فراموش شدنی نیست!
یادش را میگویم
هر بار میگویم
این آخرین سیگاریست که، به او ل*ب میزنم
از او کام میگیرم، اما مگر یادش میگذارد؟
میگویم نخ آخر است، اما دروغ است
هر بار به یادِ تو، سیگارم را روشن میکنم
از او کام سنگین میگیرم، به پای دردهایم میسوزد
به پای دردت میسوزم
و در آخر، سیگارم ته میگیرد!
یادش را میگویم
هر بار میگویم
این آخرین سیگاریست که، به او ل*ب میزنم
از او کام میگیرم، اما مگر یادش میگذارد؟
میگویم نخ آخر است، اما دروغ است
هر بار به یادِ تو، سیگارم را روشن میکنم
از او کام سنگین میگیرم، به پای دردهایم میسوزد
به پای دردت میسوزم
و در آخر، سیگارم ته میگیرد!