معرفی کتاب کتاب حماسه ایژیا از ماریا وی اسنایدر

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
کتاب حماسه ایژیا - سه گانه یلنا (جلد دوم): دانش شب اثر دیگری از ماریا وی اسنایدر، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز است. یلنا و والک در این جلد منتظر تولد فرزندشان هستند درحالی‌که هر روز به تعداد دشمنان آن‌ها اضافه می‌شود و توطئه‌هایی جدید از راه می‌رسد... . این اثر در سال 2016 نامزد جایزه‌ی RT Award برای بهترین داستان علمی-تخیلی شد.

درباره‌ی کتاب حماسه ایژیا - سه گانه یلنا (جلد دوم): دانش شب
ماریا اسنایدر در کتاب حماسه ایژیا - سه گانه یلنا (جلد دوم): دانش شب (Night Study) باز هم دسیسه و جادو را درهم می‌آمیزد تا قهرمانان جوان داستان را با چالش‌هایی جدید بیازماید. در جلد قبلی مجموعه دیدیم که یلنا پس از اصابت تیری زهرآگین، قدرتش را از دست داد. بعد از این اتفاق با وجود تمام تلاش‌های او و والک جادوی یلنا همچنان مسدود ماند تا اینکه خبری دیگر زوج جوان را شوکه کرد: بارداری. آیا آن‌ها می‌توانند از کودکشان در برابر بدخواهی‌های دشمن محافظت کنند؟ چگونه می‌توان این موضوع را از غریبه‌ها پنهان کرد؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
زندگی یلنا بعد از ربوده شدن در جنگ‌های ایلیاس هرگز در امنیت نبود اما وضعیت جدید همه‌چیز را دشوارتر از قبل می‌کرد. از دست دادن قدرت‌های جادو به معنی ناتوانی در روح‌یابی و در نتیجه تشخیص خطر بود. با این وجود مادر جوان در حالی که هر روز افراد بیشتری برای گرفتن جانش اقدام می‌کنند مجبور است نگران سلامت فرزندشان هم باشد. وجود والک همیشه دلگرمی و حمایت بزرگی برای یلنا بود اما جایگاه این جنگجو در ارتش نیز مانند قبل محکم نبود. فرمانده، سرباز دیگری را تحت وفاداری خود درآورده و مشخصا مسائلی را از والک پنهان می‌کرد. در سمت دیگر داستان لیف (برادر یلنا) و بقیه دوستانشان سعی دارند به آن‌ها کمک کنند اما به‌نظر می‌رسد که برای یلنا و والک هیچ راه فراری وجود ندارد. آن‌ها از هر طرف توسط دشمنان محاصره شده‌اند و مجبورند دائما هشیار باشند، به‌خصوص وقتی که نقشه‌های مخفی فرمانده کم‌کم فاش می‌شوند... .

در پایان لازم به ذکر است کتاب حماسه ایژیا - سه گانه یلنا (جلد دوم): دانش شب توسط زهرا لاری به فارسی ترجمه شده و انتشارات طلوع ققنوس چاپ آن را برعهده داشته است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
نکوداشت‌های کتاب حماسه ایژیا - سه گانه یلنا (جلد دوم): دانش شب
مطالعه‌ی این کتاب تجربه‌ای فوق‌العاده و هیجان‌انگیز برای من بود. (کیت الیوت، فینالیست جایزه‌ World Fantasy)
قلم اسنایدر ساده اما پرانرژی، جذاب و نشاطبخش است. (RT Book Reviews on Magic Study)
یک ماجراجویی عالی دیگر در ایژیا. (Publishers Weekly)
عضوی دیگر از مجموعه داستان‌های درخشان ماری وی اسنایدر. (SFX magazine)
کتاب حماسه ایژیا - سه گانه یلنا (جلد دوم): دانش شب مناسب چه کسانی است؟
این کتاب برای گروه سنی نوجوانان مناسب است اما اگر طرفدار داستان‌های فانتزی هستید، مطمئن باشید که از آن ل*ذت خواهید برد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
با ماریا وی اسنایدر بیشتر آشنا شویم
ماریا وی اسنایدر (Maria V. Snyder) فانتزی‌نویس آمریکایی است. او ابتدا در رشته‌ی هواشناسی تحصیل کرد اما با کشف علاقه‌اش به داستان‌نویسی، مسیر تحصیلات آکادمیک خود را تغییر داد. او تا امروز پنج مجموعه داستان و بیشتر از بیست داستان کوتاه منتشر کرده که حماسه‌ی ایژیا معروف‌ترین آن‌هاست. اسنایدر با انتشار این مجموعه افتخارات متعددی از جمله فینالیست جایزه RITA، انتخاب توسط Booksense، دریافت نقد ستاره‌دار از Publishers Weekly و اثر پرفروش نیویورک‌تایمز را از آن خود کرد و شهرتی جهانی به دست آورد.

در بخشی از کتاب حماسه ایژیا - سه گانه یلنا (جلد دوم): دانش شب می‌خوانیم
خسته از روزی پرتنش، طولانی و بی‌خوابی، والِک فکر کرد به‌جای دفترش، به تختخواب برود! اما بعد یادش آمد که از مارِن خواسته است امشب به دفترش برود. پس مسیرش را عوض کرد. وقتی وارد راهرویی که دفتر در آن بود شد، سرعتش را کم کرد. شعله‌های دو فانوس می‌درخشیدند. بقیه تاریک بودند. سهل‌انگاری بود یا خاموش شده بودند؟! جلوی در دفترش کاملاً تاریک بود. نگران، والِک چاقویش را از غلاف بیرون کشید و با دست دیگرش، یک دارت آغشته به کورورا از کمربندش بیرون کشید و بین انگشتانش نگه داشت. مکث کرد و بو کشید. عطر یا بوی عجیبی در هوا نبود. جادو به پوستش نچسبیده بود.

به‌طرف در رفت. اتفاقی نیفتاد. والِک جلوی در ایستاد تا چشمانش به تاریکی عادت کند. گوش‌هایش را تیز کرد تا ببیند صدایی می‌شنود که شاید نشان دهد کسی در تاریکی کمین کرده است. اما چیزی نشنید. ظاهراً کسی به آن سه قفل دست نزده بود. والِک دارت را میان دندان‌هایش گذاشت و کلیدش را برداشت. یک نیروی نامرئی از میان تاریکی به او ضربه زد و او را روی زمین انداخت. وقتی نیرو محکم دور او پیچید و او را از دفترش دور کرد و به میان تاریکی برد، والِک دور خودش غلتید و متوقف شد، اما هنوز به زمین چسبیده بود. بعد دوباره نیرو محکم او را گرفت.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا