پارت سی ام
او آن را در نقشه ذهنی خود از انگلستان جستوجو کرد. - نیوکاسل. این در شمال انگلستان است، اینطور نیست؟
- آره. بله، نه چندان دور از مرز اسکاتلند.
هرگز آنجا نبودم. دانشگاه هم همونجا ميري؟
ام... بله. آبردین.
وندی داشت قابل درک میشد.
- اوه چهقدر باحال! آنها یک بخش بزرگ علوم زمین دارند که در حال انجام کارهای پیشرفته در زمینه استخراج نفت است. آیا مقاله اخیر آنها را در مورد ذخیره سازی CO 2 خواندهای؟
- خب البته. به همین دلیل درخواست دادم.
صدای او نادرست به نظر میرسید.
- من، خانم ژئوساینس. نفت... اوم... جذابیت بسیار جذاب است.
این دختر آن را حدس میزد. او چهگونه وارد دوره شده بود؟ او تعجب کرد.
- منظورت استخراج است؟
- ببخشید، لغزش زبان. استخراج.
- پس دوره تو چیست؟
- علم زمین!
- آره؛ اما باید در این زمینه تخصص داشته باشی، اینطور نیست؟
- خب، فکر کردم برای شروع کمی روی جیو تمرکز کنم. منظورم جغرافیاست.
ایو لبخندی زد؛ اما مطمئن نبود که دارد شوخی میکند یا نه؛ اما تصمیم گرفت از شک و تردید او بهرهمند شود.
- من در پاییز علوم محیطی را در برکلی میخوانم؛ اما در برنامه جغرافیا نیز غوطه ور خواهم شد. پس ما نقاط مشترک زیادی داریم.
او آن را در نقشه ذهنی خود از انگلستان جستوجو کرد. - نیوکاسل. این در شمال انگلستان است، اینطور نیست؟
- آره. بله، نه چندان دور از مرز اسکاتلند.
هرگز آنجا نبودم. دانشگاه هم همونجا ميري؟
ام... بله. آبردین.
وندی داشت قابل درک میشد.
- اوه چهقدر باحال! آنها یک بخش بزرگ علوم زمین دارند که در حال انجام کارهای پیشرفته در زمینه استخراج نفت است. آیا مقاله اخیر آنها را در مورد ذخیره سازی CO 2 خواندهای؟
- خب البته. به همین دلیل درخواست دادم.
صدای او نادرست به نظر میرسید.
- من، خانم ژئوساینس. نفت... اوم... جذابیت بسیار جذاب است.
این دختر آن را حدس میزد. او چهگونه وارد دوره شده بود؟ او تعجب کرد.
- منظورت استخراج است؟
- ببخشید، لغزش زبان. استخراج.
- پس دوره تو چیست؟
- علم زمین!
- آره؛ اما باید در این زمینه تخصص داشته باشی، اینطور نیست؟
- خب، فکر کردم برای شروع کمی روی جیو تمرکز کنم. منظورم جغرافیاست.
ایو لبخندی زد؛ اما مطمئن نبود که دارد شوخی میکند یا نه؛ اما تصمیم گرفت از شک و تردید او بهرهمند شود.
- من در پاییز علوم محیطی را در برکلی میخوانم؛ اما در برنامه جغرافیا نیز غوطه ور خواهم شد. پس ما نقاط مشترک زیادی داریم.
کد:
پارت سی ام
او آن را در نقشه ذهنی خود از انگلستان جستوجو کرد. - نیوکاسل. این در شمال انگلستان است، اینطور نیست؟
- آره. بله، نه چندان دور از مرز اسکاتلند.
هرگز آنجا نبودم. دانشگاه هم همونجا ميري؟
ام... بله. آبردین.
وندی داشت قابل درک میشد.
- اوه چهقدر باحال! آنها یک بخش بزرگ علوم زمین دارند که در حال انجام کارهای پیشرفته در زمینه استخراج نفت است. آیا مقاله اخیر آنها را در مورد ذخیره سازی CO 2 خواندهای؟
- خب البته. به همین دلیل درخواست دادم.
صدای او نادرست به نظر میرسید.
- من، خانم ژئوساینس. نفت... اوم... جذابیت بسیار جذاب است.
این دختر آن را حدس میزد. او چهگونه وارد دوره شده بود؟ او تعجب کرد.
- منظورت استخراج است؟
- ببخشید، لغزش زبان. استخراج.
- پس دوره تو چیست؟
- علم زمین!
- آره؛ اما باید در این زمینه تخصص داشته باشی، اینطور نیست؟
- خب، فکر کردم برای شروع کمی روی جیو تمرکز کنم. منظورم جغرافیاست.
ایو لبخندی زد؛ اما مطمئن نبود که دارد شوخی میکند یا نه؛ اما تصمیم گرفت از شک و تردید او بهرهمند شود.
- من در پاییز علوم محیطی را در برکلی میخوانم؛ اما در برنامه جغرافیا نیز غوطه ور خواهم شد. پس ما نقاط مشترک زیادی داریم.
آخرین ویرایش توسط مدیر: