در هنر دو نوع انتزاع استفاده میشود: یکی پدیدآوردن چیزهایی که در خارج وجود ندارند، یعنی واقعی نیستند، و دیگری بازنمایی واقعیتها با حذف برخی بخشهای غیرضروری آنها. حالت اول در عکاسی ممکن نیست و تنها حالت دوم باقی میماند. در این حالت عکاس با حذف برخی خصوصیات یک چیز، تأکید بیشتری بر جنبههای مهمتر سوژه میکند و به بیننده امکان میدهد که سوژه را از همان جنبهای که او میبیند ببیند. به عنوان نمونه اگر شما بتوانید در عکسی خود به نوعی قد و وزن انسانی را حذف کنید و کاری کنید که تنها مفهوم انسانیت او منتقل شود، عکس شما آبستره خواهد بود.
ما جهان پیرامون خود را رنگی میبینیم و اگر تصویری سیاه و سفید باشد، انتزاعی و غیرواقعی است. استفاده از زوایای غیرمعمول نیز باعث میشود که عکس حالت طبیعی نداشته باشد و در کار انتزاعی کردن میتواند فاکتور مهمی باشد. در این حالت شما کاری کردهاید که بیننده تصویر را از طریق عادت همیشگی خود نبیند و تا حدی از حالت معمول جدا شود و این نوعی انتزاع است. اغراق در رنگ، واید یا تله بودن بیش از حد، فکوس بیش از حد در سوژهها، استفاده از ساتریشن (وی واید یا رنگ) بسیار غلیظ، استفاده از کنتراست بالا، تصاویر سیاه یا ضد نور، حرکت دوربین در حین عکاسی و هر گونه استفاده غیرمعمول از تجهیزات عکاسی، گونهای انتزاعی به عکسها خواهد بخشید.
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان