هوای دلم به شدت بارانی است و من دیگر ترس از سیلاب ندارم. برایم اهمیتی ندارد. وقتی تو نیستی بودن من خالی از لطف است. کاش، کاش که طغیان کند و مرا غرق کند! من دیگر مغزم توان فهمیدن ندارد. حتی میلی برای فهمیدن هم ندارد. چه کسی میگوید باید همهچیز را فهمید؟
آخرین ویرایش توسط مدیر: