Zahra jafarian
صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترینها را تجربه کنید.☆
همین حالا عضویتت رو قطعی کن!خوبی بهار این است که تکلیفش با خودش مشخص میباشد.
آدم را دق میدهد تا بله بدهد.
ولی وقتی میگوید بله؛ دیگر خیالت راحت میشود... .
تمام است، سر حرفش میماند... کنارت خواهد ماند... .
میدانی؛ اصلاً اگر هم خیلی پولمان نمیرسید.
نمی.خواهد خیلی غوغا کنیم.
لازم نیست تالار بگیریم.
دعوت میکنیم خانهمان؛ دوستها و فامیلهای تو را اگر خواستی
کیک و غذا هم از بیرون میگیریم، کمک میکنند مهمانها یک جوری پیش میرود
لباس عروس هم نمیخواهد، با آن همه سنگینی و تنگی و... نمیخواهم شب عروسی خفه شوی، لباس شب قرمز میگیریم برایت، قرمز خیلی به پو*ست سفیدت مینشیند.
بعد کلی در خانه میزنیم و میرقصیم
کیک هم میخوریم
شاید پیانو بزنی و من برقصم... .
یا من بنوازم و تو برقصی
خوب پیش میرود
سخت گیری نمیکنم به قول خودت، میشود یک عروسی جمع و جور و صمیمی، مهمانها هم آنقدر برای ما خوشحالند که دیگر حوصله غیبت کردن در مورد کیفیت مراسم را نخواهند داشت... .
من رازهایش را در آ*غ*و*ش کشیدم.
یک جورهایی با غمش عجیب گریستم.
گویا فرزند خودم را از دست داده بودم... .
ایکاش برعکس بود.
من استاد تو بودم.
نه این که تو چیزی یادم نداده باشی ها، اتفاقاً از تو خیلی چیزها یاد گرفتم، خیلی خیلی زیاد... .
ولی خب احساس میکنم هنوز خیلی چیزها هست که تو یادشان نگرفتی.
توانایی حل کردن مسائل به شکل صحیح.
توانایی آسان تر گرفتن دنیا.
توانایی رها کردن.
توانایی رویا پردازی.
توانایی رهایی.
و توانایی ل*ذت بردن از زندگی... .
سادهای
مثل آب
اما وجودت شدیداً حیاتی است... .
من بهترین چیزیم که تا حالا شنیدی
بهترین رقصیم که دیدی
و بهترین نوازشیم که روی تنت احساس کردی... .
تو اگه بخوای از من فاصله بگیری
سلولهای تنت نمیذارن
من آبم و تو یه انسانی که برای زنده موندن، به نوشیدن ازم احتیاج داری... .
گفت من لیاقت این شعرها را ندارم
و گفتم بهار!
اگر بحث لیاقت بود
هیچ کس به بهشت راه نمیافت
این ها همهاش هدیه است
تازه اصلاً چیزی نیست... .
وظیفه من است برای تو شعر بگویم
هدیهها را قبول کن، روحت روشنتر میشود، نرم میشوی، بهار میشوی و صعود میکنی به جایی که فکرش را هم نمیکنی
من و تو توانایی ساخت بهشت را نداریم، تنها خداست که می تواند... .