نام شعر: دانهای در تاریکی خاک
نام شاعر: زری
ژانر: تراژدی
قالب: سپید
مقدمه:
چشم انتظار یک خبرم
خبر غمی که برهد از بَرَم
من آن زنِ پر از غمم
که با یک خنده، غم نرود از دلم
با یک نخ سیگار خود را آرام میکند
هزاران تن زیر این خاک خفتهاند
چرا قسمت نمیشود من هم بروم؟
چرا خاک قسمت تن تکهتکه شدهام نمیشود؟
شبها من در انتظار خبری از توام
تو از یاد و دل و دیده نمیروی
میدانم آخر، خاطراتت آتش به جانم میزند!
نام شاعر: زری
ژانر: تراژدی
قالب: سپید
مقدمه:
چشم انتظار یک خبرم
خبر غمی که برهد از بَرَم
من آن زنِ پر از غمم
که با یک خنده، غم نرود از دلم
با یک نخ سیگار خود را آرام میکند
هزاران تن زیر این خاک خفتهاند
چرا قسمت نمیشود من هم بروم؟
چرا خاک قسمت تن تکهتکه شدهام نمیشود؟
شبها من در انتظار خبری از توام
تو از یاد و دل و دیده نمیروی
میدانم آخر، خاطراتت آتش به جانم میزند!