتن نشان عضو ویژه سازمان توسط آزراء به او اجازه رفتن به مأموریت‌های سطح بالا داده می‌شود.
در یکی از مأموریت‌ها اتفاق عجیبی برایش رخ خواهد داد و او می‌فهمد ماهیت واقعی آن خیلی فراتر از یک انسان است.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Lunika✧

ملیکا توسلی

مدیر تالار دین و مذهب
مدیریت تالار
منتقد انجمن
کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-21
نوشته‌ها
440
لایک‌ها
878
امتیازها
63
کیف پول من
54,379
Points
1,650
اسم : ققنوس آتش ✔️
عنوان زیبا ، کوتاه و ساده بود که این برای عنوان رمان خوب است و باعث جذب مخاطب می شود .
عنوان با تخیلی و مافیایی همخونی دارد ولی با عاشقانه و اجتماعی خیر و من ارتباطی بین عنوان با جلد نمی بینم❎

ژانر :✔️
تخیلی ✔️ مافیایی✔️جنایی✔️ اجتماعی ❎و عاشقانه ❎
در داستان تخیلی و مافیایی و تا حدودی جنایی دیده میشد ولی داستان زیاد اجتماعی و عاشقانه نبود البته چون اوایل داستانه تعجبی هم نداره امید وارم در پارت های بعد عاشقانه بسیاری ببینیم
خلاصه :❎
نویسنده در خلاصه از قدرت شخصیت رمان صحبت کرده که این خوبه ولی در خلاصه باید از اسم شخصیت و قسمتی از شروع را برای مخاطب توضیح میداد تا مخاطب را ترغیب به خواند کند. در مورد مقدمه برای مقدمه بهتره نویسنده بجای شعر درمورد خود کتاب اجزای آن یعنی فصل های کتاب یا چگونه نوشتن آن بنویسید تا مخاطب بیشتر با رمان آشنا شود.
جلد :❎
جلد با عنوان رمان و ژانر هیچ گونه همخوانی ندارد.
شروع: ✔️
شروع خوب بود و باعث کنجکاوی مخاطب برای ادامه دادن رمان میشد. و بخوبی از زبان سوم شخص یعنی زبان خود نویسنده داستان را روایت کرد. و محیط اطراف را به خوبی برای مخاطب توضیح داده بود
ولی چهره افراد را خیر که باعث می شود شخصیت ها در ذهن مخاطب جا پیدا نکنند.❎
میانه داستان:✔️
نقطه اوج داستان زمانی است که آزرا به ماموریت برای گرفتن اطلاعات در مورد ققنوس بروند.
سیر داستان:✔️
به غیر از دو مأموریت آزرا داستان با سیر آرامی پیش می رفت ❎. و مخفی بودن چهره شخصیت دارک باعث کنجکاوی مخاطب برای خواندن رمان می‌شود. ✔️


توصیفات : ✔️
مکان و رنگ لباس به خوبی برای مخاطب توضیح داده شده بود .
ولی چهره شخصیت ها رنگ پو*ست صدای شخصیت ها را برای مخاطب توضیح دادی.❎

شخصیت سازی:❎
عالی به خوبی شخصیت پردازی کرده و شخصیت های رمان برای مخاطب به خوبی توصیف کرده
ولی چهره شخصیت ها برای مخاطب توضیح نداده بود.

نثر: ✔️
نثر خوب بود نویسنده به خوبی از نثر نوشتاری برای بیان وقایع استفاده کرده بود و بخوبی نثر زبانی را در این میان به کار بردن بود.
دیالوگ و منولوگ ها به خوبی از هم جدا شده بودند.
ایده: ✔️
ایده جدید و جالب بود و مخفی بودن شخصیت دارک می تواند باعث کنجکاوی مخاطب می شود.

زاویه دید :✔️
زاویه دید سوم شخص بود که به خوبی داستان را روایت می کرد ولی از چهره شخصیت های رمان برای مخاطب توضیح داد.
قوانین نگارش: ✔️
علامت ها نگارشی (؟ ! : .) را رعایت کرده بود.
و بخوبی از زبان سوم شخص استفاده کرده .
نقطه قوت این رمان توصیف مکان ها و لباس ها بود
و نقطه ضعف‌ رمان این بود که در مورد چهره
شخصیت ها توصیف نکرده بود.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ملیکا توسلی

Ayli

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-24
نوشته‌ها
254
لایک‌ها
913
امتیازها
63
سن
17
محل سکونت
بنفشی‌جات💜
کیف پول من
49,063
Points
319
☆به نام خدا☆
نقد رمان ققنوس آتش
منتقد: Ayli

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز رمان ققنوس آتش♥ هدف این نقد فقط پیشرفت شماست و ما قصد توهین به شما و رمانتون رو نداریم. ازتون ممنونم بابت اعتماد به تیم منتقدین♡

عنوان: ✅
عنوان رمان از دو کلمه ساده ققنوس و آتش تشکیل شده بود، ققنوس و آتش هر دو کلمه‌‌ای تکراری و در نگاه اول ساده‌ای هستند اما ترکیب جدید و جذابی رو بوجود آوردند.
عنوان جدید و قدرت جذب مخاطب را داشت، با موضوع رمان مرتبط بود.

ژانر: ✅
ژانر تخیلی، مافیایی، جنایی در سراسر رمان به چشم می‌خورد و نویسنده در انتخاب ژانرها موفق بوده.

خلاصه: ✅
خلاصه قدرت جذب مخاطب بالایی داشت، طوری نوشته شده بود که مخاطب را متوجه موضوع رمان می‌کرد اما گنگی لازم را داشت و چیزی از داستان را لو نمی‌داد و قدرت ت*ح*ریک کنجکاوی خواننده را داشت.

جلد: ❌
جلد زیبا بود اما زیاد با موضوع رمان مرتبط نبود.

مقدمه:✅
مقدمه کوتاه بود اما دارای تضاد و معما بود و همین باعث جذابیتش شده بود. مخاطب با خواندن مقدمه اولین سوالی که ذهنش را درگیر می‌کند این است مگر چه آتشی هست که در باران زندگی می‌کند؟! و همین باعث ت*ح*ریک کنجکاوی و جذب مخاطب به رمان می‌شود. مقدمه با موضوع رمان مرتبط بود.

شروع: ✅
داستان با ورود شخصیت اصلی به محل کار نظامی‌اش شروع شد.
ورود یک شخصیت به محل کار تکراری بود اما توصیفات رئیس و محیط نظامی آنجا شروع را خاص کرده بود و ژانر مافیایی و جنایی را از همان ابتدا به رخ می‌کشید.

توصیفات:
نویسنده در توصیفات مکان عالی بود، اما توصیفات چهره شخصیت‌ها کمی لنگ می‌زد. به جز شخصیت اصلی آزرا و دارک چهره هیچ شخصیت دیگری توصیف نشده بود یا خیلی کم به آن پرداخته شده بود.
توصیفات احساسات بعضی قسمت‌های رمان به طور خیلی خوب بیان شده بود اما بعضی قسمت‌ها خیلی کم بود و جز شخصیت اصلی به احساسات باقی شخصیت‌ها کم پرداخته شده بود.

شخصیت سازی: ✅
شخصیت سازی عالی بود، نویسنده در ساخت شخصیت‌ها موفق بوده و جوری شخصیت‌ها رو به تصویر کشیده که مخاطب به راحتی می‌تواند با ویژگی رفتاری شخصیت‌ها آشنا و ارتباط برقرار کند. مثلا در تمام قسمت‌ها اشاره کرده بود که شخصیت آزرا دختری سرسخت و مقاوم، دارای شیطنت زیاد و عاشق خونریزی هست.
اما چهره باقی شخصیت‌ها جز دارک و آزرا گنگ بود❌

نثر: ✅
نثر در سراسر رمان محاوره بود و پرشی از محاوره به ادبی یا از ادبی به محاوره دیده نمی‌شد.

ایده: ✅
ایده رمان جدید بود و باعث کنجکاوی و ادامه دادن خواننده میشد.

زاویه دید: ✅
در سراسر رمان سوم شخص بود و به خوبی بیان شده بود.

قلم: ✅
قلم متوسط رو به بالا بود.

سیر داستان: ✅
نه سریع می‌گذشت و نه کش پیدا می‌کرد که باعث زده و خسته شدن مخاطب شود. اما هیجان داستان در مواقع حساس باید بیشتر می‌بود.
نقطه اوج و هیجان داستان دعوای آزرا با عمو و خارج شدنش از سازمان پدرش بود.


قوانین نگارشی: ✅
نویسنده به خوبی از علائم نگارشی استفاده کرده بود.
در برخی پارت‌های اولیه دیالوگ با علامتش فاصله نداشت.
و گاهی علامت *** برای جدایی زمان و مکان فراموش شده بود و پرش ناگهانی و بدون علامت باعث گیج شدن خواننده میشد.

نقاط مثبت رمان توصیفات عالی مکان و شخصیت پردازی بسیار قوی بود♡

امیدوارم این نقد به پیشرفت و شناخت نقاط قوت و ضعف نویسنده عزیز کمک کنه و باعث ناراحتی نویسنده از ما نشده باشه💖
خیلی ممنونم که به ما اعتماد کردید و نقدتون رو به ما سپردید♡
با آرزوی موفیقت روز افزون نویسنده زیبا♥
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Ayli

Richette

معاونت کل سایت
پرسنل مدیریت
معاونت کل سایت
حفاظت انجمن
مدیریت تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کاربر فعال انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-12-15
نوشته‌ها
1,318
لایک‌ها
8,306
امتیازها
100
کیف پول من
295,435
Points
1,702
سطح
  1. حرفه‌ای
« بسم تعالی »
نقد رمان ققنوس آتش اثر مونا (Moon✧ )

نام اثر:
«ققنوس آتش» متشکل از دو کلمه‌ی «ققنوس» و «آتش» به خوبی تونسته محتوای تخیلی مورد نظر داستان رو القا کنه اما در عین حال، در بسیاری از آثار این ژانر تکرار شده؛ بنابراین با یک دایره اسمی کلیشه‌ای طرف هستیم که نمی‌تونه انتظارات ژانر عاشقانه، مافیایی و اجتماعی رمان رو برآورده کنه. به نظر می‌رسه که نویسنده، توجه غالب خودش رو بر روی ژانر تخیلی گذاشته و در زمینه‌ی انتخاب اسم، از ژانرهای انتخابی بعدی، صرف نظر کرده. به طور کل، درصد جذابیت این اسم با توجه به ژانر اصلی رمان، ۵۰٪ برآورد میشه و اندازه‌ی اون با استانداردهای جامعه نقد مطابقت داره. (0.75 از ۲ نمره)

خلاصه اثر:
خلاصه‌‌ی موردنظر به لحاظ پردازش اطلاعات و رونمایی از ایده‌ی کلی داستان کاملا دارای ضعفه و هیچ گام مثبتی جهت شناخت فضای کلی داستان برنداشته، فی‌الواقع میشه گفت که این متن شباهت بیشتری با مقدمه داره تا خلاصه! یکی از کلیدی‌ترین نکات نگارش خلاصه، ایجاد کشش و ارائه‌ی یک گره‌ی جالب توجه برای مخاطب‌هاست که بتونه اون‌ها رو به ادامه دادن اثر ترغیب کنه. لازم نیست حتما از کلمات کمتر تکرار شده و سنگین برای زیباتر شدن متن استفاده بکنیم؛ گاهی فقط کافیه با یک توضیح ساده از چالش‌های اساسی داخل سناریو، مخاطب‌های زیادی رو مشتاق مطالعه اثر کنیم. (۰.۵ از ۲ نمره)

مقدمه اثر:
تکست استفاده شده در این قسمت به تنهایی نمی‌تونه یک مقدمه‌ی خوب و حرفه‌ای رو تشکیل بده و در نظر نقد، هیچ نمره‌ای نمی‌گیره. یک جمله به تنهایی نمی‌تونه ذهنیتی در ذهن مخاطب ایجاد بکنه و صرفا یه شعار ساده به حساب میاد. یه اثر جامع و خوب، نیازمند به یک مقدمه‌ی حداقل سه یا چهار خطی، با مضمون سیر داستان کلی هستش تا بتونه نظر خواننده رو جلب کنه. (۰ از ۲ نمره)

شروع اثر:
انتخاب فِرِم ابتدایی اثر از محل کار کارکتر نقش اول، خیلی کلیشه‌ایه و تقریبا هیچ جذابیتی نداره. از طرفی، ترفیع مقام و آشنایی با یک مأمور همکار مرموز، چیزی نیست که بتونه به تنهایی باعث جذابیت بشه. با توجه به ژانر مافیایی رمان، انتظار میره که یک شروع جنجالی‌تر از این داشته باشیم یا دست کم، از یه زاویه‌‌ی دید تازه‌تر به داستان نگاه کنیم. (۱ از ۲ نمره)

ژانر انتخابی و زاویه دید:
تخیلی، مافیایی و جنایی انتخاب درستی برای مضمون داستان کلی ققنوس آتش هستش و تمام ارکان‌های شناختی اون رو در برمی‌گیره. همچنین برای اثری که دارای پالس‌های اکشن و هیجانی هستش، زاویه‌‌ی دید راوی یا سوم شخص هوشمندانه‌ست. نثر به طور محاوره نوشته شده و پرش غیر ضروری در سیر داستان دیده نمیشه. (۱ از ۱ نمره)

توصیفات و فضاسازی:
در ابتدای رمان ضعف شدیدی در توصیفات ( ظاهری، مکان، عاطفی و... ) دیده میشه؛ البته با جلوتر رفتن سیر داستان شاهد پیشرفت نویسنده در این زمینه هستیم اما متاسفانه نتیجه‌ی مطلوبی در نگاه کلی به رمان به دست نیاوردیم. کل اثر دچار یک حالت نامتعادل از توصیفات به شدت زیاد و اضافی یا توصیفات کم و ناکافی شده که اصلا جالب نیست. بعضی قسمت‌ها ( بیشتر در پارت‌های جدیدتر ) دارای توصیفات خوبی هستن اما بلعکس هرچی به سمت پارت‌های قدیمی‌تر میریم، از سطح کیفی توصیفات کم میشه. در واقع رمان تبدیل شده به یک قیف برعکس! پارت‌های ابتدایی رمان خیلی خیلی مهم‌ هستن و نویسنده باید تمام توانش رو برای متعادل کردن موازین ادبی روی این پارت‌ها بذاره چون مخاطب با همین ابتدای رمان هستش که می‌تونه با کارکترها و سیر داستان ارتباط برقرار کنه. درمورد تفکیک توصیفات باید بگم که در توصیف مکانی بهتر از بقیه‌ی مدل‌های وصفی عمل شده و نویسنده تا حدودی درمورد توصیفات عاطفی کم لطفی کرده. تجسم مخاطب اثر وابسته به تک تک ارکان وصفیه و نویسنده باید برای ایجاد تعادل و یکدست شدن اثرش، بیشتر تلاش کنه. (۰.۷۵ از ۲ نمره)

شخصیت‌پردازی:
این قسمت وابستگی زیادی به توصیفات داره؛ همون‌طور که اشاره کردم، توصیفات اثر گاهی به شدت زیاده و گاهی خیلی کمه که مطمئنا روی شخصیت‌پردازی رمان تاثیر داره. تفکیک شخصیت‌های اصلی و فرعی به خوبی انجام شده اما در حال حاضر هیچ طیف رفتاری خاصی از کارکترهای اصلی نمی‌بینیم که بخواد از لحاظ اخلاقی متمایزشون بکنه. تمرکز نویسنده روی کارکتر ژاکلین یا آزراء یا رز بیشتره و روی قدرت‌های فراطبیعی اون مانور زیادی میده ( این هم اضافه کنم که تعدد اسم‌ درمورد یه کارکتر از دیدگاه اغلب مخاطب‌ها نمی‌تونه جالب باشه چون کارکتر و روحیات شخص با یک اسم خاص در ذهن خواننده جا میفته و استفاده از القاب مختلف در سرتاسر داستان، باعث دلزدگی و پراکندگی تصورات مخاطب میشه )
به طور کلی، کارکترها با صرف نظر از ژانر تخیلی و قدرت‌هایی که دارن، دارای ویژگی‌های اختصاصی اخلاقی نیستن که پتانسیل ماندگار شدن در ذهن مخاطب رو داشته باشن. بهترین راه برای نگارش چنین ساختاری، استفاده از دیالوگ‌های خاص و مونولوگ‌های ویژه برای هر کدوم از شخصیت‌هاست. این ویژگی‌ها می‌تونه با یک تکه کلام یا رفتار روزمره به وجود بیاد. این کار باعث تفکیک ذهنی مخاطب از کارکترهای اصلی و فرعی میشه و اون‌ها رو موندگار می‌کنه. (۱ از ۲ نمره)

مونولوگ‌ها و دیالوگ‌ها:
میزان تناسب بین مونولوگ و دیالوگ در سرتاسر رمان کاملا حد واسط رو رعایت کرده و با هم هماهنگه. دیالوگ‌ها ساده و روزمره هستن و اغلب مواقع اندازه‌ی مناسبی دارن. مونولوگ‌ها باورپذیرن و مکمل خوبی برای ساده‌سازی فهم دیالوگ‌ها محسوب میشن. (۲ از ۲ نمره)

ویراستاری و نگارش:
با صرف نظر از ایرادات تایپی، در استفاده از علائم نگارشی درست و قرینه‌های افعال در پارت های ابتدایی رمان ضعف محسوسی دیده میشه که در نثر اصلی رمان تاثیر منفی گذاشته. همچنین نیم فاصله‌ها در بعضی افعال و کلمات دو بخشی رعایت نشده که باید مورد توجه بیشتری قرار بگیره. به طور رندوم، یکی از پارت‌ها رو مثال می‌زنم: ( پارت ۱۵۹ )
بیخیالی❌ بی‌خیالی✅
سو داده❌ سوق داده✅
اشک؛ درون چشمانش جمع شده❌ اشک، درون چشمانش جمع شده✅
زیر باران به آن شدیدی؛ ایستاده❌ زیر باران به آن شدیدی ایستاده✅
آب از صورتش چکه می‌کنند❌ آب از صورتش چکه می‌کند✅
(۱.۲۵ از ۲ نمره)

سیر داستان و ایده کلی:
ایده‌ی اصلی رمان در وادی ژانر تخیلی، جدیده و تلفیق اون با ژانر مافیایی، ابتکار عمل جالبی هستش. همین‌طور می‌تونیم بگیم که شیوه‌ی ارائه‌ی اطلاعات و ایجاد چالش‌های داستان حساب شده‌ست و طبق قاعده‌ی اصولی پیش میره.
سیر داستان در بعضی قسمت‌ها صعودی و در باقی قسمت‌ها، نزولی و رو به افت هستش. تمام بخش‌هایی که شامل مأموریت‌ها و کشمکش‌‌های بین دو کارکتر اصلی و جستجوی ماهیت ققنوس میشن، روند تند و مماس با ژانر جنایی دارن اما در مابقی جزئیات شاهد یک روایت آروم هستیم. اگرچه نقاط اوج داستان به راحتی قابل تشخیصه اما به نظر من کافی نیستن؛ حداقل نه درمورد ژانر مافیایی و جنایی. درمورد این دوتا ژانر باید تا حدودی از فنون رئالیسم استفاده کرد البته تا حدی که به ژانر تخیلی صدمه وارد نشه. انتظار من از توصیف سازمان و قوانینش، باید و نبایدهایی که برای اعضاش در نظر می‌گیره، نوع برخورد مافوق‌ها با کارکنان و... بیشتر از این بود. بهتره که به نکات کلیدی این‌ سبک بیشتر توجه بشه و مطالعه‌ی زیادی در این ژانر داشته باشی. (۱.۵ از ۲ نمره)

جلد اثر:
تعریف از خود نباشه، واقعا یه شاهکاره! با ژانرها و داستان اصلی ارتباط داره و طیف رنگیش کاملا هماهنگ با تجسم کارکتر اصلی هستش. (۱ از ۱ نمره)

جمع نمرات:
۱۰.۷۵ از ۲۰ نمره

به امید پیشرفت‌های روزافزونت عزیزم
نقد شده توسط MINERVA کاربر انجمن تک‌ رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

ملیکا توسلی

مدیر تالار دین و مذهب
مدیریت تالار
منتقد انجمن
کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-21
نوشته‌ها
440
لایک‌ها
878
امتیازها
63
کیف پول من
54,379
Points
1,650
نقد رمان
.جلد:✅
جلد با اسم و ژانر همخوانی دارد . با دیدن جلد مخاطب به ژانر رمان پی میبرد

.بدنه:✅
خیلی خوب بود هرچه به او پیش می‌رفت رمان جالب تر میشد برای مثال قتل ربکا توست اتاش و جیکوب

.ایده داستان:✅
ایده جدید و جالب بود و فضای رمز آلود و خیلی زیبا بود
ولی یه موضوع تکراری بود اونم اینکه دارک سعی می کرد آزرا رو عاشق خودش کنه و با ژانر ، اسم ، و جلد رمان همخوانی دارد. آنجا که جیکوب و آتاش سعی داشتند یک ارتش ققنوس درست کنند و به دارک خیانت کنند.
.سیر داستان:✅
سیر داستان هیجان انگیز بود نقطه اوج داستان زمانی بود که جیکوب رو کشتند و زمانی که آزرا به اون مکعب دست زد و نزدیک بود جونش رو از دست بده .
دیالوگ مونولوگ داستان✅
دیالوگ و مونولوگ ها به خوبی از هم جدا می شوند. غلت املایی هم نداشت.
علامت های منولوگ ها هم رعایت کرده بود.
.زاویه دید❎
سوم شخص بود از زبان نویسنده صحبت کرده بود ولی جوری داستان را روایت می کرد که انگار از زبان شخصیت داستان روایت می کرد.

.توصیفات(مکان،زمان،چهره و...)❎
فرد به خوبی مکان ها را توصیف نکرده بود مثلاً فضای اتاق که آیا کمدی، میزی یا هر چیزه دیگه ای در آنجا بوده است یا خیر و چهره افراد رنگ پو*ست ، چشم، مو را در رمانش توصیف نکرده بود. و نوع لباس ، رنگ به خوبی توصیف نشده بود.
.فضاسازی❎
نویسنده فضای اطراف را توصیف نکرده بود مثلاً بندر پرنس ادوارد محلی که آزا در آن تمرین میدید اتاق ربکا و…
.قلم❎
قلمِ نویسنده تقریباً خوب بود ولی به نویسنده بهتر بود از زبان اول شخص صحبت می کرد مثلاً رمان هایی که از زبان سوم شخص صحبت میکردند هیچ وقت به شخصیت های خودشون بد و بیرا نمی گفتند و لی نویسنده با زبان سوم شخص درمورد افکار دارم صحبت کرده بود و نویسنده می تونست بنویسه دارک با خود چنین فکر میکرد یا در ذهنش اورا لعنت می کرد.
(دروغ چرا؟ این حجم از قدرتمند بودن آزراء لحظه‌ای ترس به جان هردوی‌شان می‌اندازد، هم ساموئل! هم دارک!)
این نوع نوشتار بیشتر به اول شخص می خوره
.علائم و اشتباهات نگارشی✅
علامت نگارشی را رعایت کرده بود

نثر رمان✅
نویسنده از نثر عامیانه استفاده کرده بود وفاقد غلط املایی بود
نتیجه✅
در کل رمان خیلی زیبا بود سیر داستان هیجان انگیز بود.
از زبان اول شخص بیان شده بود. نثر عامیانه نویسنده به خوبی نتوانسته بود فضاسازی کند . ایده خیلی خوب و جدید بود در کل رمان خوب بود.
و در آخر نظر نهایی و کلی منتقد.
در کل رمان خیلی خوبی بود و برای اولین بار دیدم نویسنده به شخصیتی که خودش ساخته بد و بیرا میگه 🤣🤣
ایده رمان جذبم کرد و مجراهای هیجان انگیز رمان باعث شد رمان رو ادامه بدم .خیلی خوب بود
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ملیکا توسلی
بالا