• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

کتاب شب سمور

ساعت تک رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,054
لایک‌ها
13,363
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
64,943
Points
8,338
کتاب شب سمور
از فائزه محمدزاده
کتاب شب سمور، نوشته‌ی فائزه محمدزاده، رمانی است که حول محور کینه‌ورزی و انتقام می‌چرخد. شخصیت‌های اصلی این کتاب، دو پسر به نام‌های علا و آرمان‌اند که از خاندانی بزرگ و سرشناس بیرون آمده‌اند و مجبورند با دشمنان خانوادگی‌شان مقابله کنند. داستان پیش‌ رو، مسیر پرپیچ‌وتابی را به تصویر می‌کشد که این دو نفر برای نجات جان خود طی می‌کنند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,054
لایک‌ها
13,363
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
64,943
Points
8,338
درباره‌ی کتاب شب سمور
فائزه محمدزاده در کتاب شب سمور، داستان دو پسری را روایت می‌کند که کینه‌ای قدیمی آن‌ها را به تکاپو انداخته تا برای نجات خود تلاش کنند. علا و آرمان، شخصیت‌های اصلی رمان‌، و از نوادگان خانواده‌های بزرگ و مشهور شهرند. در حقیقت اصل‌ونصب این دو جوان به خانواده‌ی کیانی و قاضی سرشناس شهر برمی‌گردد و همین مسئله باعث شده تا گرفتاری‌ها و مصیبت‌های زیادی دامن‌گیرشان شود.

چراکه خاندان آن‌ها به‌سبب شهرت و ثروت، دشمنان زیادی دارد که به خون اعضای این خانواده تشنه‌اند و در میان تعداد بسیار دشمنان، قاتلی وجود دارد که بدون داشتن هدف مشخص، خواستار نابودی خاندان کیانی است. او به دنبال طعمه‌ای می‌گردد که از خلال آن بتواند به کل خانواده نفوذ کند. در این حین، آرمان که به‌تازگی وارد ایران شده با وضعیتی هولناک مواجه می‌شود و مجبور است برای نجات جان خودش بجنگد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,054
لایک‌ها
13,363
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
64,943
Points
8,338
آرمان به دلیل وجود خطراتی که زندگی‌اش زا تهدید می‌کند، مدام در حال فرار از آدم‌هاست. با این حال به علا اجازه می‌دهد که در این مسیر به او کمک کند. علا که وکیلی تازه‌کار اما ماهر است، همیشه فاصله‌اش را با اطرافیانش حفظ می‌کند. او تصمیم می‌گیرد روی پرونده‌ی قتل‌ها و مفقودی‌های عمارت عمویش تمرکز کند، که بزرگ‌ترین پروژه‌ی کل زندگی‌اش است. از این رو، ماجراجویی این دو نفر با هدف پاسخ به معماهای قاتل و فاش‌کردن رازهایی که در جریان است، آغاز می‌شود.

درنهایت کتاب شب سمور، روایتی است از ماجراها و مصیبت‌هایی که علا و آرمان پشت سر می‌گذارند تا از مخمصه‌ی پیش رو، جان سالم به در ببرند.

فائزه محمدزاده این داستان را در 400 صفحه و به‌نحوی نوشته که با ماجراها و فرازونشیب‌های فراوان، کنجکاوی خواننده را برانگیزد. کتاب حاضر از 8 فصل تشکیل شده که نیمی از آن‌ به اعترافات قاتل اختصاص دارد و نیمی دیگر، روایتی از بازی‌ها و چالش‌هایی است که شخصیت‌های داستان را به دام انداخته. آرمان، علا، طهماسب و ترنج، شخصیت‌های گرفتار در این بازی‌ها هستند که روایت آن‌ها در 4 فصل به تصویر کشیده شده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,054
لایک‌ها
13,363
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
64,943
Points
8,338
کتاب شب سمور برای چه کسانی مناسب است؟
طرفداران رمان‌های هیجان‌انگیز، رازآلود و معمایی، مخاطبان اصلی این کتاب‌اند. هرچند که مطالعه‌ی آن را به دوستداران داستان‌های فارسی هم توصیه می‌کنیم.

با فائزه محمدزاده بیشتر آشنا شویم
فائزه محمدزاده، نویسنده‌ی معاصر فارسی است که در سال 1367 متولد شده. کتاب‌های «پابه‌پای تو می‌میرم» و «اگر مانده بودی»، نمونه‌هایی از آثار این نویسنده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,054
لایک‌ها
13,363
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
64,943
Points
8,338
در بخشی از کتاب شب سمور می‌خوانیم
داستانی که می‌گویم همان داستان هزار و یک شبِ من است البته به سبک و سیاق پدرم. داستانی که خیلی زیاد شنیدمش. در رویاهای کودکی‌ام همیشه رد و نشانی ازشان جسته‌ام و در خواب‌های جوانی‌ام به شکل و شمایل‌های گوناگون دیدمش. عمارت کیانی‌ها در یکی از محله‌های بالای شهر واقع بود. عظیم و با شکوه. درست مثل یک قصر مجلل و صاحب این عمارت قاضیِ بنام شهر یعنی قاضی کیانی بود. یعنی قاضی و القضات! پدربزرگ من؛ همه روی اسمش قسم می‌خوردند و همه‌ی شهر به عدل و انصافش گواه بودند. اما دشمنان و فتنه‌انگیزان در شهری که آن زمان‌ها هنوز خیلی هم بزرگ و دنگال نشده بود از رازهای عمارت چیزهایی به مردم گفتند. چیزهای ترسناکی اعم از این که آن عمارت بی‌سر و ته مامن روح‌های عذاب کشیده و سرگردان است. روح‌های خبیثی که در کنج به کنج آن خانه بیتوته کرده‌اند و گه‌گاهی فتنه‌ای و آشوبی می‌آفرینند.

عده‌ای گفته بودند ساختمان جن دارد و رئیس‌شان هم فقط و فقط همین عمارت را دوست دارد. عده‌ای هم گفتند رهبر اجنه عاشق زندگی کردن در سردابه‌ها و تاریکی‌های آن عمارت است. اما چیزی که مثل روز روشن بود آن بود که فقط قاضی کیانی با همسر و فرزندانش در آن خانه باغ بزرگ زندگی می‌کردند و شاید آن حرف و حدیث‌هایی که همه جا بود از حسادت بود و شاید هم از دشمنی. حرف و حدیث‌هایی که مثل یک دُملِ چرکی و سیاه زیر پو*ست شهر تبله کرده بود و فقط نیشتری از آگاهی می‌خواست تا زخم سر باز کند و دمل بترکد و چرک و خون بیرون بریزد و روان مردم پاک شود. قاضی کیانی از دار دنیا فقط دو پسر داشت. رضی و رفیع! اولی در بازار مشغول بود و دومی درس می‌خواند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا