Melina.N
مدیر تالار تیزر + ناظر رمان + طراح آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
ناظر رمان
دستیار مدیر
داستاننویس
ویراستار انجمن
میکسر انجمن
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
طراح آزمایشی
مترجم آزمایشی
- تاریخ ثبتنام
- 2023-07-03
- نوشتهها
- 1,015
- لایکها
- 3,398
- امتیازها
- 73
- محل سکونت
- سیاره یک عدد توت فرنگی🍓
- کیف پول من
- 59,196
- Points
- 1,405
تلخ میخندم و میگم:
- پس من منتظرم این بار با چی اذیتم میکنی؟
- با موهات!
بغض میکنم. فقط منتظر حرف من بود چون بلند میشه و قیچی رو از کنار صندلی چوبی برمیداره.
تازه نگاهم به اطراف میافته یه زیرزمین تاریک که سرتاسرش بوی نم پیچیده. زیرزمین خالی خالیه!
سردی قیچی رو گردنم لرز بدی رو به کل بدنم منتقل میکنه.
- برات مصری نامرتب میزنم عزیزم!
بغضم میترکه و شاید کوتاهی موهام کوچکترین درد باشه بین این همه آزار و اذیت؛ ولی فقط دل من برای موهای بلند مواج مشکی رنگم میره!
صدای قچقچ برخورد و بریدن موهام نمک میشه روی زخمم و بلندتر زیر گریه میزنم.
- کافیه!
موهام رو رها میکنه. بعضیهاشون تا شونههام میاد و بعضیهاشون تا کنارههای گوشمه.
- خیلی ع*و*ضی هستی!
میخنده و میگه:
- یه فحش جدید بده خب خسته شدم.
- تا حالا آدم انقدر ع*و*ضی و پرو ندیده بودم! تو یه بیمار روانی هستی!
بیتوجه به حرفم همزمان که قیچی رو روی زمین پرت میکنه میگه:
- با موهای کوتاه هم جذابی!
#یوتوپیا
#ژاکاو
#ملینا_نامور
#انجمن_تک_رمان
- پس من منتظرم این بار با چی اذیتم میکنی؟
- با موهات!
بغض میکنم. فقط منتظر حرف من بود چون بلند میشه و قیچی رو از کنار صندلی چوبی برمیداره.
تازه نگاهم به اطراف میافته یه زیرزمین تاریک که سرتاسرش بوی نم پیچیده. زیرزمین خالی خالیه!
سردی قیچی رو گردنم لرز بدی رو به کل بدنم منتقل میکنه.
- برات مصری نامرتب میزنم عزیزم!
بغضم میترکه و شاید کوتاهی موهام کوچکترین درد باشه بین این همه آزار و اذیت؛ ولی فقط دل من برای موهای بلند مواج مشکی رنگم میره!
صدای قچقچ برخورد و بریدن موهام نمک میشه روی زخمم و بلندتر زیر گریه میزنم.
- کافیه!
موهام رو رها میکنه. بعضیهاشون تا شونههام میاد و بعضیهاشون تا کنارههای گوشمه.
- خیلی ع*و*ضی هستی!
میخنده و میگه:
- یه فحش جدید بده خب خسته شدم.
- تا حالا آدم انقدر ع*و*ضی و پرو ندیده بودم! تو یه بیمار روانی هستی!
بیتوجه به حرفم همزمان که قیچی رو روی زمین پرت میکنه میگه:
- با موهای کوتاه هم جذابی!
کد:
تلخ میخندم و میگم:
- پس من منتظرم این بار با چی اذیتم میکنی؟
- با موهات!
بغض میکنم. فقط منتظر حرف من بود چون بلند میشه و قیچی رو از کنار صندلی چوبی برمیداره.
تازه نگاهم به اطراف میافته یه زیرزمین تاریک که سرتاسرش بوی نم پیچیده. زیرزمین خالی خالیه!
سردی قیچی رو گردنم لرز بدی رو به کل بدنم منتقل میکنه.
- برات مصری نامرتب میزنم عزیزم!
بغضم میترکه و شاید کوتاهی موهام کوچکترین درد باشه بین این همه آزار و اذیت؛ ولی فقط دل من برای موهای بلند مواج مشکی رنگم میره!
صدای قچقچ برخورد و بریدن موهام نمک میشه روی زخمم و بلندتر زیر گریه میزنم.
- کافیه!
موهام رو رها میکنه. بعضیهاشون تا شونههام میاد و بعضیهاشون تا کنارههای گوشمه.
- خیلی ع*و*ضی هستی!
میخنده و میگه:
- یه فحش جدید بده خب خسته شدم.
- تا حالا آدم انقدر ع*و*ضی و پرو ندیده بودم! تو یه بیمار روانی هستی!
بیتوجه به حرفم همزمان که قیچی رو روی زمین پرت میکنه میگه:
- با موهای کوتاه هم جذابی!
#ژاکاو
#ملینا_نامور
#انجمن_تک_رمان
آخرین ویرایش: