• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

طنز ملا و گوسفند

ساعت تک رمان

ملیکا توسلی

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد انجمن
کاربر VIP انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-08-21
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
742
امتیازها
63
کیف پول من
27,720
Points
1,143
روزی ملا از بازار یک گوسفند خرید در راه دزدی طناب گوسفند را از گر*دن آن باز کرد و گوسفند را به دوستش داد و طناب را به گر*دن خود بست و چهار دست و پا به دنبال ملا را افتاد.

ملا به خانه رسید ناگهان دید که گوسفندش تبدیل به جوانی شده است

دزد رو به ملا کرد و گفت من مادرم را اذیت کرده بودم او هم مرا نفرین کرد من گوسفند شدم ولی چون صاحبم مرد خوبی بود دوباره به حالت اول بازگشتم.

ملا دلش به حال او سوخت و گفت: اشکالی ندارد برو ولی یادت باشد که دیگر مادرت را اذیت نکنی!

روز بعد که ملا برای خرید به بازار فته بود گوسفندش را آنجا دید. گوش او را گرفت و گفت ای پسر احمق چرا مادرت را ناراحت کردی تا دوباره نفرینت کند و گوسفند شوی!؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

امضا : ملیکا توسلی
بالا