جاوا اسکریپت غیر فعال است برای تجربه بهتر، قبل از ادامه، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser .
ایده برای ناهار چی بپزم؟
نویسنده موضوع
NADIYA
تاریخ شروع
2023-07-19
پاسخها
88
بازدیدها
727
Tagged users
هیچ
نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
جــنایی نـــویـــس🗡
دست من به آرزوهایت نرسید، آرزوی تو، من و نرسیدنها بود؟
دست تو به آرزوهای من نرسید، آرزوی من، تو و رسیدنها بود.
شعر برخیزاب شب «برای خواندن کلیک کنید.»
در جنگلی از انبوهی درخت، خار بودم.
پرندهای از انزوای خود، میان کلاغها میگریست
و من به وسعت روح رنج بردهام
همانند آب ذرهذره ته نشین میشدم.
شعر غبار فراموشی «برای خواندن کلیک کنید.»
نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
جــنایی نـــویـــس🗡
دست من به آرزوهایت نرسید، آرزوی تو، من و نرسیدنها بود؟
دست تو به آرزوهای من نرسید، آرزوی من، تو و رسیدنها بود.
شعر برخیزاب شب «برای خواندن کلیک کنید.»
در جنگلی از انبوهی درخت، خار بودم.
پرندهای از انزوای خود، میان کلاغها میگریست
و من به وسعت روح رنج بردهام
همانند آب ذرهذره ته نشین میشدم.
شعر غبار فراموشی «برای خواندن کلیک کنید.»
نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
جــنایی نـــویـــس🗡
دست من به آرزوهایت نرسید، آرزوی تو، من و نرسیدنها بود؟
دست تو به آرزوهای من نرسید، آرزوی من، تو و رسیدنها بود.
شعر برخیزاب شب «برای خواندن کلیک کنید.»
در جنگلی از انبوهی درخت، خار بودم.
پرندهای از انزوای خود، میان کلاغها میگریست
و من به وسعت روح رنج بردهام
همانند آب ذرهذره ته نشین میشدم.
شعر غبار فراموشی «برای خواندن کلیک کنید.»
نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
شماره ۱۱ : کوکوی ماکارونی
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
جــنایی نـــویـــس🗡
دست من به آرزوهایت نرسید، آرزوی تو، من و نرسیدنها بود؟
دست تو به آرزوهای من نرسید، آرزوی من، تو و رسیدنها بود.
شعر برخیزاب شب «برای خواندن کلیک کنید.»
در جنگلی از انبوهی درخت، خار بودم.
پرندهای از انزوای خود، میان کلاغها میگریست
و من به وسعت روح رنج بردهام
همانند آب ذرهذره ته نشین میشدم.
شعر غبار فراموشی «برای خواندن کلیک کنید.»
نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
شماره ۱۲ : خوراک جگر یا جغور بغور
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
جــنایی نـــویـــس🗡
دست من به آرزوهایت نرسید، آرزوی تو، من و نرسیدنها بود؟
دست تو به آرزوهای من نرسید، آرزوی من، تو و رسیدنها بود.
شعر برخیزاب شب «برای خواندن کلیک کنید.»
در جنگلی از انبوهی درخت، خار بودم.
پرندهای از انزوای خود، میان کلاغها میگریست
و من به وسعت روح رنج بردهام
همانند آب ذرهذره ته نشین میشدم.
شعر غبار فراموشی «برای خواندن کلیک کنید.»
نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
شماره ۱۳ : جوجه کباب تابه ای
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
جــنایی نـــویـــس🗡
دست من به آرزوهایت نرسید، آرزوی تو، من و نرسیدنها بود؟
دست تو به آرزوهای من نرسید، آرزوی من، تو و رسیدنها بود.
شعر برخیزاب شب «برای خواندن کلیک کنید.»
در جنگلی از انبوهی درخت، خار بودم.
پرندهای از انزوای خود، میان کلاغها میگریست
و من به وسعت روح رنج بردهام
همانند آب ذرهذره ته نشین میشدم.
شعر غبار فراموشی «برای خواندن کلیک کنید.»
نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
شماره ۱۴ : رشته پلو با گوشت قلقلی
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
جــنایی نـــویـــس🗡
دست من به آرزوهایت نرسید، آرزوی تو، من و نرسیدنها بود؟
دست تو به آرزوهای من نرسید، آرزوی من، تو و رسیدنها بود.
شعر برخیزاب شب «برای خواندن کلیک کنید.»
در جنگلی از انبوهی درخت، خار بودم.
پرندهای از انزوای خود، میان کلاغها میگریست
و من به وسعت روح رنج بردهام
همانند آب ذرهذره ته نشین میشدم.
شعر غبار فراموشی «برای خواندن کلیک کنید.»
نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
شماره ۱۵ : آدانا کباب به روش ترکیه ای
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
جــنایی نـــویـــس🗡
دست من به آرزوهایت نرسید، آرزوی تو، من و نرسیدنها بود؟
دست تو به آرزوهای من نرسید، آرزوی من، تو و رسیدنها بود.
شعر برخیزاب شب «برای خواندن کلیک کنید.»
در جنگلی از انبوهی درخت، خار بودم.
پرندهای از انزوای خود، میان کلاغها میگریست
و من به وسعت روح رنج بردهام
همانند آب ذرهذره ته نشین میشدم.
شعر غبار فراموشی «برای خواندن کلیک کنید.»
نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
جــنایی نـــویـــس🗡
دست من به آرزوهایت نرسید، آرزوی تو، من و نرسیدنها بود؟
دست تو به آرزوهای من نرسید، آرزوی من، تو و رسیدنها بود.
شعر برخیزاب شب «برای خواندن کلیک کنید.»
در جنگلی از انبوهی درخت، خار بودم.
پرندهای از انزوای خود، میان کلاغها میگریست
و من به وسعت روح رنج بردهام
همانند آب ذرهذره ته نشین میشدم.
شعر غبار فراموشی «برای خواندن کلیک کنید.»
نویسنده فعال
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
شاعر انجمن
کاربر فعال انجمن
جــنایی نـــویـــس🗡
دست من به آرزوهایت نرسید، آرزوی تو، من و نرسیدنها بود؟
دست تو به آرزوهای من نرسید، آرزوی من، تو و رسیدنها بود.
شعر برخیزاب شب «برای خواندن کلیک کنید.»
در جنگلی از انبوهی درخت، خار بودم.
پرندهای از انزوای خود، میان کلاغها میگریست
و من به وسعت روح رنج بردهام
همانند آب ذرهذره ته نشین میشدم.
شعر غبار فراموشی «برای خواندن کلیک کنید.»