• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

شعر طعمِ بهشت | zahra jafarian کاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع zahra jafarian
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 22
  • بازدیدها 732
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,841
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
لبخند به روی این لبان افتد...
تا نور درون آسمان افتد

دنیا به دلم چه مژده ای داده...
میایی و نبض یک جهان افتد...

از شوق وصال تو پر از نورم....
خورشید درونِ ما چنان افتد...

هر بار ز ر*ق*ص نازنین تو
صد شعر درونِ قلب و جان افتد

امشب گذرت، به شعر من افتد....
لبخند به روی این لبان افتد...
کد:
لبخند به روی این لبان افتد...
تا نور درون آسمان افتد

دنیا به دلم چه مژده ای داده...
میایی و نبض یک جهان افتد...

از شوق وصال تو پر از نورم....
خورشید درونِ ما چنان افتد...

هر بار ز ر*ق*ص نازنین تو
صد شعر درونِ قلب و جان افتد

امشب گذرت، به شعر من افتد....
لبخند به روی این لبان افتد...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,841
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
خداحافظ خزان خانم... بهار آمد! بهار آمد!
هوای خوب و شیرینش بر این باران سوار آمد...

کمی اندوه در دل بود و درگیر غمی بودم...
به قلب خسته ام گفتم: غزل خوان شو! نگار آمد

رها از خستگی ها و خیال بد شدم حالا....
همیشه غرق امّیدم، که او با این شعار آمد...

به دور ناامیدی بند پیچیدم، اسیر است او...
من از هر بند ترسیدم، ولی یک شب به کار آمد...

تمام است این شب تاریک و سردِ بی چراغ ما...
خداحافظ خزان خانم... بهار آمد! بهار آمد!
کد:
خداحافظ خزان خانم... بهار آمد! بهار آمد!
هوای خوب و شیرینش بر این باران سوار آمد...

کمی اندوه در دل بود و درگیر غمی بودم...
به قلب خسته ام گفتم: غزل خوان شو! نگار آمد

رها از خستگی ها و خیال بد شدم حالا....
همیشه غرق امّیدم، که او با این شعار آمد...

به دور ناامیدی بند پیچیدم، اسیر است او...
من از هر بند ترسیدم، ولی یک شب به کار آمد...

تمام است این شب تاریک و سردِ بی چراغ ما...
خداحافظ خزان خانم... بهار آمد! بهار آمد!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,841
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
بگو از راز خود با من، نگو بیگانه ام با تو...
چنین دور تو میگردم، چونان پروانه ام با تو

میان شب نشینی ها، برایت شعر میریزم...
دچارت میشوم هر دم، عجب دیوانه ام باتو

فقط یک آرزو دارم: در آغوشم بگیری تو
در آ*غ*و*ش تو آرامم، درونِ خانه ام با تو...

امیدی در دلم دارم که یک باری در این دنیا...
ببینم روز خوبی را... که من هم شانه ام با تو...

عجب عطر خوشی داری، سراسر شعر و آهنگی
شدم عاشق تر از مجنون، چونان افسانه ام با تو...

کد:
بگو از راز خود با من، نگو بیگانه ام با تو...
چنین دور تو میگردم، چونان پروانه ام با تو

میان شب نشینی ها، برایت شعر میریزم...
دچارت میشوم هر دم، عجب دیوانه ام باتو

فقط یک آرزو دارم: در آغوشم بگیری تو
در آ*غ*و*ش تو آرامم، درونِ خانه ام با تو...

امیدی در دلم دارم که یک باری در این دنیا...
ببینم روز خوبی را... که من هم شانه ام با تو...

عجب عطر خوشی داری، سراسر شعر و آهنگی
شدم عاشق تر از مجنون، چونان افسانه ام با تو...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,841
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
یه روزی از همین روزا... تو کم کم نرم تر میشی...
در آغوشم یهو از شوق میباری و تر میشی...

عجیبه کار من واست، سوالاتت رو میشناسم
بهت میگم... تو از رازم یه روزی باخبر میشی...

یه روز خوب در راهه، به زودی عاشقم میشی
رها میشی، جدا از شک و این اما اگر میشی...

بشم قربون لبخندت، الهی که بخندی تو...
تو وقتی من رو میبینی، یهو پر شور و شر میشی...

هنوزم میشه عاشق شد جدا از این دقایق شد
بذا دستاتو تو دستم، تو با من یک گوهر میشی...
کد:
یه روزی از همین روزا... تو کم کم نرم تر میشی...
در آغوشم یهو از شوق میباری و تر میشی...

عجیبه کار من واست، سوالاتت رو میشناسم
بهت میگم... تو از رازم یه روزی باخبر میشی...

یه روز خوب در راهه، به زودی عاشقم میشی
رها میشی، جدا از شک و این اما اگر میشی...

بشم قربون لبخندت، الهی که بخندی تو...
تو وقتی من رو میبینی، یهو پر شور و شر میشی...

هنوزم میشه عاشق شد جدا از این دقایق شد
بذا دستاتو تو دستم، تو با من یک گوهر میشی...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,841
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
امان از ب*وسه های تو... سراسر نور و امّیدی!
درونِ شعرهایم می درخشی، مثل خورشیدی!

کنارم تا نشستی من زدم آهنگ خوشبختی
عجب حالی! تو من را از جهان و از زمان چیدی...

تو را یک جور ناب و اختصاصی دوستت دارم
تو میپرسی چطور آخر... بگو من را کجا دیدی؟

جوابت را به تو دادم: بهشتی تو! خدایی تو!
برایم بهترینی تو! ندارم شک و تردیدی...

خجالت میکشی از من، جسارت کردم و کم کم...
در آغوشت گرفتم... نازنین وارانه خندیدی...
کد:
امان از ب*وسه های تو... سراسر نور و امّیدی!
درونِ شعرهایم می درخشی، مثل خورشیدی!

کنارم تا نشستی من زدم آهنگ خوشبختی
عجب حالی! تو من را از جهان و از زمان چیدی...

تو را یک جور ناب و اختصاصی دوستت دارم
تو میپرسی چطور آخر... بگو من را کجا دیدی؟

جوابت را به تو دادم: بهشتی تو! خدایی تو!
برایم بهترینی تو! ندارم شک و تردیدی...

خجالت میکشی از من، جسارت کردم و کم کم...
در آغوشت گرفتم... نازنین وارانه خندیدی...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,841
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
تو که نزدیک ترین فرد به این قلب منی...
چه کنم من؟ چه کنم حرف ز رفتن نزنی؟

چه کنم باز شود قفل لبت بلبل من؟
که تو آواز بخوانی و بگویی سخنی...

چه کنم راه فرار دل تو بسته شود؟
شب تردید نیاید نکنی بد دهنی...

بخدا گفته خدا حال جهان خوب کنیم...
و محبت بنشانیم بر اندام و تنی...

بخدا ماندن تو عین ثواب است بمان...
تو که نزدیک ترین فرد به این قلب منی...
کد:
تو که نزدیک ترین فرد به این قلب منی...
چه کنم من؟ چه کنم حرف ز رفتن نزنی؟

چه کنم باز شود قفل لبت بلبل من؟
که تو آواز بخوانی و بگویی سخنی...

چه کنم راه فرار دل تو بسته شود؟
شب تردید نیاید نکنی بد دهنی...

بخدا گفته خدا حال جهان خوب کنیم...
و محبت بنشانیم بر اندام و تنی...

بخدا ماندن تو عین ثواب است بمان...
تو که نزدیک ترین فرد به این قلب منی...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,841
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
تو را در خواب دیدم من، رسیده وقت دیداری...
شدم آماده میایم، تو را میبینم انگاری...

شنیدم خنده ی گل را درون باغ دانشگاه
و فهمیدم نشستی در اتاقت شعر میباری...

قدم ها تند کردم، می دویدم سوی آغوشت
تو در را باز کردی، سلام ای غیر تکراری!

ب*غ*ل کردی مرا گفتم که دارم خواب میبینم...
در آغوشم کشیدی بار دیگر بینِ بیداری...

مرا با ب*وسه هایت م*ست کردی جانِ شیرینم...
و گفتی عاقبت یک جمله ای را: دوستم داری...
کد:
تو را در خواب دیدم من، رسیده وقت دیداری...
شدم آماده میایم، تو را میبینم انگاری...
شنیدم خنده ی گل را درون باغ دانشگاه
و فهمیدم نشستی در اتاقت شعر میباری...
قدم ها تند کردم، می دویدم سوی آغوشت
تو در را باز کردی، سلام ای غیر تکراری!
ب*غ*ل کردی مرا گفتم که دارم خواب میبینم...
در آغوشم کشیدی بار دیگر بینِ بیداری...
مرا با ب*وسه هایت م*ست کردی جانِ شیرینم...
و گفتی عاقبت یک جمله ای را: دوستم داری...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,841
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
یه آ*غ*و*ش خنک توی... شبای گرم تابستون...
بهار من! چه خوش عطری! چه دلچسبی! مثه بارون...

تو باهام آشنایی، من که خیلی راحتم باهات
تو با من نسبتی داری... تو با روحم شدی همخون...

تو دستاتو به دورم حلقه کردی تا که لرزیدم...
یهو آروم گرفتش، این منه سرگشته و حیروون

تو جنست مثل دریاهاس... روونی، خوش صدا، زیبا...
منه بی جون از اون چشمات گرفتم خیلی وقتا جون...

همون عشقی که حافظ واسه وصف تو کم آورده
همون لیلا که عقلو میپرونه از سر مجنون...
کد:
یه آ*غ*و*ش خنک توی... شبای گرم تابستون...
بهار من! چه خوش عطری! چه دلچسبی! مثه بارون...
تو باهام آشنایی، من که خیلی راحتم باهات
تو با من نسبتی داری... تو با روحم شدی همخون...
تو دستاتو به دورم حلقه کردی تا که لرزیدم...
یهو آروم گرفتش، این منه سرگشته و حیروون
تو جنست مثل دریاهاس... روونی، خوش صدا، زیبا...
منه بی جون از اون چشمات گرفتم خیلی وقتا جون...
همون عشقی که حافظ واسه وصف تو کم آورده
همون لیلا که عقلو میپرونه از سر مجنون...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,841
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
قلبم بهار گشت و...، زیباست سرنوشتم
من بیخیال دنیا، یک گوشه در بهشتم

بار غم و سیاهی، دیگر به دوش من نیست
گفتم که غم نبوده، هرگز در این سرشتم

در این دو روز دنیا، غم را چرا بکارم؟
من با خیال راحت، شادی، سُرور کِشتم

من را نگاه کردی، قلبم عجیب لرزید...
از چشم نازنینت، صدها غزل نوشتم

گفتم خدا بهاری، حالا نصیب من کن...
قلبم بهار گشت و...، زیباست سرنوشتم
کد:
قلبم بهار گشت و...، زیباست سرنوشتم
من بیخیال دنیا، یک گوشه در بهشتم

بار غم و سیاهی، دیگر به دوش من نیست
گفتم که غم نبوده، هرگز در این سرشتم

در این دو روز دنیا، غم را چرا بکارم؟
من با خیال راحت، شادی، سُرور کِشتم

من را نگاه کردی، قلبم عجیب لرزید...
از چشم نازنینت، صدها غزل نوشتم

گفتم خدا بهاری، حالا نصیب من کن...
قلبم بهار گشت و...، زیباست سرنوشتم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
5,153
لایک‌ها
13,841
امتیازها
143
محل سکونت
قم
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
71,233
Points
8,500
رها کن غصه و افسردگیتوها! مگه جنگه؟
نباشه نور امّیدی یه جای قصه می لنگه...

بخند و شاد و شادان باش و شیرین شو...
ل*ب آغشته به خنده... کجای این آخه ننگه؟

بزن دل رو به دریا و جدا شو از رفیق بد
اگه تو اوج غوغا واسه آرامش دلت تنگه...

مزاحم میشه فکر بد، بزن رو دکمه ی خاموش...
تعلل واسه چی کردی؟ نمیتونی بگی هنگه...

بیا با من بشو بارون! بشو دریا! یه جنگل شو...
هزاران رنگه این دنیا و هر بخشش چه خوش رنگه...

برقص این جا کنار آب و فردا پیش بلبل ها...
جهان صد ساز داره انگاری و هر جایی یه آهنگه....


کد:
رها کن غصه و افسردگیتوها! مگه جنگه؟

نباشه نور امّیدی یه جای قصه می لنگه...



بخند و شاد و شادان باش و شیرین شو...

ل*ب آغشته به خنده... کجای این آخه ننگه؟



بزن دل رو به دریا و جدا شو از رفیق بد

 اگه تو اوج غوغا واسه آرامش دلت تنگه...



مزاحم میشه فکر بد، بزن رو دکمه ی خاموش...

تعلل واسه چی کردی؟ نمیتونی بگی هنگه...



بیا با من بشو بارون! بشو دریا! یه جنگل شو...

هزاران رنگه این دنیا و هر بخشش چه خوش رنگه...



برقص این جا کنار آب و فردا پیش بلبل ها...

جهان صد ساز داره انگاری و هر جایی یه آهنگه....
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا