معرفی کتاب کتاب کلاهدوزها از تامزین مرچانت

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,505
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
تامزین مرچانت در کتاب کلاهدوزها، شما را به شهر لندن می‌برد تا از نزدیک شاهد تلاش‌های «کوردلیا» برای تهیه‌ی کلاه صلح پادشاه باشید! کلاهی که قرار است از پدید آمدن جنگ‌های احتمالی جلوگیری کند. در این گیرودار، ناپدید شدن پدر این دخترک یازده‌ساله به پیچیدگی‌های این داستان فانتزی و خیالی دامن می‌زند و مخاطب را تا انتها با خود همراه می‌کند. کتابی که پیش رو دارید توانسته به‌عنوان بهترین کتاب داستانی گودریدز برگزیده شود.

درباره‌ی کتاب کلاهدوزها
در شهری که کوردلیا در آن زندگی می‌کند، هنوز هم جادو و قدرت‌های سحرآمیز حرف اول را می‌زنند. در این شهر، اشیائی وجود دارند که از قدرت منحصربه‌فردی برخوردارند و تولید هر کدام از آن‌ها به یکی از خانواده‌های بزرگ اختصاص پیدا کرده. پنج خانواده‌ی «چکمه‌دوزها»، «ساعت‌سازها»، «شنل‌دوزها»، «دستکش‌دوزها» و «کلاه‌دوزها» وظیفه‌ی ساخت و تهیه‌ی اشیاء جادویی را در شهر لندن به عهده دارند. اشیائی که تولید آن‌ها فوت‌و‌فن خاصی دارد. مثلاً کلاه‌دوزها هنگام تهیه‌ی کلاه‌ها وظیفه دارند دو ابزار سحرآمیز را به کار ببرند: یکی شجاعت و آن دیگری هم جسارت! کوردلیا، قهرمان شجاع کتاب کلاهدوزها (The Hatmakers) به یکی از همین خانواده‌ها تعلق دارد. او به همراه پدرش، «پراسپرو»، عمه و عمویش وظیفه دارد سنت کلاه‌دوزی را در خانواده، همچنین در شهر لندن زنده نگه دارد. خب، از آن‌جایی که کوردلیا هم شجاع است و هم بسیار جسور، به نظر می‌رسد وارث ایده‌آلی برای خانواده‌ی کلاه‌دوزها باشد. تامزین مرچانت (Tamzin Merchant) در این داستان خیالی به شرح رخدادهایی می‌پردازد که کوردلیا با شهامت تمام پشت سر می‌گذارد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,505
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
نویسنده در این داستان هیجان‌انگیز، از عشق به خانواده، خطر کردن و شجاعت در راه خواسته‌ها برایمان می‌گوید. همچنین در کنار بیان پیام‌های اخلاقی، در ترسیم شخصیت‌ها و صح*نه‌های تخیلی آن‌چنان ماهرانه عمل کرده که مخاطب نوجوان را مجذوب خود می‌کند.

به فرمان پادشاه، همه‌ی خانواده‌های بزرگ شهر باید جامه‌ای برای او تهیه کنند که لباس صلح نامیده می‌شود. لباسی که با قدرت جادویی خود می‌تواند جلوی وقوع جنگ‌ها را بگیرد. بنابراین، لازم است در نهایت دقت و با رعایت تمام سنت‌های خانواده‌های پنج‌گانه تهیه شود. این بار قرار است کوردیلا هم به کمک خانواده‌اش بیاید و در کنار آن‌ها، در ساخت کلاه صلح پادشاه مشارکت داشته باشد. او امیدوار است از این طریق راه‌وچاه کلاه‌سازی را بیاموزد و بعدها سنت خانواده‌اش را ادامه بدهد. اما در این بین اتفاقی می‌افتد که کودلیا هرگز انتظارش را ندارد!

هنگامی که آقای پراسپرو، پدر کوردلیا، با کشتی روانه‌ی دریا می‌شود تا مواد اولیه‌ی ساخت کلاه را تهیه کند، ناگهان ناپدید می‌شود. در ظاهر این طور به نظر می‌رسد که آقای پراسپرو در دریا غرق شده و جانش را از دست داده اما ندای درونی کوردلیا چیز دیگری به او می‌گوید. این دخترک زیرک احساس می‌کند پدرش همچنان زنده است و باید تمام تلاشش را به کار بگیرید تا او را به خانه بازگرداند. البته که ناپدید شدن آقای پراسپرو نباید کار تهیه‌ی کلاه صلح را به تعویق بیاندازد. به همین خاطر عمه و عموی کوردلیو مشغول به کار می‌شوند اما کودلیا که ذهنش حسابی مشغول شده، قصد دارد نقشه‌ای برای نجات پدرش پیدا کند. برای اینکه بینیم آیا سرانجام کوردلیا موفق می‌شود پدر را بیابد و به آ*غ*و*ش خانواده بازگرداند یا نه و اینکه کار دوخت کلاه در نهایت به کجا خواهد رسید، بهترین راه است که با کتاب کلاهدوزها پیش برویم و پایان داستان را از زبان تامزین مرچانت بخوانیم.

توجه کردن به احساسات درونی، شجاعت رویارو شدن با خطرات، نهراسیدن از سختی‌ها و اتخاذ بهترین تصمیمات در مواقع بحرانی از درون‌مایه‌های اصلی کتاب حاضر هستند. داستانی که در مقابلتان قرار گرفته، اثری است مملو از قدرت‌های جادویی و باور به نیروهای خارق‌العاده‌ای که برای کمک به نوع بشر به کار گرفته می‌شوند. نوجوانانی که طرفدار کتاب‌های فانتزی، همراه با پیام‌های اخلاقی و انسان‌دوستانه هستند، مطالعه‌ی این داستان گیرا و هیجان‌انگیز را فراموش نکنند. زهرا عالمی برگردان کتاب کلاهدوزها را به عهده داشته و نشر کتاب کوله پشتی آن را به نوجوانان فارسی‌زبان در سرتاسر جهان ارائه کرده است. گفتنی است که تصویرگری این داستان را پائولا اسکوبار به انجام رسانده.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,505
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
نکوداشت‌های کتاب کلاهدوزها
غوغایی برای مشتاقان تاریخ و جادو! (نقد کتاب Kirkus)
آمیزه‌ای دلنشین از پیوندهای خانواده و دوستی، همچنین نیروی کارهای گروهی و نیرویی سحرآمیز که همگی آن را درون خود می‌پروریم. (بوک‌لیست)
پر از حادثه و سرشار از توصیفات پیچیده. (هفته‌نامه‌ی ناشران)
کاملاً خارق‌العاده! (اِما کارول)
یک ماجراجویی جذاب و سرشار از شوخ‌طبعی. (آنا جونز)
کتاب کلاهدوزها برای چه کسانی مناسب است؟
نوجوانانی که از طرفداران پروپاقرص داستان‌های فانتزی و رمان‌های تخیلی هستند، حتماً شیفته‌ی کتاب کلاهدوزها خواهند شد.

با تامزین مرچانت بیشتر آشنا شویم
تامزین مرچانت (زاده‌ی 4 مارس 1987) داستان‌نویس و بازیگر مطرح انگلیسی است. از درخشان‌ترین نقش‌آفرینی‌های وی در دنیای سینما می‌توان به فیلم غرور و تعصب (2005) اشاره کرد. مرچنت در این فیلم، نقش جورجیانا دارسی را به عهده داشت. جالب است بدانید با وجود اینکه بازیگری برای مرچنت همیشه در اولویت قرار داشته و به این خاطر تحصیلات خود را دو بار به تعویق انداخته، سرانجام توانسته مدرک تحصیلی خود را در حوزه‌ی نمایشنامه، از کالج هومرتون کمبریج اخذ کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,505
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
هرچند طرفدارانش او را غالباً به‌عنوان بازیگری موفق می‌شناسند، اما باید بپذیرم که تامزین مرچنت در عرصه‌ی داستان‌نویسی نیز خوش درخشیده و توانسته در دنیای ادبیات نوجوان نیز موفقیت چشم‌گیری را از آن خود کند. کتاب حاضر نخستین اثر اوست که در اختیار مخاطبان فارسی‌زبان قرار می‌گیرد.

در بخشی از کتاب کلاهدوزها می‌خوانیم
کوردلیا اخم کرد. اگر عالی‌جناب ویتلوف همراه شاهزاده‌خانم باشد شاید نگذارد شاهزاده به کوردلیا کشتی بدهد. او باید تنها با شاهزاده صحبت می‌کرد. قبل از اینکه بتواند نقشه‌ای بکشد، آقای هوگو خود را روی صح*نه انداخت و شروع کرد به ناله و زاری. برای یک آن کوردلیا ترسید و فکر کرد کلاهش درست کار نکرده. بعد متوجه شد او دارد نقش بازی می‌کند. نمایش شروع شده بود! اول یک روح سفید، مثل گچ، روی صح*نه رفت و گریه و ناله کرد. بعد دختری هم ناله و زاری کرد. عموی حیله‌گری روی صح*نه ظاهر شد و آقای هوگو هم به دو پسر جوان سیلی زد و انداختشان روی زمین، آن‌ها دور صح*نه می‌دویدند و از او فرار می‌کردند. کوردلیا از اینکه می‌دید کلاهش تأثیر خوبی گذاشته، خرسند بود. آقای هوگو هیچ نشانی از ترس از صح*نه نداشت. درواقع، او مرتباً در وسط صح*نه‌ها می‌ایستاد و تعظیم می‌کرد و برای تماشاگران ب*وسه می‌فرستاد. در طول این توقف‌ها، بازیگران دیگر همان‌طور می‌ماندند و با اضطراب پاهایشان را روی صح*نه تکان می‌دادند تا وقتی‌ که آقای هوگو راضی می‌شد به آن‌ها ملحق شود و نمایش را ادامه دهد. او حتی در صح*نه‌هایی حاضر شد که کوردلیا احساس کرد هیچ ربطی به او نداشتند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,547
لایک‌ها
18,505
امتیازها
143
کیف پول من
94,631
Points
10,605
در نیمۀ برنامه، استراحت کوتاهی در نظر گرفته شده بود. پرده‌ها کشیده شدند و سالن پر از هیاهو و دود پیپ شد. به کوردلیا و گیوس توت‌فرنگی یخ‌زده در کاسه‌های نقره‌ای دادند. وقتی گیوس توت‌فرنگی‌اش را می‌خورد، کوردلیا بادقت به دیوارۀ بین جایگاهشان و جایگاه سلطنتی نگاه کرد. به نظر نه شاهزاده‌خانم نه عالی‌جناب ویتلوف نمی‌خواستند از جایشان تکان بخورند. کوردلیا ل*بش را جوید و فکر کرد چطور با شاهزاده‌خانم تنها صحبت کنم؟ بعد صدای عالی‌جناب ویتلوف را شنید که می‌گفت: «علیاحضرت، همین‌الان یه نامه از پادشاه فرانسه براتون رسیده...» صدای جیرینگ‌جیرینگ برخورد قاشق نقره‌ای به کاسه آمد و شاهزاده‌خانم گفت: «امیدوارم مثل دوتا نامۀ قبلی‌ش گستاخانه نباشه.»
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا