• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

معما معما سخت

ساعت تک رمان

ملیکا توسلی

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد انجمن
کاربر VIP انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-21
نوشته‌ها
279
لایک‌ها
739
امتیازها
63
کیف پول من
27,617
Points
1,131
مردی در یکی از اتاق های هتل خوابیده بود که صدای کوبیدن در را شنید؛ پتو را جا به جا کرد و از تخت پایین آمد. به سمت در رفت و در را باز کرد و دید که غریبه ای بیرون ایستاده است؛ وقتی در را باز کرد، آن غریبه گفت: "ببخشید، حتماً اشتباه کردم. فکر کردم این اتاق من است."

مرد غریبه سپس به سمت راهرو رفته و از پله ها پایین رفت. مرد در را بست و بلافاصله با نیروهای امنیتی تماس گرفت. او از آن ها خواست فورا آن غریبه را دستگیر کنند. به نظر شما چرا از آن ها خواست که آن غریبه را دستگیر کنند؟ چه چیزی او را مشکوک کرد؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

امضا : ملیکا توسلی

MINERVA

مدیر تالار طراحی جلد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
ناظر رمان
نویسنده انجمن
نویسنده فعال
طراح انجمن
ویراستار انجمن
منتقد انجمن
کاربر VIP انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-12-15
نوشته‌ها
535
لایک‌ها
3,300
امتیازها
73
کیف پول من
62,255
Points
718
مردی در یکی از اتاق های هتل خوابیده بود که صدای کوبیدن در را شنید؛ پتو را جا به جا کرد و از تخت پایین آمد. به سمت در رفت و در را باز کرد و دید که غریبه ای بیرون ایستاده است؛ وقتی در را باز کرد، آن غریبه گفت: "ببخشید، حتماً اشتباه کردم. فکر کردم این اتاق من است."
مرد غریبه سپس به سمت راهرو رفته و از پله ها پایین رفت. مرد در را بست و بلافاصله با نیروهای امنیتی تماس گرفت. او از آن ها خواست فورا آن غریبه را دستگیر کنند. به نظر شما چرا از آن ها خواست که آن غریبه را دستگیر کنند؟ چه چیزی او را مشکوک کرد؟
هر مهمان هتل باید یه کارت RFID داشته باشه
اگر غریبه فکر می‌کرده که اون اتاق خودشه، پس چرا در زده؟
می‌تونست با کارت خودش در اتاق رو باز بکنه دیگه esx6
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MINERVA
بالا