معرفی کتاب کتاب حکومت ترس از مایکل کرایتون

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,545
لایک‌ها
18,497
امتیازها
143
کیف پول من
94,611
Points
10,603
گرمایش زمین و تروریست‌هایی که در حال برنامه‌ریزی کشتار جمعی هستند. مایکل کرایتون در کتاب حکومت ترس عقاید جنجال‌برانگیز خود را درباره‌ی گرمایش زمین در قالب رمانی علمی‌تخیلی و هیجان‌انگیز مطرح می‌کند. این کتاب در زمان انتشار خود به‌سرعت در صدر پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز و آمازون جای گرفت.

درباره‌ی کتاب حکومت ترس:
در توکیو، در لس‌آنجلس، در قطب جنوب و... یک مأمور اطلاعاتی در حال در کنار هم قرار دادن اطلاعات است تا از یک فاجعه‌ی جهانی جلوگیری کند. کتاب حکومت ترس (State of Fear) رمانی در ژانر علمی‌تخیلی و تریلر است که هم‌زمان اطلاعات علمی را نیز درباره‌ی پدیده‌ی گرمایش زمین با خواننده درمیان می‌گذارد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,545
لایک‌ها
18,497
امتیازها
143
کیف پول من
94,611
Points
10,603
پیتر ایوانز وکیل جوان بیست‌وهشت‌ساله‌ای است که محبوب کارفرمای خود، جرج مورتون، است. مورتون خیّر ثروتمندی است که به یک سازمان حمایت از محیط زیست کمک می‌کند. در جریان بررسی پرونده‌های حقوقی این سازمان است که ایوانز به رئیس این سازمان مشکوک می‌شود، به نظر می‌رسد که او از سرمایه‌گذاری‌ها سوءاستفاده کرده است.

مایکل کرایتون (Michael Crichton) ماجرای رمان حکومت ترس را چنین ادامه می‌دهد؛ ایوانز به گروهی می‌پیوندد که به‌دنبال خنثی کردن نقشه‌های یک گروه تروریستی هستند، این گروه تروریستی می‌خواهند، با به وجود آوردن فجایع، حساسیت مردم را نسبت به گرمایش زمین برانگیزند. در جریان این فجایع، افراد زیادی در سراسر جهان کشته می‌شوند. آیا این گروه می‌تواند جلوی آن‌ها را بگیرد؟

با وجود اینکه کتاب حکومت ترس رمانی علمی‌تخیلی است، مایکل کرایتون در جای‌جای این رمان از پانوشت‌ها، نمودارها، و پیوست‌هایی بهره گرفته است تا عقاید خود را در مورد مسئله‌ی گرمایش زمین مطرح کند. این عقایدْ جنجال‌هایی در میان اقلیم‌شناسان، روزنامه‌نگاران علمی، گروه‌های محیط‌زیستی برانگیخته است و متخصصان با ادعاهای مطرح‌شده در این کتاب مخالفت کرده‌اند. بااین‌حال، این کتاب جنجال‌برانگیز توانسته میلیون‌ها نسخه به فروش برسد و در صدر پرفروش‌ترین کتاب‌ها بنشیند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,545
لایک‌ها
18,497
امتیازها
143
کیف پول من
94,611
Points
10,603
کرایتون در بخش آخر رمان حکومت ترس با عنوان «پیام نویسنده» اعلام می‌کند که اعتقاد به کمبود قریب‌الوقوع منابع عجیب است و سوخت‌های آینده متفاوت با سوخت‌های فسیلی امروزه خواهند بود. بنابراین، به اعتقاد او، مردم آینده از ما ثروتمندترند و از محیط طبیعی بیشتر ل*ذت می‌برند. بنابراین، لازم نیست نگران آن‌ها باشیم. این بخش از صحبت‌های کرایتون مخالفت شمار زیادی را برانگیخته است.

افتخارات کتاب حکومت ترس:
- از پرفروش‌ترین کتاب‌های آمازون
- از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز

نکوداشت‌های کتاب حکومت ترس:
- مایکل کرایتون در عین اینکه خواننده را سرگرم می‌کند به دانش او می‌افزاید. (دنور پست)
- مایکل کرایتون شبیه هیچ کس دیگری نیست... کتابی خوش‌خوان و سرگرم‌کننده. (ویکلی استاندارد)
- حکومت ترس در عین اینکه سرگرم‌کننده است آموزنده نیز هست. (وال استریت جورنال)
- کتاب حکومت ترس بهترین اثر مایکل کرایتون است. (بوک ریپورتر)
- کتاب حکومت ترس برای دانشمند درون شما جذاب است. (واشینگتن پست بوک ورلد)
- به خودتان لطف کنید و کتاب حکومت ترس را بخرید. (پیتسبورگ پست)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,545
لایک‌ها
18,497
امتیازها
143
کیف پول من
94,611
Points
10,603
در بخشی از کتاب حکومت ترس می‌خوانیم:
سپس در جلویى با صداى بسیار بلندى چهارطاق باز شد و سه مرد به داخل اتاق خواب هجوم آوردند. هرسه پالتو و کلاه تیره پوشیده بودند. مارشال وحشت‌زده لیوان ش*ر*اب را بر روى میز گذاشت لیوان افتاد و به سمت لباس‌هایش که در کنار تخت افتاده بودند شیرجه زد تا خودش را بپوشاند، ولى در یک آن مردها به سویش آمدند و با دست‌هایى دستکش‌پوش او را گرفتند.

وقتى وى را به صورت دمر بر روى تخت انداختند و فشار دادند با وحشت فریاد زد. در حالى که صورت او را بر روى بالشى فشار مى‌دادند همچنان فریاد مى‌کشید. تصور کرد که مى‌خواهند او را خفه کنند، ولى خفه‌اش نکردند. یکى از مردها با صداى هیس‌مانندى گفت: «ساکت باش. اگه ساکت بمونى هیچ اتفاقى نمى‌افته.» او حرفش را باور نکرد، بنابراین به تقلا ادامه داد و دوباره فریاد زد. ماریسا کجا بود؟ چه‌کار مى‌کرد؟ همه چیز خیلى سریع داشت اتفاق مى‌افتاد. یک نفر بر روى کمرش نشسته بود و زانوهایش را در ستون فقراتش فرو برده بود. دست مرد را که او را بر روى تخت فشار مى‌داد روى گر*دن خود احساس مى‌کرد. مرد دوباره با همان صدا گفت: «ساکت باش!» دو مرد دیگر هر کدام یکى از مچ‌هایش را گرفته بودند و داشتند بازوهایش را بر روى تخت تا آخر از هم باز مى‌کردند. داشتند آماده مى‌شدند بلایى سر او بیاورند. احساس وحشت و آسیب‌پذیرى مى‌کرد. ناله‌اى کرد، و بعد یک نفر ضربه‌اى به پشت سرش زد. «ساکت!»
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا