کامل شده گرداب | فلورا کاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع فلورا.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 32
  • بازدیدها 2K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

فلورا.

کتابخوان انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-06
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
1,009
امتیازها
73
محل سکونت
ILAM
کیف پول من
18,189
Points
682
1694415212876.png
به نام یکتای بی‌ همتا
نام دلنوشته: گرداب
ژانر: تراژدی، درام
نویسنده: فلورا
ویراستار: Pegah.a
مقدمه: خاطرم باشد، اگر روزی دلم در خاطراتم جا ماند، به‌خاطر آورم، خاطراتی که خاطراتم را به خاطره‌ها سپرد.
می‌نویسم از دل اگر بشنوی روزی...
روزی که خیال تمام احساساتم شدی دلم برایت شروع به تپیدن کرد.
آن روز بود که من ناتوان‌ترین فرد جهان شدم و در گردابی عمیق فرو رفتم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : فلورا.

فلورا.

کتابخوان انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-06
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
1,009
امتیازها
73
محل سکونت
ILAM
کیف پول من
18,189
Points
682
نوشتن کم است. باید تمام آن لحظات با قلمم تداعی شود، قلمم معجزه می‌کند؛ معجزه‌ای که هنوز هم ناتوانی عقل در برابر احساسم را به رخ می‌کشد و پس از آن‌همه شیرینی، تازه تلخی را حس می‌کنم.
وقتی که لبخندت مهمان قلبِ تک و تنهایم شد، دل بی‌قرارم میخکوب سیاهی چشمانت شد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : فلورا.

فلورا.

کتابخوان انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-06
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
1,009
امتیازها
73
محل سکونت
ILAM
کیف پول من
18,189
Points
682
آرامشش شیرین‌ترین حال آن روزهایم بود. به‌خدا که فرق داشت؛ آن دو گوی با همه فرق داشت.
هربار که محوت می‌شدم، زمین و زمان را فراموش می‌کردم و فقط توجه‌ام مجذوب گودال گوی‌های تو می‌شد و همه‌چیز در نظرم محو می‌شد؛ اما امان از دست ثانیه‌ها که همیشه رعدوبرق بودند و مهلت غرق شدن نمی‌دادند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : فلورا.

فلورا.

کتابخوان انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-06
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
1,009
امتیازها
73
محل سکونت
ILAM
کیف پول من
18,189
Points
682
یادم می‌آید هر وقت شعر برایم می‌خواندی ادامه‌اش را دیگر نمی‌فهمیدم. تو چشمانت را می‌بستی و برایم شعر می‌خواندی؛ اما هربار من در همان دو کلمه‌ی اولش کلاف شوخی کلمه‌هایم تاب می‌خورد و تو برای هزارمین‌بار منطق کلمه‌ها را در اختیار می‌گرفتی. تو خود می‌دانستی که من یا باید در نگاهت یا صدایت غرق شوم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : فلورا.

فلورا.

کتابخوان انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-06
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
1,009
امتیازها
73
محل سکونت
ILAM
کیف پول من
18,189
Points
682
اما کاش هیچ‌گاه آن موسیقی در پلِی‌لیست آهنگ‌هایم نبود! کاش سر در چاه فرو می‌کردم و به آهنگ ممنوعه گوش نمی‌سپردم که اکنون ناله‌های گریه‌آلود روح دردمند و تنهایم آلارم گوشم باشد!
هرگاه دست در خرمن موهایت می‌بردم نرمی‌اش تمام حس و حال خوب دنیا را به وجودم تزریق می‌کرد و من بی‌بهانه می‌خندیدم تو با تک‌خندی به تماشایم می‌نشستی.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : فلورا.

فلورا.

کتابخوان انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-06
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
1,009
امتیازها
73
محل سکونت
ILAM
کیف پول من
18,189
Points
682
به راستی که من مدهوش تو بودم.
گاه طوفان در وسعت روحم می‌پیچید. گردباد اضطراب در وجودم می‌چرخید و موج در موج حادثه‌ها و خطر‌ها بر ساحل قلبم سر می‌کوبیدند.
پناهگاه کجاست؟
کدام آرامش نگاه خسته و نگرانم را خواهد نواخت؟ کدام لنگرگاه امن کشتی شکسته‌ی جانم را پناه خواهد داد؟
حقا که پاسخ این پرسش‌ها چیزی جز آ*غ*و*ش بی‌منت تو نیست.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : فلورا.

فلورا.

کتابخوان انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-06
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
1,009
امتیازها
73
محل سکونت
ILAM
کیف پول من
18,189
Points
682
آ*غ*و*ش تو تک‌مکان ایمن برایم بود. تو هربار س*ی*نه‌ی وسیعت را چو دریا می‌گشودی و من بی‌اختیار، آهسته و آرام بر روی س*ی*نه‌ات می‌خزیدم و ترس و وحشتی از امواج سنگین روزگار نداشتم. بی‌مهابا در دل آن سردی، گرم می‌شدم و اندک اندک همان سردی تنم را به دوزخ بدل می‌کرد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : فلورا.

فلورا.

کتابخوان انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-06
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
1,009
امتیازها
73
محل سکونت
ILAM
کیف پول من
18,189
Points
682
در کنارت که می‌ایستادم تلاشم بر این بود که عطر تو را در ریه‌هایم ذخیره کنم. به راستی که من با عطر تو نفس می‌کشیدم و وای بر آن هنگام که عطرت وجود نداشته باشد و ردی از خود به جا نگذاشته باشد؛ دیگر نفس کشیدن معنایی ندارد! هوایی که آغشته به عطر تو نباشد قطعاً سمی است و زندگی در آن حکم صدور مرگ را دارد. کلمه‌ها در برابر وصف حالم کم می‌آورند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : فلورا.

فلورا.

کتابخوان انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-06
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
1,009
امتیازها
73
محل سکونت
ILAM
کیف پول من
18,189
Points
682
من کور و کر بودم. نمی‌شنیدم و نمی‌دیدم. انگار دنیا تنها یکی بود؛ تو!
هرگاه دستانت تن نحیفم را لمس می‌کرد تمام دردها و اتفاقات پس از آن را فراموش می‌کردم و تنها به گرمای دستان تو که یخ‌های تنم را ذوب می‌کرد، می‌اندیشیدم. در آن هنگام چو یخی بودم که عاشق خورشید شده بود. با آن‌که ذره‌ذره آن را از بین می‌برد؛ اما یخ؛ بازهم دست از خواستن او بر نمی‌داشت.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : فلورا.

فلورا.

کتابخوان انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-06
نوشته‌ها
332
لایک‌ها
1,009
امتیازها
73
محل سکونت
ILAM
کیف پول من
18,189
Points
682
او گمان می‌کرد خورشید تنها به‌خاطر این‌‌که او در خود نلرزد، با شدت بیشتری می‌تابد. غافل از این‌که...
در آن ثانیه‌ها به لبان وجدان که فریاد شرم از سر می‌دادند را به گوشه و کناری از ذهنم می‌فرستادم و با تمام قوا تلاش می‌کردم که آن فریاد‌ها را به باد فراموشی بسپارم و از یاد ببرم، روزی تمام روزها ته خواهد کشید.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امضا : فلورا.
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا